#خوابهای_خوب
🌙 هر آن ڪس که سوره
یس را همراه خود داشته باشد
خوابهاے راست و خوب مے بیند
📓 مکارم الاخلاق ۴۱۹
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 #پارت_چهل_و_سوم خانم مدیر دستم را گرفت و گفت: +راحت باش دخترم -چیزی شده؟ +نه،ف
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
#پارت_چهل_و_چهارم
خانم مدیر لب هایش را با تعجب روی هم فشار دادو ابروهایش را بالا برد بعد از مکث کوتاهی گفت:
+بگو دخترم
-میشه برم ...میشه یه زنگ بزنم؟
+آره حتما، بیا عزیزم شماره کجا رو بگیرم؟
-همون پاسگاهی که چند وقت پیش یه خانمه اومد دنبالم
+چرا؟ مگه....
-میخوام از نتیجه پرونده سوال کنم میخوام ببینم تونستم کمکی بکنم یا نه؟
+آهان، خب من شماره اون پاسگاهو ندارم...ولی خانم عظیمی امروز عصر میخواد بره دنبال یه سری مجوز برای...
-همون پاسگاه؟ میخواد بره همون پاسگاه؟
+نمیدونم... دخترم فرقی نداره فقط باید از اداره پلیس درخواست بدیم که...
-میشه از همون پاسگاه باشه؟ خواهش میکنم من آدرسشو چشمی بلدم...میشه منم برم؟
+خب آره اگه بتونی کمکش کنی خیلی هم خوبه.
انگار با فاصله از زمین روی آسمان راه میرفتم. بی دلیل لبخند میزدم و ته دلم قند آب میشد. دویدم بیرون.
میتوانم بگویم آن روز چند ساعت باقی مانده تا عصر تاجای ممکنه کش آمد. بعد از نماز زیرلب دعا کردم :
خدایا کمکم کن من...میخوام زندگی کنم، خوب ، درست، قشنگ...بیخیال با تو که زیرو رو کشیدن نداریم...دلم عشق میخوااااد!
صدای خانم عظیمی در نمازخانه پیچید: تبسم کجایی پس....تبسم....
سر از سجده برداشتم. بلند شدم و دویدم پیش پایش سلام کردم. ساعتش را نشانم داد و گفت:
+دیره پس کجایی؟
-آخه خانم مدیر گفتن عصر میخواین ...
+با شلوغی و ترافیک این روزا؟ مگه میشه بذاری دم آخر بری به کارامون نمیرسیم.
شانه ای بالا انداختم و گفتم: دو دقیقه دیگه حاضرم.
اخمی کرد و گفت: زنگ میزنم تاکسی پنج دقیقه دیگه بیرون نبودی جات میذارم ها!
همانطور که بیرون میرفتم گفتم: خب فوقش با مترو میریم دو ایستگاه بیشتر نیست.
صدایش را بلند کرد : این روزا مترو فقط ایستگاههایی میبره که تجمع های اعتراضی هست بقیه قطارا خیلی با تأخیر میان یا نمیان اصلا...پنج دقیقه دیگه جلو نگهبانی باشی ها...تبسم!!!
نمیدانم چطور لباس پوشیدم و آمدم جلوی نگهبانی اما آنقدر زود آمده بودم که دهن باز خانم عظیمی گواهی عجله ام باشد.
خیابان ها شلوغ و پر از فریاد بود. شیشه های خانه ها ی اطراف، صندلی های ایستگاه اتوبوس همه شکسته بودند.
جمعیت بیشتر از بار قبلی که بیرون آمده بودم، شده بود. یکصدا بعد از سردسته جمع فریاد میزدند: تقلب، تقلب، ابطال انتخابات!
زیرلب گفتم: بد بخت آدمایی که خونه هاشون اینجاست.
راننده شروع کرد به غر زدن: حق دارن خب رای شونو دزدیدن...
نگاهم را به بیرون دوختم و پرسیدم:
کی دزدیده؟ آدمایی که تو این خونه ها زندگی میکنن؟
راننده دستی به سبیلش کشید و گفت: تو این دنیا یا باید بخوری یا خورده میشی والا...
خانم عظیمی صدایش را بلند کرد: تو روخدا ول کنین آقا، گور بابای سیاست، شما راهتو برو.
راننده دنده را عوض کرد و همانطور که پایش را روی پدال گاز میفشرد گفت:
باشه گور پدر نداشته سیاست!
سکوت دوباره فرصت داد به ابراهیم فکر کنم. به اینکه وقتی رسیدیم به پاسگاه چطور از او خبر بگیرم و اصلا چگونه صدایش کنم؟
ادامه دارد....
به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
✴️ شنبه 👈 19 آبان/ عقرب 1403
👈7 جمادی الاول 1446👈9 نوامبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر:
✅آغاز نویسندگی و نگارش کتاب و مقاله.
✅آغاز عمارت و بنایی.
✅درختکاری.
✅امور زراعی و کشاورزی.
✅شکار و صید و دام گذاری.
✅مناظره و بحث.
✅شروع به کسب و کار.
✅مسافرت.
✅اقدامات قضایی.
✅و دیدار روسا و مسئولین خوب است.
🚘مسافرت: مسافرت خوب است.
👶زایمان خوب و نوزاد برای پدر و مادر و خودش مبارک و خوش قدم است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️ختنه و نام گذاری کودک.
✳️رفتن به منزل و مکان نو.
✳️امور زراعی و کشاورزی.
✳️درختکاری.
✳️تعمیر خانه.
✳️معامله و خرید خانه.
✳️کندن چاه و جوی و کانال.
✳️و پیمان گرفتن از رقیب نیک است.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت و ثروت می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث مرگ ناگهانی است.
💑حکم مباشرت امشب شب یکشنبه: مباشرت برای سلامتی بدن خوب است.
😴😴 تعبیر خواب:
خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 8 سوره مبارکه "انفال" است.
لیحق الحق و یبطل الباطل...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که بین خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است و از این قبیل امور قیاس شود.
کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خــــدا چـه قشنگــــــ میگـه
عالم و آدم مخالفت باشن
فـقط کـافیه مـن بخـوام
به همه چی میرسونمت...
شبتون پــر از آرامـش
فرداتون پراز معجزه های الهی🙏
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
🍁سـلام..
☕️صبح زیباتون بخیر
🍁یک روز بی نظیر
☕️شنبه ای دلنشین
🍁یک لبخندازته دل
☕️یک شادی بی دلیل
🍁یک خدای همیشه همراه
☕️با هزار آرزوی زیباااا
🍁تقدیم لحظه هاتون
🍁سرآغاز هفته تون به خیر ونیکی
☕️شــروع هفتــه تـون پُر برکـت
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
حال دلت را به خداوند بسپار🧡
☀️هر روز به قلبت بگو که آرام باش
و آن را با اکسیر عشق و توکل
به خداوند سیراب کن،
توکل یک واژه نیست و هرگز هزینه ای ندارد،
توکل یعنی اعتماد بینهایت
به قدرتش، به توانایی و آگاهی
پروردگاری که این جهان را بدون
ذره ای خطا اداره میکند و میتواند
ما را به هر خواسته ای برساند.😇
🍂شما با توکل کردن به نتایجی میرسید
که فکرش هم شوقی بی اندازه
در وجودتون ایجاد میکند زیرا
در حالت آرامش کامل
اتفاقات خوب از راه میرسد.🎈🍂
👈با خودت مدام تکرار کن؛
🧡من خودم و خانواده ام را به خداوند می سپارم.
🧡من موفقیتهای مالی ام را به خداوند می سپارم.
🧡من آرامش روز و شبم را به خداوند می سپارم.
🧡من برکت روزیم را به خداوند می سپارم.
🍁دنیایت را با توکل شاد و آرام کن...
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان با یک کلمه سقوط می کند
و با یک کلمه به معراج می رود:
کلمه می تواند تو را مشتاق کند
مثل "دوستت دارم"
تو را ویران کند مثل "از تو بیزارم"
تو را تلخ کند مثل "خسته ام"
تو را سبز کند مثل "خوشحالم"
تو را زیبا کند مثل. "سپاسگزارم"
تو را سست کند مثل. "نمی توانم"
تو را پیش ببرد مثل. "ایمان دارم"
تو را خاموش کند مثل. "شانس ندارم"
کلمه می تواند تو را آغاز کند مثل:
از همین لحظه شروع میکنم
ازهمین نقطه تغییر میکنم
ازهمین دم یک طرح نو میزنم
می توانم.......
می خواهم......
می شود.........👌
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
✨﷽✨
✅مرنج و مرنجان!
مرنج و مرنجان جملهای کوتاه است ولی بار معنوی بالایی دارد و حیطه #اخلاق را هدف قرار داده است.
به قول آقای دولابی خلاصه تمام علم اخلاق در همین دو کلمه مرنج ومرنجان است.
داستان زیر به توصیه شیخ حسنعلی نخودکی اشاره دارد:
آخوند ملاعلی همدانی که از علمای طراز اول همدان است روزی در مشهد خدمت حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی رسید و از ایشان تقاضای موعظه کرد.
حاج شیخ حسنعلی در جواب میگوید: «مرنج و مرنجان».
مرحوم آخوند ملاعلی همدانی میگوید: خب «مرنجان» راحت است، ما کاری میکنیم که خودمان را بسازیم و کسی را از خود ناراحت نکنیم، اهانت به کسی نمیکنیم، غیبت کسی را نمیکنیم و این را میشود انجام داد، اما «مرنج» را چکار کنیم؟ کسی به ما بدی میکند، غیبتمان را میکند، پولمان را میخورد، قهراً انسان رنجش پیدا میکند. میشود چنین چیزی که انسان نرنجد؟
فرمودند: «بله»
گفت: «چطور؟»
فرمود: «خودت را کسی ندان»، عیب کار ما همینجا است. ما خودمان را کسی میدانیم. به ثروتمان، به علممان، به ریاستمان، به هر چیزی میبالیم. لذا هیچ کس جرات ندارد به ما تو بگوید.
برمال و جمال خویشتن غرّه مشو
کان را به شبیبرند و آن را به تبی
📚موعظه خوبان، ص ۷۱
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
#حاجت
🌸✨هر کس روز دوشنبه ۱۰۰۰
بار بگوید 《یا مُسَبِّبَ الأسْباب》
و ۱۰۰ صلوات فرستد و به امام
باقر ؏ هدیه کند به هر حاجتی
که دارد نائل گردد✨
📚 گلهای ارغوان ۳۸/۱
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
☀️امیرالمؤمنین علی ولی الله فرمودند:
🔸از خدا آن گونه بترسيد كه نيازي به عذرخواهي نداشته باشيد! عمل نيك انجام دهيد بدون آن كه به ريا و خودنمايي مبتلا شويد؛ زيرا هركس، كاري براي غير خدا انجام دهد، خدا او را به همان غير واگذارد.(نشردهيد)
📚 نهج البلاغه در ترجمه خطبه ٢٣
🔸🔹🍃🌸🍃🔹🔸
🕊 #نهج_البلاغه ای شویم
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
#شکر_نعمت_نعمتت_افزون_کند
✍🏼 از پیامبر اڪرم ص نقل است
که اگر در زندگی وفور نعمت دارید
با مداومت بر ذکر شریف (الْحَمْدُلِلّٰه)
وُفورش را بر خود تداوم دهید✨
📚 کافی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 #پارت_چهل_و_چهارم خانم مدیر لب هایش را با تعجب روی هم فشار دادو ابروهایش را با
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲
#پارت_چهل_و_پنجم
وقتی رسیدیم پاسگاه، خانم عظیمی را ول کردم و در طبقه های مختلف سرگردان شدم. حیران دیدن ابراهیم !
هیچ جا نبود. از سرباز جلوی در سراغش را گرفتم.
اول چند لحظه مات ماند بعد دوستش را صدا کرد جایش باایستد و آرام گفت: بیایید داخل میخوام یه چیزی بهتون بگم.
قلبم داشت از جایش کنده میشد. خدا خدا میگفتم که خبر بدی در راه نباشد. کمی این پا و آن پا کرد اطراف را از نظر گذراند. بعد یک کاغذ مچاله از جیب شلوارش بیرون آورد و داد دستم و گفت:
من شمارو یادمه چند هفته پیش سر پرونده قاچاقچیای مواد، با جناب ستوان همکاری میکردید...من نگهبان بازداشگاه بودم. یادتون هست اون زنه که گفته بود میخواد اعتراف کنه ولی خورد به آشوبا....
مات حرفهایش بودم. به خودم که آمدم داشتم داد میزدم: خب؟
نگاه نگرانش به اطراف چرخید و فورا رفت. مانده بودم چرا اینطور رفتار کرد اما همینکه کاغذ را باز کردم، روی زمین نشستم.
دستخط گوگو بود. قبلها با اینکه سواد نداشتم خط ریز و درهمش را خوب میشناختم بخصوص بخاطر فحشهایی که برایمان روی دیوار اتاقک آهنی مینوشت. پری برایم میخواند و همه را به خودگوگو برمیگرداند...
سرم را تکان دادم تا افکار پریشان را از ظرف ذهنم بیرون بریزم. اولین جمله اش را اینطور شروع کرده بود: حالا که دارین برم میگردونین زندون، حتم دارم دخلم اومده! سعید هتاکیان رابطم با موساد تو ایران بود.
هرچند قطعا اسم واقعیش چیز دیگه ایه ولی من به این اسم میشناختمش، به محض برگشتنم به زندون کلکمو میکنه، نفوذ داره خیلی جاها که به خیالتونم نمیرسه. مجاهد خلقیایی مثل اعظم جنگی که خیال دارن حکومت کله بشه و رجوی بیاد بشه رهبر ایران، کارِ ما آزاد بشه و رسما قمار و شراب و خرید و فروش دخترا قانونی بشه و مخالفاو مذهبیا رو تو کوچه و خیابون به رگبار ببندن،
خیلی احمقن! سعید بهم گفته بود وقتی اعتراضا و نارضایتی داخلی ایران رو تبدیل کنیم به اغتشاش و درگیری بین مردم و نیروهای امنیتی، بعد آمریکا و انگلیس و فرانسه رسما میان وسط تا نظام سقوط کنه و ایران بره زیر دست اسرائیل!
فقط یه چیز، اگه نظامتون کله پا نشد. اگه این جیغ و شکستن و زدنا خفه شد و همه چی دوباره آروم شد.
باورم میشه خدایی که خیلی ساله منِ بهائی غیر مسلمون، فرآموشش کردم....باورم میشه خدا با شما و نظامتونه...هرچند گمون نکنم تا اون موقع زنده باشم تهدیداشون به گوشم رسیده!
نامه را دوباره مچاله کردم و در مشتم فشردم. رفتم دنبال خانم عظیمی، در طبقه همکف پیدایش کردم، مقابل نگاه معترضش گفتم: اینجا می مونم تا ستوان بیاد باید ببینمش.
غرغر و حرفهای خانم عظیمی حریفم نشد. رفتم سر صندلی های سالن نشستم و گفتم: اگه ولم نکنی جیغ میزنم ها؟
بیچاره مقابلم کم آورد. کنارم نشست و یکی دو ساعتی زیرگوشم غرغر کرد. همینکه ابراهیم را دیدم با لباس فرم، سینه ستبر و اخم درهم کشیده وارد شد، بلند شدم و دنبالش راه افتادم.
یکراست رفت سراغ اتاقش و در را بست. در زدم. جوابی نداد. در را آرام بازکردم. داد زد: مگه نگفتم فعلا کسی نیاد...
نگاهش که به من رسید، حرفش را نیمه تمام گذاشت. از روی صندلیش بلند شد. سرم را پایین انداختم و گفتم:
-سلام
+سلام تو اینجا چیکار میکنی؟
-باید یه چیزی بهت بگم...این دستنوشته رو ببین، اینو گوگو قبل از انتقالش به زندان، داده دست سرباز جلو در
+پس دست تو چیکارمیکنه؟ ببینم اعتراف کرده!
-خیلی بالاتر از اون، از یه کودتا خبرداده!
+بهش میگن شورش...فتنه!
یکدفعه بیسیمش به صدا درآمد. ابراهیم فورا موبایلش را درآورد و گذاشت روی موج رادیو خبر:
"رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای دستور بازشماری آراء با نظارت بازرسان انتخابی همه کاندیداهای شرکت کننده در انتخابات را صادر کردند. ایشان با تکیه بر کلام امام خمینی رحمت الله، خاطر نشان کردند: (میزان رای ملت است)."
ادامه دارد....
به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
@Ganje_arsh