eitaa logo
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
87.7هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
4.1هزار ویدیو
25 فایل
‍ ❣دوست واقعى فقط خداست "خدا" تنها دوستيه ❣ ڪه هيچوقت پشتت رو خالى نمیڪنه و ❣ تنها دوستيه ڪه هميشه محبتش یڪ ❣طرفه است با خدا دوستى ڪن ❣ڪه محتاج خلق نشی تبلیغاتــــ ما🤍👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1016528955C6f8ce47ae9
مشاهده در ایتا
دانلود
💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 : 💠✍🏻 آیا حضرت ابوالفضل در این روز به شهادت رسید؟اهمیت بدان جهت نیست، ڪه حضرت عباس(ع) در این روز به شهادت رسیده است، چرا ڪه حضرت عباس نیز مانند دیگر یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا به شهادت رسید. اهمیت این روز بدان جهت است، ڪه در آن روز حوادثی سخت پیش آمد، اگر چه در تمام روزهاےمحرم به خاطر محاصره شدن از طرف سپاه عبید الله، به امام حسین(ع) و یاران حضرت سخت گذشت و ظلم‌ها روا داشته شد، اما ظلم‌ها و و به اوج خود رسید. روز نهم محرّم، امام حسین(ع) و یارانش در بودند. دو روز بود، ڪه را روےاهل بیت(ع) و یاران امام بسته بودند و اهل بیت از نظر آب در تنگنا بودند. همه راه‌ها تحت ڪنترل بود، تا ڪسی به امام نپیوندد. تهدیدهاےسپاه "عمر سعد" جدّیےتر و حالت تهاجمی آنان به سوے بیشتر می‌شد. 💠✍🏻عصر روز تاسوعا ابن سعد طبق دستورے ڪه از "ابن زیاد" دریافت ڪرده بود، آماده جنگ با امام شد. گروهی از سپاه ڪوفه به سوے خیمه‌گاه امام تاختند. امام ڪنار خیمه‌اش نشسته و به شمشیر تڪیه داده بود. زینب، صداے همهمه مهاجمان را شنید. امام را (ڪه خواب، چشمانش را ربوده بود) بیدار ڪرد. ، خوابی را ڪه آن لحظه دیده بود نقل کرد، ڪه رسول خدا(ص) به او فرمود: پیش ما می‏آیی.حسین(ع) برادرش عباس را همراه جمعی جلو فرستاد، تا از هدف مهاجمان آگاه شوند. چون فهمیدند، ڪه به قصد جنگ یا گرفتن بیعت آمده‏ اند، به دستور امام، آن شب را مهلت طلبیدند، تا به عبادت و نماز بپردازند. و درگیرے به فردا موڪول شد. (1) 💠✍🏻در این باره امام صادق(ع) می فرماید: "تاسوعا روزےاست، ڪه حسین و اصحاب او در ڪربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضدّ آنان گرد آمدند. ابن زیاد و عمر سعد نیز از فراهم آمدن همه سواران خوشحال شدند. آن روز، حسین(ع) و یاران او را ناتوان شمردند و یقین ڪردند، که دیگر براے او یاورے نخواهد آمد و نیز او را پشتیبانی نخواهند ڪرد. (2) حوادثی ڪه در تاسوعا به وجود آمد، بر امام و یاران بسیار سخت گذشت، از این رو همان گونه که روز عاشورا اهمیت دارد و سر نوشت ساز است، روز تاسوعا نیز اهمیت داشته و سرنوشت ساز می باشد. 📚پی نوشت ها: 1. مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم، کنگره شیخ مفید، چ اول، 1413ق، ج2، ص90؛ عبد الرزاق مقرّم، ‏مقتل الحسین(ع)، بیروت، ‏مؤسسه الخرسان للمطبوعات، 1426ق، ص218. (نرم افزار سیره معصومان) 2. کلینی، الکافی، تهران، اسلامیه، چ دوم، 1362ش، ج4، ص147. (نرم افزار سیره معصومان) 🦋  ➢ @Ganje_arsh ❤️ 🍃🍁 💙🍃🦋
💙🍃🦋 🍃🍁 🦋 🕌نهم محرم الحرام، روز تاسوعا اهمیت روز تاسوعا بدان جهت نیست، که حضرت عباس علیه السلام در این روز به شهادت رسیده است، چرا که حضرت عباس نیز مانند دیگر یاران امام حسین علیه‌السلام در به شهادت رسید. اهمیت این روز بدان جهت است، که در آن روز حوادثی سخت پیش آمد، اگر چه در تمام روزهای محرم به خاطر شدن از طرف سپاه عبید الله، به امام حسین(ع) و یاران حضرت سخت گذشت و ظلم‌ها روا داشته شد، اما ظلم‌ها و در روز تاسوعا و عاشورا چند برابر شد و به اوج خود رسید. روز نهم محرّم، امام حسین علیه‌السلام و یارانش در محاصره نیروهای کوفه بودند. دو روز بود، که را روی اهل بیت علیهم السلام و یاران امام بسته بودند و اهل بیت از نظر آب در تنگنا بودند. همه راه‌ها تحت کنترل بود، تا کسی به امام نپیوندد. تهدیدهای سپاه "عمر سعد" جدّی‌تر و حالت تهاجمی آنان به سوی بیشتر می‌شد. عصر روز تاسوعا ابن سعد طبق دستوری که از "ابن زیاد" دریافت کرده بود، آماده جنگ با امام شد. گروهی از سپاه کوفه به سوی خیمه‌گاه امام تاختند. امام کنار خیمه‌اش نشسته و به شمشیر تکیه داده بود. زینب، صدای همهمه مهاجمان را شنید. امام را (که خواب، چشمانش را ربوده بود) بیدار کرد. ، خوابی را که آن لحظه دیده بود نقل کرد، که رسول خدا صلی‌الله علیه و آله به او فرمود: پیش ما می‏ آیی. حسین(ع) برادرش عباس را همراه جمعی جلو فرستاد، تا از هدف مهاجمان آگاه شوند. چون فهمیدند، که به قصد جنگ یا گرفتن آمده‏ اند، به دستور امام، آن شب را مهلت طلبیدند، تا به و نماز بپردازند. و درگیری به فردا موکول شد. (1) در این باره امام صادق(ع) می فرماید: "تاسوعا روزی است، که حسین و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه بر ضدّ آنان گرد آمدند. ابن زیاد و عمر سعد نیز از فراهم آمدن همه سواران خوشحال شدند. آن روز، حسین(ع) و یاران او را ناتوان شمردند و یقین کردند، که دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و نیز او را پشتیبانی نخواهند کرد. (2) حوادثی که در تاسوعا به وجود آمد، بر امام و یاران بسیار سخت گذشت، از این رو همان گونه که روز عاشورا اهمیت دارد و سر نوشت ساز است، روز تاسوعا نیز اهمیت داشته و سرنوشت ساز می باشد. 🔸پی نوشت : 1. مفید، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد. عبد الرزاق مقرّم، ‏مقتل الحسین(ع) 2. کلینی، الکافی، ج4، ص147 🦋 ➢ @ganje_arsh ❤️ 🍃🍁 💙🍃🦋
🙏دعاهای مشکل گشا 🙏
🖤بدنش را به خون کشید 🖤 🎙️ #مصطفی_صابر_خراسانی #ریلز #روز_عاشورا #سیدالشهداء #کلیپ_روز_عاشورا @Gan
ذکــــــــــر ع فراموش نشود 🙏 🖤بهـار گل به جراحـات پیکـرت پیداست 🖤چقـدر زخـم بر اندام بی‌سـرت پیداست 🖤به مـادر تـو «زیـارت قبـول» باید گفت 🖤که جای بوسۀ گرمش به حنجرت پیداست 🖤تو راست قـامت تاریخـی و خمیده قدت 🖤خمیـدگیـت ز داغ بــرادرت پیــداست 🖤اگر چـه گم شده‌ای در هجوم کثرت زخم 🖤بـه پاره‌هـای جگر داغ اکبرت پیـداست 🖤مگـر کـه فاطمـه الان کنــار مقتل بود 🖤که روی سینه، گلِ ‌اشک مادرت پیداست؟ 🖤مگـر نشـان سنان‌هـا به پیکرت کم بود 🖤که جای سیلی بر روی دخترت پیداست؟ 🖤تبسمـی کـه زدی بر فراز نی می‌گفت 🖤که در نگاه تو لبخند اصغرت پیداست 🖤هنـوز می‌بـری از زخـم کشتگانت دل 🖤هنـوز خنـدۀ گل‌های پرپرت پیداست 🖤به خواهر از گلـوی پاره‌پاره حرف بزن 🖤کـه روح در نفس روح‌پرورت پیداست 🖤شـرار نالـۀ «میثم» ز آتش دل توست 🖤همیشه در نگهش زخم پیکرت پیداست ✍️ شاعر: حاج -------------------------------------------------------- ع ع @Ganje_arsh
▪️مصیبت مختصر حضرت رقیه علیهاالسلام عصر روز سه شنبه در خرابه در كنار حضرت زينب(س) نشسته بود. جمعي از كودكان شامي را ديد كه در رفت و آمد هستند. پرسيد: عمه جان! اينان كجا مي روند؟ حضرت زينب(س)فرمود: عزيزم اين ها به خانه هايشان مي روند. پرسيد: عمه! مگر ما خانه نداريم؟ فرمودند: چرا عزيزم، خانه ما در مدينه است. تا نام مدينه را شنيد، خاطرات زيباي همراهي با پدر در ذهن او آمد. بلافاصله پرسيد: عمه! پدرم كجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل ديگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوي غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسي از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤيا پدر را ديد. سراسيمه از خواب بيدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه جويي نمود، به گونه اي كه با صداي ناله و گريه او تمام اهل به شيون و ناله پرداختند. خبر را به يزيد رساندند، دستور داد سر بريده پدرش را برايش ببرند. رأس مطهر سيد الشهدا را در ميان طَبَق جاي داده، وارد خرابه كردند و مقابل اين دختر قرار دادند. سرپوش طبق را كنار زد، سر مطهر را ديد، سر را برداشت و د رآغوش كشيد. بر پيشاني و لبهاي پدر بوسه زد و آه و ناله اش بلند تر شد، گفت: پدر جان چه كسي صورت شما را به خونت رنگين كرد؟ پدر جان چه كسي رگهاي گردنت را بريده؟ پدر جان «مَن ذَالَّذي أَيتَمَني علي صِغَرِ سِنِّيِ» چه كسي مرا در كودكي يتيم كرد؟ پدر جان يتيم به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان كاش خاك را بالش زير سرم قرار مي دادم، ولي محاسنت را خضاب شده به خونت نمي ديدم. دختر خردسال حسين(ع) آن قدر شيرين زباني كرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خيال كردند به خواب رفته. وقتي به سراغ او آمدند، از دنيا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند. 🔹شرح شمع: صفحه 310 - نفس المهموم456 -الدمع الساكه 5/141 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @Ganje_arsh