eitaa logo
💎گنجهای معنوی💎
2.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
14.1هزار ویدیو
74 فایل
☫ ﷽ ☫ ✋شامل مطالب قرآنی،روایات،علمی،حقوقی،اطلاعات عمومی،پزشکی،دانستنیها و مطالب متنوع که مورد نیاز شماست
مشاهده در ایتا
دانلود
نودویکم دركشتن شترصالح مدت مدیدی روح ناپاك قوم صالح، آنان را به كشتن شتر ترغیب می كرد، ولی ترس از جان خود، آنان را باز می گرداند. كسی جرات اذیت و آزار شتر را نداشت و هیچكس برای این امر پیشقدم نمی شد، لذا برای پایان دادن به این قضیه، به استفاده از زنان و ناز و كرشمه آنان متوسل شدند. در این راه زنها با واگذاری عفت و پاكدامنی خود، مردان را شیدای زیبایی خود می كنند و آنها را به دام می اندازند تا به مقصد خود برسند با چنین وضعی هر گاه زن دستوری صادر كند مردهای هوسران تسلیم دستور او هستند و هر گاه آرزویی در دل داشته باشد برای تحقق آن بر یكدیگر سبقت می گیرند. ذی صدوق دخترمحیّا كه دارای زیبایی و جمال بود خود را بر مصدع بن مهرج عرضه داشته و گفت اگر ناقه صالح را پی كنی تسلیم تو هستم. پیرزنی از كفار بنام عنیزه، قدار بن سالف را به منزل خود دعوت نموده و یكی از دختران خود را بر وی عرضه داشت و گفت: من شیربها از تو نمی خواهم، هدیه نامزدی یا ثروت از تو طلب نمی كنم، فقط باید آن شتری را كه قلبها را تسخیر كرده و شراره ایمان را در دل مردم شعله ور می سازد و با این اوصاف، خواب راحت را از ما ربوده و آب آشامیدنی ما را به خود اختصاص داده و حیوانات ما را رم می دهد، نابود سازی. این حیله زنانه، انگیزه ای قوی و علاقه ای شدید در آنها ایجاد كرد و نیروی عشق و جوانی قدرت آنها را مضاعف كرد و جرات و شهامت به ایشان بخشید، لذا ایشان در بین مردم و جوانان قبیله، به جستجوی چند نفر نیروی كمكی پرداختند، تا بتوانند در كشتن شتر از آنها كمك بگیرند. پس از گردش در شهر هفت نفر دیگر به آنان پیوستند و همگی در كمین ناقه به انتظار نشستند تا موقعی كه شتر از آبشخور بازگشت و به آرامی شروع به حركت كرد، مصدع تیری به سمت استخوان ساق پای شتر رها كرد كه استخوان آنرا شكست و قدار با شمشیر به جانب آن شتافت و بر پای حیوان فرود آورد، شتر به زمین سقوط كرد، سپس نیزه ای به سینه آن زد و شتر را كشت و به خیال خود این بار گران و غم سنگین را از دوش خود برداشت و با كمال خرسندی بشارت قتل شتر را برای مردم آوردند. مردم همانند استقبال از فرماندهان پیروز و قهرمانان كشور گشا به استقبال این دو قاتل ناقه شتافتند و برای بازگشت آنان به شادی پرداختند و در حالی كه تاجهایی برای ستایش آنان بافته بودند با مراسمی مهیج مقدمشان را گرامی داشتند. مخالفین صالح علیه السلام پای ناقه را قطع كردند و آنرا كشتند، از دستور خدای خویش سرپیچی كردند، و از ذات خود پرده برداشتند و به تهدید صالح اعتنایی نكردند و آنرا نادیده گرفتند و به او گفتند: ای صالح اینك اگر راست می گویی و پیغمبر خدایی، آنچه ما را به آن تهدید می كردی نازل كن! 🏴@Ganjhayemanaviy