🔴 مختصات یک توافق مطلوب!؟ ✍️ #احمد_بنافی 🔹 وزارت بازرگانی آمریکا طی اطلاعیه‌ای اعلام کرد اسامی ۳۴ شرکت را در فهرست سیاه همکاری اقتصادی این وزارتخانه قرار داده است. در اطلاعیه‌ای که روی وب‌سایت وزارت بازرگانی آمریکا قرار گرفته اعلام شده، این شرکت‌ها در کانادا، چین، ایران، لبنان و روسیه و چند کشور دیگر مستقر هستند. در این خصوص چند نکته حائز اهمیت است: 🔸 این تحریم‌ها در چارچوب قانون مربوط به کنترل صادرات علیه این کشورها و از جمله ایران، آنهم به بهانه نقض حقوق بشر اعمال شده است. به‌عبارتی وزارت بازرگانی آمریکا با استفاده از قانون مربوط به صادرات برای الزام‌آور کردن کشورهای رقیب خود بهره گرفته و بواسطه آن شرکت‌ها و افراد حقیقی و حقوقی را مشمول تحریم‌های خود قرار داده است. این قانون به شکل فوق‌العاده‌ای دست آمریکا را باز می‌گذارد که به بهانه صادرات کالاهای آمریکایی تحریم‌های هدفمند خود را اعمال نماید. ✅ این اقدام پیچیدگی‌های سازمان تحریم آمریکا را نمایان می سازد. هر چند این قانون جدید نیست، اما استفاده از آن شکل جدیدی به خود گرفته است. تا بیش از این آمریکا از طریق اوفک OFAC یا دفتر نظارت بر اموال خارجی که زیر مجموعه وزارت خزانه‌داری آن کشور است، تحریم های خود را اجرایی می‌کرده است. این شیوه جدید در اطلاع‌رسانی و اعمال تحریم علیه کشورهای هدف، معماری و ساختار پیچیده تحریم های آمریکا را نشان می‌دهد که از شیوه‌های مختلفی بهره می‌گیرد. 🔹 با این شیوه‌های جدید در اعمال تحریم‌ها و با توجه به این پیش‌ فرض که تحریم به عنوان سلاح راهبردی در استراتژی امنیت ملی آمریکا برای مهار رقبا تعریف شده است، اکنون سوال اساسی این است که چه نوع توافقی و با چه مختصاتی مطلوب جمهوری اسلامی است؟ 🔸 قبل از پاسخ به این سوال باید به این نکته توجه داشت که ویژگی‌های نظام تحریم‌های آمریکا به گونه‌ای است که در آن تحریم‌ها می‌تواند از حیث عنوان تغییر کند، بدون آنکه ماهیت و نتیجه آن تغییر نماید. به زبان ساده‌تر آمریکا می‌تواند یک عنوان تحریم را در توافق متوقف، اما دستور اجرایی آن را به بهانه دیگری مانند تروریسم، حقوق بشر و در شیوه جدید قانون مربوطه به صادرات مجدداً احیا نماید. این دقیقاً همان تجربه‌ درس‌آموز برجام است که آمریکائی‌ها نشان دادند حسن‌ نیت لازم را ندارند و اگر بخواهد می‌توانند به بهانه‌های واهی تحریم‌ها را مجدداً بازگردانده و تشدید نمایند. ✅ در مواجهه با این شرایط لغو یا متوقف‌سازی تحریم‌های آمریکا در مذاکرات کنونی ۱+۴ با ایران برای دستیابی به توافق جدید ساده‌انگارانه است؛ مگر اینکه ضمان‌دهی طرف آمریکایی در توافق احتمالی به گونه‌ای باشد که بازدارندگی ایجاد نماید. باید توجه داشت که درکف انتظارات، توافقی مطلوب ایران خواهد بود که در آن ساختار تحریم‌های آمریکا مضمحل شده و قابلیت برگشت پذیری تحریم‌ها غیر ممکن گردد. از طرفی نتیجه چارچوب راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها بعنوان انجام تعهدات طرف مقابل، به‌گونه‌ای تضمین کننده برگشت ناپذیری تحریم‌ها و انتفاع دائمی ایران باشد. به عبارتی هیچ اقدامی نباید مانع از انتفاعی جمهوری اسلامی خصوصاً در حوزه اقتصادی گردد. 🔹 در مقابل آن توافقی نیز مطلوب آمریکا خواهد بود که جمهوری اسلامی را در محیط و فضای مذاکره کماکان حفظ نماید. بخش مهم ماجرا این است که آمریکا احیا برجام را برای تداوم مذاکره می‌خواهد. در شرایط کنونی مذاکره و امتیازگیری برای شرطی کردن حوزه امنیت ملی ایران طراحی تیم امنیت ملی بایدن برای مهار ایران است. طراحی که جک سالیوان و رابرت مالی در اظهاراتی ناخودآگاه به ابعاد تاریک و پنهان آن نور تابانده‌اند. در این شرایط که تحریم تبدیل به بخش چسبنده استراتژی آمریکا شده، انتظار از طرف آمریکائی برای تعلیق و لغو تحریم‌ها به گونه‌ای که ساختارهای تحریمی ازبین رود، بسیار خوش‌بینانه و دور از انتظار است. 💢 در مواجهه با چنین رویکردی تولید هزینه، مهار کننده و خنثی کننده تحریم‌هاست. بی‌شک ابزار تحریم را نمی‌توان از استراتژی آمریکا حذف نمود، اما زمانی این ابزار در استراتژی آمریکا ناکارآمد می‌گردد که فایده لغو یا تعلیق تحریم‌ها را بیشتر از تشدید آن ببینند. برای دستیابی به این مهم چارچوب راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها بایستی به گونه‌ای طراحی گردد که پیچیدگی‌های معماری تحریم‌ها نتواند برگشت پذیری تحریم‌ها را در آینده ممکن سازد. به عبارتی توافقی برای ایران سودمند است که نسبت به بدعهدی‌ها بازدارندگی ایجاد نماید و در آن هزینه‌مند کردن تعهدناپذیری آمریکا به واسطه قابلیت بازگشت پذیری تعهدات عملی ایران در کوتاه مدت، جبران گردد.

🔴 بیانیه‌ای از سر استیصال! 👤 #احمد_بنافی 🔹 شورای همکاری خلیج‌فارس پنج‌شنبه گذشته در پایان نشست خود در سطح وزرای خارجه، با صدور بیانیه‌ای، ضمن بیان ادعاهای گذشته خود علیه ایران، بار دیگر خواستار حضور اعضای این شورا در روند مذاکرات هسته‌ای شد. در این بیانیه بار دیگر ادعا شده است که جزایر سه‌گانه تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی متعلق به امارات است. 🔸 در این خصوص اعضای شورا در این نشست تلاش داشته‌اند تا بیانیه پایانی را به شکلی تنظیم کنند که همه تحولات منطقه را در نظر بگیرند. ✅ جای هیچ‌گونه تردیدی نیست که این بیانیه با اصرار و فشار عربستان سعودی و امارات تنظیم شده است؛ چراکه بخش اصلی و تأکیدی متن این بیانیه مذبوحانه، صرفاً بر مبنای توجه به خواسته‌های نامشروع طرف سعودی و اماراتی تهیه شده است. 🔹 در این خصوص تأکید بر پایان حملات مقاومت مردمی یمن که البته بدون توجه به جنایت‌های سعودی در این سرزمین انجام شده و همچنین ادعای واهی اماراتی‌ها نسبت به جزایر سه‌گانه که مالکیت ایرانی آن در اسناد تاریخی و حقوقی اثبات شده، بر همین مبناست. 🔸 نکته درخور تأمل در این است که طرف‌های مدعی هرگاه در موضع ضعف و استیصال قرار می‌گیرند و روند تحولات در منطقه به زیان آنان به‌پیش می‌رود، رو به طرح ادعاهای متوهمانه می‌آورند. ✅ این توهم اکنون تا جایی پیش رفته است که مدعی حضور در فرایند مذاکرات آتی جمهوری اسلامی ایران و ۵+۱ هم شده‌اند. اکنون روند تحولات در منطقه از جنگ تحمیلی علیه مردم یمن گرفته تا سوریه، عراق و لبنان و البته پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی به‌هیچ‌عنوان مطلوب حاکمان جائر منطقه‌ای نیست. 🔹 در حال حاضر عربستان سعودی و امارات بازندگان اصلی در منطقه هستند. چراکه آن‌ها در سال‌های اخیر در شرایطی به نقش‌آفرینی غیرسازنده در منطقه پرداخته‌اند که به دلیل شکل‌گیری مقاومت منطقه‌ای، دچار انسداد راهبردی شده‌اند و در هیچ رقابت و منازعه‌ای پیروز نشده‌اند. 💢 این بیانیه به‌هیچ‌عنوان ارزش راهبردی ندارد؛ چراکه فاقد پشتوانه حقوقی، امنیتی و سیاسی است. این بیانیه منعکس‌کننده وضعیت طرف‌هایی است که عرصه میدانی را در رقابت‌های منطقه‌ای واگذار کرده‌ و صرفاً به بیانیه‌خوانی رو آورده‌اند. گره زدن سرنوشت و موجودیت خود به قدرت‌های فرامنطقه‌ای نتیجه‌ای جز شکست‌های پی‌درپی و نهایتاً طرح ادعاهای بدون پشتوانه در بر نخواهد داشت.

♨️ #بیانیّه_ای_غیر_سازنده ♨️ #تحلیل 🔴🔵جبهه اصلاحات ایران در آستانه مذاکرات ایران با 1+4 بیانیه‌ای غیر سازنده منتشر و تاکید کرده «هرگونه درنگ در بازگشت (ایران) به برجام، جز خسارت برای کشور و ملّت به بار نخواهد آورد». 🔸نکته حائز اهمیت این است که جبهه اصلاحات ایران بعد از کش و قوس‌های فراوان و اختلافات زیادی که داشته‌اند تا جائیکه حتی انتخابات هم نتوانست همگرایی را میان آنان ایجاد کند، دست به انتشار بیانیه‌ای با محور سیاست خارجی و مذاکرات هسته‌ای زده است. نکته جالب و البته آمیخته با تأثر این است که این نهاد بالادستی اصلاح‌طلبان در مواجهه با رویدادهای مهم و ملی که ضرورت همدلی و همگرایی در میان جریان‌های سیاسی و آحاد جامعه را ایجاب می‌کند، لااقل با انتشار یک بیانیه که انتظار است همراهی خود را اعلام دارند امتناع داشته و نمودی ندارند و اکنون در آستانه مذاکرات وین دست به انتشار بیانیه‌ای غیر سازنده می‌زنند که در آن انگشت اتهام را به جای گرفتن به سوی طرف‌های بدعهد و آمریکا، به سوی جمهوری اسلامی و نهادهای انقلابی نشانه می‌گیرند. 🔹نکته دیگری که سطحی و البته صرفا سیاسی بودن انگیزه نگاشتن این بیانیه را می‌رساند این است که در آن توصیه شده جمهوری اسلامی هرچه سریعتر به برجام بازگردد، این در حالی است که جمهوری اسلامی درون برجام بوده و هیچگاه از آن خارج نشده است و در واقع این آمریکاست که به عنوان طرف بدعهد به صورت یکجانبه از برجام خارج گردیده و امروز بدنبال این است که بدون پرداخت هزینه و همزمان پذیرش تعهد به برجام برگردد. 🔸🔸 اصلاح طالبان در این بیانیه سعی کرده‌اند تا اقتدار جمهوری اسلامی ایران در حوزه مسائل نظامی و منطقه‌ای که امروز به گواه دوست و دشمن باعث شکست جبهه استکبار شده را در یک سفسطه به چالش بکشند و نتیجه وضع موجود را به آن گره بزنند. این در حالی است که تقریبا تمامی گزاره‌های خبری و تحلیلی از سوی صاحب نظران داخلی و خارجی گواهی می‌دهند که یکی از دلایل اصرار آمریکایی‌ها برای بازگشت به برجام انسداد راهبردی ایجاد شده برای آنها در منطقه و ناتوانی در حوزه مباحث نظامی است و این دقیقا نتیجه اقتدار ایران در این حوزه می‌باشد که در این بیانیه سعی شده آن را بی‌اهمیت و نادیده بگیرند. 🔹🔹این بیانیه هرچند اصرار دارد تا تمامی مشکلات کنونی را به سیاست خارجی و همزمان به رویکرد جمهوری اسلامی به این حوزه گره بزند، اما ناخواسته این ابهام بزرگ را به مخاطب منصف خود با این سوال‌ ایجاد شده پاسخ می‌دهد که مگر دولت یازدهم و دوازدهم دقیقاً مو به مو آنچه شما در این بیانیه آورده‌اید را به عنوان منش و روش خود و بر مبنای شعار تعامل سازنده با دنیا اجرایی نکرد و قدم به قدم بر این مبنا در سیاست خارجی پا نگذاشت، پس نتیجه آن چه شد؟ و کدام مزیت ایجاد شده از این سیاست، تأمین کننده منافع ملی گردید؟ که اگر ایجاد شده خوب بود آدرس آن را در این بیانیه به ملت ایران می‌دادند. 🔚مشکل جبهه اصلاحات ایران در مسئله‌یابی و همزمان نگاه به حل مسئله است. مسئله آنها این است که چگونه مشکلات داخلی را از طریق سیاست خارجی حل کنند. این نگاه دقیقاً نتیجه وضع موجود و دلیل ترک فعل‌هایی است که در هشت سال گذشته در کشور رخ داده است؛ و امروز متاسفانه جبهه اصلاحات ایران بدون درس گرفتن از گذشته آن را برای نجات اقتصاد کشور دوباره نسخه می‌کند. #احمد_بنافی #کانال_تحلیلی_گفتمان_انقلاب_اسلامی @sameir

🔴🔵این معرکه‌گیری‌ها منفعلتان نکند‼️ #تحلیل ♨️ معاونان سیاسی وزرای خارجه تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان)، نمایندگانی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران روز پنج‌شنبه گذشته پس از پایان نشست چندجانبه خود در ریاض با صدور بیانیه‌ای مشترک، ایران را به انجام فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده در منطقه متهم کرده و مدعی شدند که اعضای شورای همکاری خلیج فارس در راستای تنش‌زدایی و ترویج دیپلماسی در منطقه گام برداشته‌اند! در این خصوص گفتنی‌هایی وجود دارد: 1⃣این عادت غرب است که برای منفعت طلبی در حوزه مسائل بین‌المللی و ارتقا توان چانه‌زنی و همچنین پشتیبانی از دیپلماسی، اجماع متحدان خود را ایجاد کرده و آنان را به میدان می‌آورند. لذا این بیانیه به همین منظور بوده و صرفاً اقدامی برای ارتقا توان چانه‌زنی آنان در مذاکرات ۴+۱ با جمهوری اسلامی در ۸ آذر ماه است. 2⃣ نکته در خور تأمل این است که در این بیانیه بر ضرورت تشدید تلاش‌های دیپلماتیک منطقه‌ای برای تقویت روابط صلح آمیز در منطقه تاکید کرده‌اند و همچنین در آن تصریح شده است که بازگشت به برجام می‌تواند زمینه را برای تلاش‌های دیپلماتیک فراگیر مهیا کند. این بخش از بیانیه ناخودآگاه بخش نامرئی اهداف آمریکائی‌ها را که در پس تلاش‌های دیپلماتیک با متحدان منطقه‌ای و برخی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس دنبال می‌کنند را آشکار می‌سازد. جای تردید نمی‌گذارد که آمریکائی‌ها در ازای جلب رضایت آنان، تعریف خود از احیای مجدد برجام را توسعه داده و منوط به مذاکرات تکمیلی بویژه در حوزه منطقه‌ای کرده‌اند. 3⃣ این بیانیه در کنار درخواست فرانسه در روز پنجشنبه از شورای حکام سازمان بین المللی انرژی اتمی که خواسته شده در نشست هفته آینده خود ( ۲۴نوامبر/ چهارم آذر ماه) پیام نیرومندی را برای ایران بفرستد و همچنین تحریم ‌های جدید آمریکا بر علیه ۶ فرد و یک نهاد ایرانی به بهانه واهی مداخله در انتخابات۲۰۲۰ آمریکا، نمی‌تواند اتفاقی بوده و هر کدام بخشی از پازل طراحی شده طرف مقابل برای ایجاد فشار روانی علیه ایران و همزمان ارسال پیام تهدید و انعکاس تصویری از وضعیتی است که می‌تواند در صورت شکست مذاکرات و عدم پذیرش درخواست طرف‌های بدعهد، بر ایران مترتب گردد، بوده باشد. 🔚 تقریبا یک موضوع واضح شده است؛ اینکه آمریکائی‌ها احیا برجام را مقدمه گام‌های بعدی خود می‌دانند. برای آنها احیا برجام یک مرحله مقدماتی برای کشاندن ایران به یک محیط بزرگتری است که در آن همه حوزه‌های اساسی در رقابت راهبردی میان طرفین را در بر گیرد. راه علاج قرار نگرفتن در این بازی این است که، تیم دیپلماتیک جمهوری اسلامی مطابق دستور مذاکره عمل کرده و این معرکه‌گیری‌ها آنان را منفعل نکند؛ چراکه این احتمال وجود دارد که روند فشارها به خصوص از حیث سیاسی در آستانه مذاکرات در روزهای آتی بر ایران افزایش یابد. #احمد_بنافی