eitaa logo
قرارگاه معنویت
189 دنبال‌کننده
874 عکس
591 ویدیو
77 فایل
🌷زیر نظر گروهی از طلاب شهرستان میبد🌷 🌹منبر 🌹مسابقه 🌹مشاوره 🌹تفسیر 🌹احکام 🌹حدیث 🌹 ... 🔹پاسخ به سؤالات احکام (برادران) 👇 @sheikhy1 🔹پاسخ به سؤالات احکام (بانوان) 👇 @adhami1358 🔹پاسخ به شبهات مهدویت 👇 @seyedmahdi62 🔹ارتباط 👇 @Alamdar1366
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶آن زمان هم رسم و رسوم ازدواج زیاد بود. ریخت و پاش هم بیداد می کرد؛ ولی ما از همان اول ساده شروع کردیم. خریدمان؛ یک بلوز ودامن برای من بود و یک کت وشلوار برای مرتضی. چیز دیگری را لازم نمی دانستیم. به حرف و حدیث ها و رسم و رسوم هم کاری نداشتیم. خودمان برای زندگی مان تصمیم می گرفتیم. همین ها بود که زیباترش می کرد. 📚بانوی ماه 2، مرتضی آیینه زندگی‌ام بود، گفتگو با همسر شهید «سید مرتضی آوینی»، ص 12 🔶سفره عقد🎊 خیلی ساده، ولی در عین حال پر از صمیمیت بود. یک تیکه نان سنگک به نشانه برکت، یک بشقاب سبزی، گل خشکی که داخل کاسه آب برای روشنایی زندگی بود 💐 و یک ظرف عسل، جعبه حلقه💫 و یک آینه که روبروی من و حمید بود. 💞گاهی ساده بودن قشنگ است...💞 با رفتن تعدادی از مهمان‌ها و خلوت‌تر شدن مراسم، چند نفری اصرار کردند به دهان هم عسل بگذاریم. حمید که خیلی خجالتی بود.☺️ من هم تا انگشتش را دیدم، کلا پشیمان شدم فهمیدم وقتی رفته شناسنامه‌اش را بیاورد، موتور یکی از دوستانش خراب شده بود. حمید هم که فنی کار بود کمک کرده بود تا موتور را درست کنند. بعد از رسیدن هم به خاطر تاخیر و دیر شدن مراسم، با همان دست‌های روغنی سر سفره عقد نشسته بود.😂 با دستمال کاغذی انگشتش را حسابی پاک کرد و بالاخره عسل را خوردیم...👏🏻 - بعد از مهمانی حمید من را به دانشگاه رساند و خودش برای گرفتن جواب آزمایش رفت. از شانس ما استادمان نیامد و کلاس هم تشکیل نشد. با دوستان مشغول صحبت بودیم که اسم «همسر عزیزم تاج سرم حمید»🌹 روی گوشی افتاد. یکی از دوستانم که متوجه پیام شد، با شوخی گفت: «بچه‌ها بیاید گوشی فرزانه رو ببینید. به جای اسم شوهرش انشاء نوشته»😇 حمید شده بود همه مخاطب خاص من، نه توی گوشی که توی قلبم، زندگیم، آینده‌ام و همه دار و ندارم پیامک داده بود که جواب آزمایش را گرفته و همه چیز خوب پیش رفته است. به شوخی نوشتم: «مطمئنی همه چیز حله؟ من معتاد نبودم که؟» حمید گفت: «نه خدا رو شکر هر دو سالم هستیم» چند دقیقه بعد پیام داد: «از هواپیما به برج مراقبت. توی قلب شما جا هست فرود بیایم یا باز باید دورتون بگردیم». من هم جواب دادم: «فعلا یک بار دور ما بگرد تا ببینم دستور بعدی چیه» دلم نمی‌آمد خیلی اذیتش کنم. بلافاصله بعدش نوشتم: «تشریف بیارید قلب ما مال شماست. فقط دست و پاهای خودتون رو بشورید مثل اون روز روغنی نباشه.»😃 📚یادت باشد، شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر شهید 🔶بنده راضی نیستم از کسانی که با خرج‌های سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل می‌کنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم. 📚مطلع عشق، رهنمودهای حضرت آیة الله خامنه‌ای به زوج‌های جوان 💞قرارگاه معنویت 👇 ╭┅─────────────┅╮ 🌹 @Gh_Manaviyat 🌹 ╰┅─────────────┅╯ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈