#زندگی_شهدایی
🌷چند تا پاسدار که افتادند دست #کومله، فضای شهر بهم ریخت. رعب و #وحشت سایه انداخت توی مهاباد.
هیچ اثری ازشان نبود تا این که خبر آوردند #جنازهشان یک گوشه شهر پیدا شده. جنازهها را آوردیم مقر. دیدنشان بچهها را به گریه انداخت. صحنه دردناکی بود.
#پاسدارها را بعد از #شکنجه، با طناب بسته بودند به پشت ماشین و کشیده بودند روی زمین سنگلاخی.
احمد نشست بالای سر جنازهها. #گریه میکرد. چفیهای را که روی سرش بود، برداشت. دستش را بالا آورد و با #امام_حسین_علیه_السلام درد دل کرد:
«السلام علیک یا اباعبدالله. آقا جان شهدای ما رو با شهدای کربلات همنشین کن. همه ما فدای یک تار موی علی اکبرت آقاجون.
در این زمانه که هر کشته اکبری دگر است
هزار کشته به یک موی #اکبرت نرسد.
بعد هم زد توی #روضه؛
آقا اومد تا اکبرش رو بدرقه کنه هی نگاه به قد و بالای جوانش کرد ...»🌷
🏴🏴🏴🌹🌹🌹🏴🏴🏴
شهید احمد حسینیفر فرمانده عملیات تیپ 2 سپاه مهاباد.
📚خط عاشقی، خاطرات عشق شهداء به امام حسین علیه السلام و روضه های کربلا.
#شب_قدر
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_سیدالشهداء
#شرطشهیدشدن_شهیدبودناست.
#خاطرات_شهدا
#شکنجه
#یادمان_نرود
📌 قرارگاه معنویت 👇
🆔https://eitaa.com/Gh_Manaviyat
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈