«مثل بهشت»
به درس مسجد که رسیدند، معلم پرورشی خوش فکر مدرسه، با همکاری مسئولان زحمتکش، با یک تصمیم به موقع، بچه ها را برای انس با اماکن مقدس، به مسجدی نزدیک مدرسه بردند.
تصمیم به موقع، شبیه یک تنور داغ و رسیده می ماند که وقتی خمیر نان به دیوارش چسبیده می شود، هم نان را نمی سوزاند و هم خوب آن را می پزاند!
در مسجد را که باز کرده بودند، حسین احساس کرده بود؛ به یک بهشت خیلی زیبا و دلچسب رفته است، اینها را حسین برای مادر با همان زبان شیرین و کودکانهاش، تعریف نموده؛ تا مادر را مشتاق به دیدار مسجدی کند، که مثل بهشت زیبا است!
البته حق با حسین است و مسجد الغدیر شهرما، یکی از مساجد تمیز و باکلاسی است که حتی افراد سرشناس شهرهم، دوست دارند تا مراسم ختم امواتشان را در آنجا برگزار کنند!
حالا این شوق پاک کودکانه که با دیدار بهشت ندیده، به دیوار خاطرات کودکی حسین، چسبانده شده، باعث حضور او در کلاس های حفظ دارالقرآن مسجد هست!
به راستی که بچه های ما همانطور که به همت والای والدین و مربی های خوب برای تربیت نیاز دارند، به حضور در مکان های مقدس، برای تنفس در فضای معنوی نیز نیازمندند؛ اسلام مسجد را به عنوان کانونی برای دعا، نیایش و عبادت پایهگذاری نمود؛ تا با پاکسازی روح از امواج منفی، امکان تعلیم و تربیت آسان شود؛ از این روست که مساجد از ابتدا نیز با نقش آفرینی در فعالیتهای آموزشی و فرهنگی به مکانی برای دستاندرکاران تربیت تبدیل شدند؛ تا بلکه راهگشای بسیاری از مشکلات تربیتی فرزندان مسلمان قرار گیرند.
✍🏻فاطمه شکیبرخ
#مسجد
@Ghalamzaniii