«و ما ادراک نفوذ!»
نفوذ همان خنجر زهر آگینی ست که بی صدا تمام اهداف دشمنان را پیاده می سازد!
در تاریخ هر جا که قدرتی شکست ناپذیر، به شکست رسیده است، ردپای نفوذ در آنجا دیده می شود؛
آنجا که تورانیان نتواستند رستم را از پای درآورند ولی برادرش شغاد او را کشت!
آنجا که بابک خرمدین را خلفای عباسی نتوانستند سرکوب کنند، اما با نیرنگ افشین یکی از همراهان بابک، قدرتش به انتها رسید!
یعقوب لیث را یارانش و نه خلفای عباسی، کشتند!
جلال الدین منکبرنی خوارزمشاه را یکی از اطرافیان از پشت، به خنجر کین کشت و با کشتن او، ایران چنان و چنان شد.
میرزا ابوالحسن خان ایلچی، صدراعظم غرب زده و خائن ایران با سفیر بریتانیا در عهدنامه گلستان همدست شد و نیمی از ایران را به روس واگذاشت.
آصف الدوله فرمانده غرب گرای سواره نظام، از پشت به ایران خنجر زد و از صدور فرمان حمله خودداری کرد و عباس میرزا و ایران را در برابر دشمن وانهاد و ترکمنچای بر ایران تحمیل شد.
امیر کبیر را به دستور نزدیکترین فرد به خویش، کشتند.
شیخ فضل الله نوری را با کمک فرزندش به چوب دار آویختند!
نهضت جنگل را یاران نفوذی دشمن شکست داد و رئیسعلی دلواری از پشت با تیر غلامحسین تنگکی که نفوذی انگلیس بود از پا در آمد!
نفوذ در هر کجا که دیده شود، باید به فریاد ها رسوا شود، که آن خنجر نامرئی دشمن عاجز است که بزودی برنده خواهد شد!
#فاطمه_شکیب_رخ
#نفوذ
@Ghalamzaniii
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارها شنیده ایم که خانه ها و یا اماکنی در عین حفاظت با تکنولوژی بالا، بازهم به سرقت سارقان رسیده اند؛ بارها دیده ایم که جوامعی به رغم امنیت با نمره ی خوب، باز هم مورد عملیات های تروریستی قرار گرفته اند!
شاید بهتر است باور کنیم که صرف تقویت دیوار دفاعی جوامع در برابر بیگانگان، امنیت داخل مرزها، تامین نخواهد شد!
زیرا که وجود مغزهای تهی از عقلانیت و البته صاحب نفوذ در سطوح مختلف جوامع، راهی هموار و گشاینده برای بدخواهان حکومت ها است!
گاهی بهتر است بپذیریم؛ هزینه هایی که برای تربیت مغزها، در کشورها صرف می شود، به مراتب از هزینه های سنگین نظامی کمتر خواهد بود؛ در حالی که آنچنان که باید مورد توجه سیاست گذاران حاکمیت ها نمی باشد!
در این باره بسیار ضروری ست که تعاریف فرهنگی ما درباره نخبگان کشورمان، تغییر یابد و فرق دانشجوی فرهیخته با دانشجوی درسخوانِ بی تعهد و بی اعتقاد، مشخص شود؛ زیرا که در این سالهای پر از تلاطم، دانشجوی باهوش فاسد، همان نفوذ موثری بوده که روزنه های مهمی برای ضربات عمیق به امنیت ایران اسلامی، گشوده است!
✍🏻 فاطمه شکیب رخ
#نفوذ
#ایران_قوی
#پیشنهاد_تماشا
@Ghalamzaniii
«شنبه های یهودی»
✍🏻 فاطمه شکیب رخ
تصویب قانون تعطیلی شنبه ها توسط مجلس یازدهم، ایجاب می کند تا گذری بر تاریخ «شنبه های یهودی» داشته باشیم؛ در ابتدای امر یادمان نرودکه یهودیان در تاریخ جهان، از قدیم الایام، نسبت به حفظ حرمت شنبه های تقویم خویش، تعصب داشتند و مانند ما مسلمانان به راحتی، درصدد دست شستن از شعائر مذهبی و فرهنگی خویش نبوده اند؛ قابل توجه آنکه، نام روز جمعه در هویت مسلمانانی امت اسلام نیز، چنان یک ستاره درخشان بوده و این مطلب از چشم سفرنامه نویسان، پوشیده نمانده است! شاردَن جواهرفروش و جهانگرد فرانسوی که پژوهش های خوبی درباره ایران عصر صفوی دارد؛ آورده است که در تمام طول مدتى كه در سفر بودهام و هرجا گذر كردهام، به جايى نرسيدهام كه زمان را نسبت به هفته حساب نكنند و يگانه اختلاف در روز آغاز هفته است. بدين معنى كه فىالمثل مسلمانان ابتداى هفته را جمعه، يهوديان شنبه و مسيحيان يكشنبه و جماعتى ديگر سهشنبه مىدانند. او اضافه می کند که مسلمانان در روز جمعه كه به معنى روز اجتماع است، براى گزاردن نماز جماعت و ستايش خداى بزرگ گرد هم مىآيند (سفرنامه شاردن، ج ۳، ص۱۰۱۳).
روزهای مقدس در نزد یهودیان، بسیار حائز اهمیت است؛ مانند روز اول تشرى (یکی از ماه های یهود) که عيد آغاز سال است و در اين روز در بوقها و شاخها مي دمند و نيز كار كردن در اين روز را روا نمي دارند؛ چنانكه در روزهاى شنبه، كار كردن را صحیح نمی دانند (آثار الباقیه، ص ۴۲۷). قداست روز شنبه در نزد یهودیان ریشه تاریخی دارد و معتقدند که روز حشر و حساب و کتاب، روز شنبه خواهد بود و از این رو، هر شنبه در نظر ايشان رستاخيزى شمرده می شود (آفرینش و تاریخ، ج۲، ص۴۰۶).
اهمیت روز شنبه در تاریخ صدر اسلام نیز، در نزد یهودیان به چشم می خورد و در جریان غزوه خندق، وقتی قریشیان با رویگردانی بنی قریظه مواجه شدند؛ یهودیان نزد قریشیان عذر آوردند كه شنبه است و ما در شنبه ها نمی جنگیم! (العبر، ج۱، ص۴۲۶). در جریان همین جنگ بود که برخی از یهودیان تصمیم به شبی خون بر امت اسلام گرفتند و با خویش پنداشتند که چون مسلمانان از شنبه های ما ایمن هستند، فرصت خوبی برای حمله خواهد بود؛ اما برخی دیگر از آنان به جدیت به مخالفت برخاستند که ما شنبۀ خود را نمىشكنيم (مغازی، ج۲، ص۳۸۰). ابو عيسى وراق در كتاب مقالات از طايفهاى یهودی بنام عنانيه، سخن می گويد که در روز شنبه هيچ كارى را انجام نمىدهند؛ حتى بچههاى خود را در اين روز ختنه نمىكنند و عمل شنبه را براى روز بعدى مىگذارند. عقيده دیگری از یک طايفه يهود هم نقل می کند كه آنان هيچ عيدى را در شريعت موسى جز روز شنبه نمی دانند! همو ادامه می دهد که طايفه اليانيه، يكى از طوايف يهود، هيچ عيدی را معتبر نمىدانند و تنها روز شنبه را عيد مي گيرند (آثار الباقیه، ص ۴۴۲). اما همین متعصبان به عید شنبه، هنگامی که لباس اسلام برتن پوشانیدند؛ دیگر ارزش و جایگاهی برای شعائر پیشین خویش قائل نبودند چنانچه، مخیریق عالم یهودی مسلمان شده، وقتی با بهانه جویی یهودیان به خاطر پرهیز از جنگ در روز شنبه (جنگ احد) مواجه شد، به یاران گذشته خویش گفت که ديگر شنبه معنايى (در نزد او) ندارد! سلاح خود را برداشت و همراه رسول خدا به ميدان جنگ آمد و به شهادت رسید (مغازی، ج ۱، ص ۱۹۰).
با توجه به مطالب بیان شده و ترسیم اهمیت تاریخی تعطیلی روز شنبه در نزد یهودیان و تاکید موکد اندیشمندان مسلمانان، بر پرهیز از سلطه فرهنگی بیگانگان، این سوال جدی باقی می ماند که علت اصرار و تلاش نمایندگان ملت، در خالی کردنِ روزهای شنبه از فعالیت مسلمانان چه می تواند باشد؟! از طرف دیگر، من باب یادآوری بر نمایندگان محترم مجلس، بد نیست یادآور شویم که بر طبق قاعده نفیسبیل، هر نوع راه نفوذ و سلطه کفار بر جوامع اسلامی در حوزههای مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی باید مسدود شود. این قاعده بیانگر دو جنبه ایجابی و سلبی است که جنبه سلبی آن ناظر بر نفی سلطه بیگانگان بر مقدرات و سرنوشت سیاسی و اجتماعی مسلمانان و جنبه ایجابی آن بیانگر وظیفه دینی مسلمانان در حفظ استقلال سیاسی و از بین بردن زمینههای وابستگی می باشد.
#نفوذ
@Ghalamzaniii
«آجر فاسد!»
آجر فاسد، همان راه نفوذ همواری ست که بی صدا، بستر ریشه دوانی و رخنه در دیوارهای امنیتی کشورها می شود!
در تاریخ هر جا که قدرتی شکست ناپذیر، به شکست رسیده است، ردپای آجر فاسد در آنجا دیده می شود؛
آنجا که تورانیان نتواستند رستم را از پای درآورند ولی برادرش شغاد او را به مرگ رسانید!
آنجا که بابک خرمدین را خلفای عباسی نتوانستند سرکوب کنند، اما با نیرنگ افشین یکی از همراهان بابک، قدرتش را به پایان بردند!
یعقوب لیث را یارانش همان آجرهای فاسد و نه خلفای عباسی، کشتند!
جلال الدین منکبرنی خوارزمشاه را یکی از اطرافیان از پشت، به خنجر کین کشت و با کشتن او، ایران چنان و چنان به آشفتگی رسید.
میرزا ابوالحسن خان ایلچی، صدراعظم غرب زده و خائن ایران با سفیر بریتانیا در عهدنامه گلستان همدست شد و نیمی از ایران را به روس واگذاشت.
آصف الدوله فرمانده غرب گرای سواره نظام، از پشت به ایران خنجر زد و از صدور فرمان حمله، خودداری کرد و عباس میرزا و ایران را در برابر دشمن وانهاد که در نهایت، ترکمنچای بر ایران تحمیل شد.
آجر فاسد، امیر کبیر را به دستور نزدیکترین فرد به خویش، کشت.
شیخ فضل الله نوری، با کمک فرزندش به چوب دار آویخته شد!
نهضت جنگل را آجران فاسد، شکست دادند و رئیسعلی دلواری از پشت با تیر غلامحسین تنگکی که نفوذی انگلیس بود از پا در آمد!
آجر فاسد را هر کجا بکار گیرند، باید به فریادهای آگاهان، رسوا شود، که آن خنجر نامرئی دشمن عاجز است که بزودی بُرنده خواهد شد و به قول آن عالم فرزانه که تمثیل زیبایی فرمودند؛ مملکت اسلامی ملک خداوند است، اگر کسی با یک آجر فاسد رویش دیواری بسازد، خداوند آن آجر فاسد را بیرون خواهد آورد؛ ولو به قیمت این که تمام آن دیوار خراب شود…
✍🏻فاطمه شکیبرخ
#آجر_فاسد
#نفوذ
@Ghalamzaniii