قرارگاه فرهنگی مه شکن
📝 گزارش 💢 حلقۀ شهید زرگری 📚 سیر مطالعاتی کتب شهیدمطهری 🗓 پنجشنبه 23 تیر 🌷 پایگاه شهید چمران 🌴 حوزۀ
📸
💢 حلقۀ شهید زرگری
📚 سیر مطالعاتی کتب شهیدمطهری
🗓 پنجشنبه 23 تیر
🌷 پایگاه شهید چمران
🌴 حوزۀ شهید ورزنده
@Gharargah_mehshekan
قرارگاه فرهنگی مه شکن
📝 گزارش 💢 حلقۀ شهید زرگری 📚 سیر مطالعاتی کتب شهیدمطهری 🗓 پنجشنبه 23 تیر 🌷 پایگاه شهید چمران 🌴 حوزۀ
✳️ حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیت اخلاق
بحث ما درباره مسئله نسبی بودن اخلاق و طبعاً نسبی بودن تربیت بود. بنا بر نظریهای که میگوید اخلاق نسبی است و در زمانهای مختلف و در منطقههای مختلف و درباره افراد مختلف، مختلف میباشد، ما نمیتوانیم یک طرح اخلاقی برای همه افراد بشر آنهم در همه زمانها ارائه کنیم، و هر طرح اخلاقی از طرف هر مکتبی (اعمّ از اسلام و غیر اسلام) عرضه بشود باید محدود باشد به منطقه خاص، به زمان خاص، به شرایط مخصوص، و طبعاً در جای دیگر باید چیز دیگری بجای آن حکومت کند.
ما در بحث خودمان رسیدیم به اینجا که فرق است میان اخلاق و رفتار. اخلاق- که عبارت است از یک سلسله خصلتها و سجایا و ملکات اکتسابی که بشر آنها را به عنوان اصول اخلاقی میپذیرد، یا به عبارت دیگر قالبی روحی برای انسان که روح انسان در آن قالب و در آن کادر و طبق آن طرح و نقشه ساخته میشود، و چگونگی روح انسان است که چگونه باید باشد- یک امر ثابت و مطلق و همگانی و همیشگی است. ولی رفتار انسان که عبارت است از پیاده کردن همان روحیات در خارج، در شرایط مختلف، مختلف میشود و باید هم مختلف بشود. و به عبارت دیگر مظاهر و مجالی اخلاق انسانی در شرایط مختلف، مختلف است. در یک جا انسان باید یک جور عکس العمل نشان بدهد، در جای دیگر جور دیگر؛ نه اینکه انسان در یک جا باید یک جور باشد و در جای دیگر جور دیگر.
طرح یک اشکال
ممکن است کسی بگوید در اسلام دستورهایی هست در مورد خلقیات زن و مرد که پارهای از خلقیات را که برای مرد پسندیده است، برای زن ناپسند معرفی میکند و برعکس پارهای از خلقیات را که برای زن پسندیده است، برای مرد ناپسند معرفی مینماید. آیا از نظر اسلام مدل اخلاقی و مدل انسانی زن و مرد متفاوت است؟ یعنی از نظر انسانیت، اینها دو نوع انسانند؟ و از نظر اسلام دو طرح برای قالب گیری روح اینها پیشنهاد میشود؟ زن از نظر آنچه که ما «خُلق» مینامیم در یک قالب باید ساخته بشود و مرد در قالب دیگر؟ اگر اینطور است پس معلوم میشود پایه این حرف که خلق، یک حقیقت مطلق و ثابتی است متزلزل است و این سخن، اساسی ندارد. اولین دلیلش این است که در مورد زن و مرد فرق میکند.
در نهج البلاغه جملهای هست که ممکن است همین جمله را کسی طرح بکند.
میفرماید: بهترین خصلتها و خویهای زنان همان بدترین خصلتهای مردان است؛ یعنی چیزهایی که برای زن بهترین خصلت است، برای مرد بدترین خصلت است. سه چیز را ذکر میکند: الزَّهْوُ (تکبر) وَ الْجُبْنُ (جبان بودن، ترسو بودن) وَ الْبُخْلُ (بخیل و ممسک بودن). میدانیم که تکبر یک خلق بسیار بد معرفی شده است و حتی از نظر روانی یک نوع بیماری روانی تلقی میشود. جبن و ترس هم که معلوم است، ضعف و ناتوانی است. بخل و امساک هم که پول دوستی و مال دوستی است. اینها که برای مردها بدترین خلق و خویهاست، در نهج البلاغه میگوید بهترین خلق و خوی زن است و زن باید این خلقها را داشته باشد. این چطور میشود؟ بعد حضرت توضیحی میدهند که این توضیح، مشکل را حل میکند:زن وقتی که متکبر باشد، مرد بیگانه را به خود راه نمیدهد و به عبارت دیگر میان خود و میان مرد بیگانه حریم و دورباش ایجاد میکند، اگر ممسک باشد، مال خود و شوهر را نگهداری میکند، وَ اذا کانَتْ جَبانَةً فَرِقَتْ مِنْ کلِّ شَی ءٍ یعْرِضُ لَها «1» و اگر ترسو و جبان باشد، از هر حادثهای که پیش میآید کنار میکشد و احتیاط میکند.
📘 تعلیم و تربیت در اسلام
🌷#شهید_مطهری
@Gharargah_mehshekan
قرارگاه فرهنگی مه شکن
✳️ حدیث علی علیه السلام و نظریه نسبیت اخلاق بحث ما درباره مسئله نسبی بودن اخلاق و طبعاً نسبی بودن
✅ پاسخ
ابتدا مطلبی را عرض میکنم، اگرچه ممکن است خیال کنید که من میخواهم بگویم که این حدیث چندان قوی نیست. ولی اینطور نیست. ما باید ببینیم که این جمله، اولًا معنی و مفهوم واقعیاش چیست و حضرت چه میخواهد بگوید؟ ثانیاً آیا با سایر تعلیماتی که در متن اسلام هست و از آن جمله کلمات خود ایشان وفق میدهد یا نه؟ مقدمهای که میخواهم عرض کنم این است:
تعبیری دارند علمای ادب- و غیر علمای ادب هم این حرف را میزنند- و آن این است که میگویند در تعبیرات زبان عربی (در فارسی هم لابد هست و در هر زبانی هست، چون در واقع مربوط به بشر است نه مربوط به یک زبان خاص) در الفاظی که مربوط به حالات روانی انسان است، گاهی لفظ را به کار میبرند نه به اعتبار خود آن حالت روانی، بلکه به اعتبار اثری که معمولًا در آن حالت روانی از انسان سر میزند. مثلًا مهربانی: خود مهربانی یا رحم (در زبان عربی) یک حالت روانی است و احساسی است در انسان. گاهی این کلمه به کار برده میشود در مورد خود این احساس به عنوان یک حالت روانی، و گاهی به کار میرود در جایی که اثر این کار بروز میکند، اعمّ از اینکه خودش وجود داشته باشد یا وجود نداشته باشد.
میگوییم فلانی با فلان کس مهربانی کرد، یعنی کاری که از نوع کار مهربانانه است انجام داد، اعمّ از اینکه آن حقیقتِ مهربانی در آن وجود دارد یا وجود ندارد. یا مثلًا در مورد خداوند همین لغات انسانی به کار برده میشود و حال آنکه این لغات به مفهوم انسانیاش در مورد خداوند صادق نیست ولی به مفهوم اثرش صادق است، مثل اینکه میگوییم: اللهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ «2» خدا آنها را استهزاء میکند، یا میگوییم خدا از چنین چیزی حیا میکند. «حیا» لغتی است که برای انسان وضع شده و حالت انسان را بیان میکند. در انسان حیا یک حالت آزرم، شرم، انفعال، خجلت و تأثّر است، یک حالت روانی است. بدون شک حیای به معنای شرم پیدا کردن، آن حالت روانیای که در انسان پدید میآید، و بالاخره تأثّر و انفعال در مورد خداوند درست نیست. ولی گاهی رفتاری که خدا با انسان میکند نظیر حالتی است که از روی حیا و شرم صادر شده باشد، میگویند خدا حیا میکند. سعدی در اول گلستان میگوید: بندهای بار اول بخواند دعا مستجاب نشود، بار دوم و بار سوم، بعد خطاب رسد: یا مَلائِکتی جواب بنده مرا بدهید که فَقَدِ اسْتَحْییتُ مِنْ عَبْدی [از بندهام حیا کردم و شرمنده شدم.[ همچنین استهزاء از نظر انسان یک حالت روانی است که یک بروزاتی دارد، ولی وقتی خدا یک کاری با یک بشری میکند که در عمل، او را مانند کسی قرار میدهد که شخصی او را در معرض مسخره مردم قرار داده است، میگوید: اللهُ یسْتَهْزِئُ خدا استهزاء میکند.
اختصاص به خدا ندارد؛ در بسیاری از موارد دیگر، در مورد انسانها هم همین لغات به کار برده میشود ولی به اعتبار رفتاری که آن نوع رفتار معمولًا معلول آن حالت است. چگونه؟ سه لغتی که اینجا آمده، تکبر، جبن و بخل است. خود تکبر معلوم است که یک حالت روانی در انسان است. (قبل از اینکه این حدیث را معنی بکنیم برایتان قرائن ذکر میکنم). به ما گفتهاند: التَّکبُّرُ مَعَ الْمُتَکبِّرِ عِبادَةٌ یعنی با متکبر، تکبر کردن عبادت است. مقصود این است که اگر کسی متکبرانه رفتار میکند شما طوری عمل نکنید که او را به تکبرش تشویق کنید، بلکه در مقابل آدمی که متکبرانه رفتار میکند متکبرانه رفتار کنید تا دماغش به خاک مالیده شود و دیگر تکبر نداشته باشد. تکبر با متکبر عبادت است، نه اینکه بخواهد بگوید خود تکبر به عنوان یک حالت روانی که خودپسندی و خودبزرگ بینی است [ممدوح است و[ اگر در مقابل یک آدم متکبر قرار گرفتی تو هم واقعاً خودبزرگ بین باش، بلکه میخواهد بگوید تو همیشه باید متواضع باشی، روحت همیشه باید متواضع باشد، ولی رفتارت با یک آدم متکبر متکبرانه باشد تا دماغ او را به خاک بمالی. پس در اینجا تکبر با متکبر به عنوان «خُلق» توصیه نشده است، تکبر به عنوان یک رفتار که شبیه رفتار یک آدم متکبر است توصیه شده است.
📘 تعلیم و تربیت در اسلام
🌷#شهید_مطهری
@Gharargah_mehshekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ مقام ولایت آقا امیرالمومنین علیه السلام
🌷 استاد شهید مرتضی مطهری
@Gharargah_mehshekan
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
✳️ #شکوه_ولایت
🌸 جشن میلاد امام هادی علیه السلام
🌸 جشن عید سعید غدیر
🗓 جمعه 24 تیر
🌷 پایگاه شهید چمران
🌴 حوزۀ شهید ورزنده
@Gharargah_mehshekan