قرارگاه فرهنگی مه شکن
📝 #مشق_فردا 5️⃣1️⃣ شرح #بیانیه_گام_دوم 🔻چیستی گفتمان 3 (قسمت سوم) ⚠️غذا _سرباز_دشمن 🚨 به عنوا
📝 مشق فردا 6️⃣1️⃣
شرح بیانیه گام دوم انقلاب
🔻چیستی گفتمان۴
🔹سیر تطورات گفتمان انقلاب ۱
📌در مباحث پیشین عرض شد برای تحقق یک گفتمان، سه ساحت : اندیشه ، فرهنگ و هنر و اجتماع و سیاست باید بطور منطقی و ارگانیک به یکدیگر الحاق شوند. اینک باید دید گفتمان انقلاب اسلامی از مرحله نضج تا کنون چه تطوراتی را به خود دیده است؟
🔰 به عقیده نگارنده در یک نگاه کلان گفتمان انقلاب اسلامی دارای دو دوره حضور در جامعه ایرانی است:
⭕️ دوره اول: دهه های ۴۰، ۵۰ و۶۰ که گفتمان شکل می گیرد و بدلایلی که عرض خواهد شد به سرعت اوج و عمق پیدا می کند و حاکم می شود. برخی از دلایل مورد ادعا عبارتند از:
1️⃣ با اولین فریاد امام بزرگوار ما در نخستین بیانیه اش همه جریانات، احزاب و گروه هایی که نوعی تعارض با نظام پادشاهی یا روش مدیریت کشور در نظام وقت را داشتند، احساس همگرایی با اندیشه و شعارهای امام کردند. لذا بظاهر جریانات متعددو متنوعی حول محور مبارزه با شاه، یا استبداد جمع شدند. اما به مرور زمان، هرچه به مقطع پیروزی انقلاب نزدیکتر می شدیم اختلافات فکری و ایدئولوژیک رخ نشان می داد.
تا جایی که بخش زیادی از توان اندیشمندی همچون شهید مطهری مصروف این میدان شد که با انواع برداشتها از اصلاحات، انقلاب و اسلام مبارزه جدی فکری کنند.
⏪ از مارکسیست ها و ماتریالیست ها تا گروه فرقان و ولایتی های آن زمان، هیچکدام از تیغ نقد و رد شهید مطهری جان سالم نبردند. چرا؟ چون او به خوبی می فهمید نهضت امام قطعا به پیروزی می رسد و اگر در عرصه اندیشه و تئوری پردازی برای پساپهلوی مراقبت نشود، گروهها و گروهکها حاصل جمع خونها و شکنجه ها و مبارزات را به نفع اندیشه های غلط، انحرافی و التقاطی خود سوق خواهند داد.
⏪ اندیشه هایی که پس از پیروزی انقلاب تا مدتی اصرارشان بر عدم درج اصل ولایت فقیه در قانون اساسی، استقرار نظام جمهوری دمکراتیک، یا جمهوری خلق و امثال آن پابرجا بود.
⏪ جالب است که ساواک رژیم منحوس پهلوی از یک طرف حسین شریعتمداری(مدیرمسئول کنونی روزنامه کیهان) را به جرم اقدامات علیه اعلی حضرت دستگیر می کند و از سویی دیگر احسان طبری_ تئوریسین حزب توده _را!! این دو در یک سلول به جان اعتقادات هم می افتند تا اینکه حسین شریعتمداری، طبری را به توبه از اندیشه های التقاطی وادار می کند و او در یک چرخش بزرگ ایدئولوژیک کتاب کژ راهه را منتشر می کند...
🖊 حمیدرضا #مهدوی_ارفع
↩️ ادامه دارد...
@Gharargah_mehshekan
چهارمین جلسه مکالمه انگلیسی
گروهB
دوشنبه، 17 تیر
@Gharargah_mehshekan
قرارگاه فرهنگی مه شکن
حلقه شهید طاهری دوشنبه 17 تیر @Gharargah_mehshekan
💠ذکر بنیان کن💠
محقق نراقی رحمة الله علیه در کتاب خزائن فرموده است:
مرحوم میرزا ابوالقاسم میرفندرسکی (متوفی 1050ق) در یکی از مسافرتها به شهری که ساکنانش نصرانی بودند، وارد شد و با مردمش معاشرت پیدا کرد.
روزی از روزها، عده ای برای تخطئه مذهب میرزا گفتند:
یکی از چیزهایی که بر حقانیت مذهب ما و باطل بودن مذهب شما دلالت دارد، استحکام معابد و صومعه های ماست. تا آنجا که بعضی از آنها از زمان ساختشان که حدوداً دو سه هزار سال می گذرد، بدون هیچ گونه عیب و تغییری باقی مانده اند، به خلاف مساجد و معابد شما که غالباً طبق آنچه ما دیدیم، بیش از یک قرن باقی نمی ماند، آیا این به آن جهت نیست که حقّ، خود را حفظ می کند و باطل همیشه در معرض زوال است؟!
میرزا در جواب فرمود: علتش این نیست، بلکه چون این بناها، طاقت کلمه حق و اعمال صالحه و عبادات مقبوله مؤمنین را ندارد، به خاطر همین سستی و خرابی در معابد ما پدید می آید، به خلاف معابد شما که در آنها کلمه حقی که مورد رضایت خدا باشد، به آسمان بالا نمی رود.
شاهدش هم، این که اگر در یکی از معابد شما که درباره اش چنین می گویید، اعمال حقّ ما انجام گیرد و آن صداها و راز و نیاز های مقبول از آنجا به طرف آسمان بالا رود، می بینید که آنجا هم در مقابل خدا و از ترس مقام الهی خاضع و خاشع و ذلیل خواهد گشت.
گفتند: این مطلب را فقط با امتحان قبول می کنیم، آنجا از قدیمی ترین (و محکمترین) کنیسه های ماست، آنجا برو و هر کاری می خواهی، انجام بده، اگر با کارهای تو خلل و سستی در عمارت پدید آمد، ادّعای تو درست خواهد بود و گرنه باید ملتزم به صحّت گفتار ما شوی.
میرزا قبول کرد و پس از تطهیر و وضو با استمداد از ذات الهی و متوسل به اجداد طاهرینش علیهم السلام، داخل آن معبد بزرگ شد.
در کمال جلالت و هیبت، در حالی که اهالی شهر، اطراف معبد اجتماع کرده بودند، اذان و اقامه گفت و آن گاه که آماده تکبیرة الاحرام شد، تمام وجودش را به خدای سبحان سپرد و به آنچه درخت کوه طور با حضرت موسی کلیم الله سخن گفته بود، تکلم کرد و در نهایت تعظیم و ابهت گفت : « الله اکبر» و پس از گفتن آن، فوراً از آنجا خارج شد.
چشم برهم زدنی نگذشت که آن بنای بزرگ خراب گردید و با خاک مساوی شد، گویا اصلاً عمارتی در آنجا بنا نبود و از آن معبد جز تلّی از خاک باقی نماند.
چو حکم خسرو عالی مأثر بود جاری بر افلاک و عناصر
به نزد جمله اصحاب نجابت ندارد این چنین امری غرابت
@Gharargah_mehshekan