eitaa logo
قرارگاه فرهنگی مه شکن
615 دنبال‌کننده
25.6هزار عکس
3.7هزار ویدیو
212 فایل
امام خامنه ای حفظه الله: "در فضای مه آلود فتنه چراغ #مه_شکن لازم است که همان بصیرت است." ارتباط با مدیر: @M_khaadem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟 جمعه های با نشاط 🗓 12 خرداد 🌷 پایگاه شهید چمران 🌴 حوزۀ شهید ورزنده @Gharargah_mehshekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 "حق امام خمینی(ره)برمردم ایران به روایت حاج قاسم سليمانی" ┈ ••~ ❅❥🌷🕊🌷❥~••┈ @Gharargah_mehshekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝 گزارش 💢 حلقۀ شهید جابری 📚 سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری 🗓 جمعه 12 خرداد 🌷 پایگاه شهید چمران 🌴 حوزۀ شهید ورزنده @Gharargah_mehshekan
قرارگاه فرهنگی مه شکن
📝 گزارش 💢 حلقۀ شهید جابری 📚 سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری 🗓 جمعه 12 خرداد 🌷 پایگاه شهید چمران 🌴 حوزۀ
📝 گزارش 💢 حلقۀ شهید جابری 📚 سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری 🗓 جمعه 12 خرداد 🌷 پایگاه شهید چمران 🌴 حوزۀ شهید ورزنده @Gharargah_mehshekan
قرارگاه فرهنگی مه شکن
📝 گزارش 💢 حلقۀ شهید جابری 📚 سیر مطالعاتی کتب شهید مطهری 🗓 جمعه 12 خرداد 🌷 پایگاه شهید چمران 🌴 حوزۀ
🔴 آیا اخلاق، نسبی است؟ عده‌ای معتقدند که به طور کلی اخلاق نسبی است؛ یعنی معیارهای خوب و بد اخلاقی نسبی است و به عبارت دیگر انسان بودن امری است نسبی. معنای نسبیت یک چیز این است که آن چیز در زمانها و مکانهای مختلف تغییر می‌کند: یک چیز در یک زمان، در یک شرایط، از نظر اخلاقی خوب است، همان چیز در زمان و شرایط دیگر ضد اخلاق است؛ یک چیز در یک اوضاع و احوال انسانی است، همان چیز در اوضاع و احوال دیگر ضد انسانی است. این، معنی نسبیت اخلاق است که بسیار به سر زبانها افتاده است. مطلبی است که من اکنون اصل مدّعا را عرض می‌کنم، بعد در اطرافش توضیح می‌دهم و آن این است که اصول اوّلیه اخلاق، معیارهای اوّلیه انسانیت به هیچ وجه نسبی نیست، مطلق است، ولی معیارهای ثانوی نسبی است، و در اسلام هم ما با این مسئله‌ مواجه هستیم... در سیره رسول اکرم‌، یک سلسله اصول را می‌بینیم که اینها اصول باطل و ملغی‌ است؛ یعنی پیغمبر در سیره و روش خودش، در منطق عملی خودش هرگز از این روشها در هیچ شرایطی استفاده نکرده است، همچنانکه ائمه دیگر هم از این اصول و معیارها استفاده نکرده‌اند. اینها از نظر اسلام بد است در تمام شرایط و در تمام زمانها و مکانها. 🛑 سرمایه شیعه‌ ما شیعیان سرمایه‌ای داریم که اهل تسنن این سرمایه را ندارند و آن این است که برای آنها دوره معصوم یعنی دوره‌ای که یک شخصیت معصوم درآن وجود داشته است که از سیره او می‌شود به طور جزم بهره برد، بیست و سه سال بیشتر نیست چون‌ تنها معصوم را پیغمبر اکرم می‌دانند. و درست است که پیغمبر در طول بیست و سه سال با شرایط مختلف بوده است و در شرایط مختلف، بسیار سیره پیغمبر آموزنده است، ولی ما شیعیان همان بیست و سه سال را داریم به علاوه تقریباً 250 سال دیگر. یعنی ما مجموعاً در حدود 273 سال دوره عصمت داریم و از سیره معصوم می‌توانیم استفاده کنیم، از زمان بعثت پیغمبر اکرم تا زمان وفات حضرت امام عسکری علیه السلام یعنی سال 260 هجری. 260 سال که از هجرت می‌گذرد ابتدای غیبت صغری است که عموم دسترسی به امام معصوم ندارند. آن 260 سال به علاوه 13سال از بعثت تا هجرت، تمام برای شیعه دوره عصمت است. در این 273 سال شرایط و اوضاع چندین گونه عوض شده و در تمام این دوره‌ها معصوم وجود داشته است و لهذا ما در شرایط مختلف می‌توانیم روش صحیح را استنباط کنیم. مثلاً امام صادق در دوران بنی العباس هم بوده است در صورتی که دوره‌ای شبیه دوره بنی العباس برای پیغمبر اکرم رخ نداده است. از این جهت سرمایه‌های ما غنی‌تر و جامع تر است. 🔻 اصول ملغی‌: الف. اصل غدر بعضی از اصول را ما می‌بینیم از پیغمبر تا امام عسکری همه آن را طرد کرده‌اند؛ می‌فهمیم که اینها معیارهای قطعی و جزمی است که در همه شرایط باید نفی بشود. آنهایی که می‌گویند اخلاق مطلقاً نسبی است، ما از آنها سؤال می‌کنیم: مثلاً یکی از معیارها که افراد در سیره هاشان ممکن است به کار ببرند همان اصل غدر و خیانت است. اکثریت قریب به اتفاق سیاستمداران جهان از اصل غدر و خیانت برای مقصد و مقصود خودشان استفاده می‌کنند. بعضی تمام سیاستشان بر اساس غدر و خیانت است و بعضی لااقل جایی از آن استفاده می‌کنند؛ یعنی می‌گویند در سیاست، اخلاق معنی ندارد، باید آن را رها کرد. آنچه که علی علیه السلام را از سیاستمداران دیگر جهان- البته به استثنای امثال پیغمبر اکرم- متمایز می‌کند این است که او از اصل غدر و خیانت در روش پیروی نمی‌کند ولو به قیمت اینکه آنچه دارد و حتی خلافت از دستش برود، چرا؟ چون می‌گوید اساساً من پاسدار این اصولم، فلسفه خلافت من پاسداری این اصول انسانی است، پاسداری صداقت است، پاسداری امانت است، پاسداری وفاست، پاسداری درستی است، و من خلیفه‌ام برای اینها، آن وقت چطور ممکن است که من اینها را فدای خلافت کنم؟! نه تنها خودش چنین است، در فرمانی که به مالک اشتر نوشته است نیز به این فلسفه تصریح می‌کند. ب. اصل تجاوز. اصل تجاوز چطور؟ یعنی از حد یک قدم جلوتر رفتن حتی با دشمن. آیا آنجا که اسب ما می‌رود، با دشمن ولو مشرک، حالا که او دشمن است و مشرک و ضد مسلک و عقیده ما، دیگر حدی در کار نیست؟ قرآن می‌گوید حد در کار است حتی در مورد مشرک. می‌گوید: «وَ قاتِلوا فی سَبیلِ اللهِ الَّذینَ یقاتِلونَکمْ وَ لاتَعْتَدوا» «بقره/ 190» ای مسلمانان! با این کافران که با شما می‌جنگند بجنگید ولی‌ «وَ لاتَعْتَدوا». اینجا اساساً سخن از کافر است: باکفار و مشرکین هم که می‌جنگید حد را از دست ندهید. یعنی چه حد را از دست ندهید؟ این را در تفاسیر ذکر کرده‌اند، فقه هم بیان می‌کند: پیغمبر اکرم در وصایای خودشان همیشه در جنگها توصیه می‌کردند، علی علیه السلام نیز در جنگها توصیه می‌کرد- و در نهج البلاغه هست- که وقتی دشمن افتاده و مجروح است و مثلاً دیگر دستی ندارد تا با تو بجنگد، به او کاری نداشته باشید. 📘 سیری در سیرۀ نبوی 🌷 @Gharargah_mehshekan