Abdolhossein-Mokhtabad-best-of-sonnati3.mp3
6.06M
🎵ترنّم مهــر🎼
«شکوه دارم»
🎙آهنگساز و خواننده:
عبدالحسین مختاباد
📜شاعر: مهرداد اوستا
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر
_
_
「•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی •
⇢「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini 」
#فرهنگ #هنر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀
آه از غمی که دوباره تازه شود با غمی دیگر❤️🩹🖤
#شاهچراغ
#ایران_تسلیت
••♡••🔷🔶🔹🦋🔹🔶🔷••♡••
❀ ⃟ ⃟ ۞سیر در یک آیه۞༺•
❤️ در زندگی اجتماعی، متواضعانه رفتار کنید و هنگام برخورد با افراد غیر مودب، با مدارا و ملایمت پاسخ دهید.
📖 سوره فرقان آیه ۶۳
『🦋
•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•
-❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺•-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#قرآن
#آیه_نگار
☀حدیث روز •ꕥ◍⃟◍ꕥ•
🔆 #امام_رضا علیه السلام میفرماید:
💠 تزاوَرُوا تحـابـوا و تصـافحُـوا و لا تحـاشمـوا
❇️ به دیدن یكدیگر روید تا یكدیگر را دوست داشته باشید و دست یكدیگر را بفشارید و به هم خشم نگیرید.
📚بحارالانوار،ج ۷۸،ص ۳۴۷
#حدیث #چراغ_زندگی
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه معرفت✓༺•
🍃🍓⃢🍒🌸🍎⃢🍩🌸🍒⃢🍓🍃
دریغا عشق فرض راه است همه کس را. دریغا اگر عشق خالق نداری باری عشق مخلوق مهیا کن تا قدر این کلمات تو را حاصل شود. دریغا از عشق چه توان گفت؟ و از عشق چه نشان شاید داد، و چه عبارت توان کرد؟ در عشق قدم نِهادن کسی را مسلم شود که با خود نباشد و ترک خود بکند و خود را ایثار عشق کند. عشق آتش است، هرجا که باشد جز او رخت دیگری ننِهد. هرجا که رسد، سوزد و به رنگ خود گرداند.
در عشق کسی قدم نِهد کِش جان نیست
با جان بودن به عشـق در سـامان نیست
درمانده ی عشق را از آن درمـان نیست
کان گشت به هرچه بر نِهی عشق آن نیست
«تمهیدات عینالقضات همدانی»
『🦋
•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•
-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه_ادبیات_آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#عشق
#معرفت
درمان-سطحی-عزت-نفس-کم.mp3
11.58M
🍊⃢☕🍋مهارت زندگی❀ꕥ❀
«عزّت نفس»
🎙روانشناس:
آقای سید طه صداقت
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر
_
_
「•
•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•
-❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺•-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#تفکر #آرامش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
۲۳ مرداد را شاید بتوان یکی از #تلخترین روزهای تاریخ ایران، در یک قرن اخیر دانست.
روزی که #استان_چهاردهم یعنی #بحرین به طور رسمی از سرزمینِ مادریِ خود جدا شد...
#پهلوی_وطن_فروش
❀ ⃟ ⃟ ۞سیر در یک آیه۞༺•
به یقین نیکی ها، بدی ها را از بین می برد.
این تذکری است، برای کسانی که اهل تذکرند.
سوره_هود | آیه ۱۱۴
『🦋
•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•
-❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺•-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#قرآن
#آیه_نگار
❀ ⃟ ⃟ •🍹یک نفس طراوت✓༺• ⃟ ⃟ ❀
دلت را به دست نسیمِ خیال بسپار
و خیالت را در پهنه ی آرزو رها کن...
خیال و آرزو دو بال هنرمند هستی اند
که مجالِ خواستن را
برایت مهیا می سازند...
چه زیباست، این مجال را چون جمالِ یار غنیمت بشماری و لحظه ها را با آرامشِ نفْس بیارایی...
پس، نفس تازه کن و
جانی دوباره به نگاهت ببخش...
-❀ ⃟ ⃟✍️حوصله ی بحر❁༺•-
『🦋
•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•
-❀ ⃟
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#یاد_خدا
#آرامش
‹💖📓›❀ ⃟ ⃟ شعر و حکمت༺•
عمرها در سینه پنهان داشتیم اسرار دل
نقطهٔ سر عاقبت بیرون شد از پرگار دل
گر مسلمانی رفیقا دیر و زنارت کجاست
شهوت آتشگاه جان است و هوا زنار دل
آخر ای آیینه جوهر، دیدهای بر خود گمار
صورت حق چند پوشی در پس زنگار دل
این قدر دریاب کاندر خانهٔ خاطـر، ملک
نگذرد تا صورت دیو اسـت بر دیوار دل
ملک آزادی نخواهی یافت واستغنای مال
هر دو عالم بندهٔ خود کن به استظهار دل
در نگارستان صورت ترک حظ نفس گیر
تا شـوی در عالـم تحقیق برخوردار دل
نیتو را از کار گل امکانهمت بیشنیست
با تو ترسـم درنگیـرد ماجـرای کار دل
سعدیا با کر سخندرعلمموسیقی خطاست
گوش جان باید که معلومش کند اسرار دل
«سعدی»
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه ی فرهنگ و هنر
_
_
「•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه ادبیات آیینی •
⇢「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini 」
#سعدی
#حکمت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❀ ⃟ ⃟ ☕ یک جرعه معرفت✓༺•
مهر خوبان، دل و دین از همه بی پروا برد
رخ شـطـرنج نبـرد آنـچـه رخ زیـبا برد
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت
ز سـمـک تا به سـمـاکـش کشـش لیلا برد
من به سرچشمهی خورشید نه خود بردم راه
ذرهای بودم و مـهـرِ تو مـرا بالا برد
من خسی بی سر و پایم که به سیل افتادم
او که میرفت مـرا هم به دل دریا برد
جام صهبا به کجا بود و مگر دست که بود؟
که در این بزم بگـردید و دل شیدا برد
خمِ ابروی تو بود و کفِ مینوی تو بود
که به یک جلوه ز من نام و نشان یک جا برد
خودت آموختیام مهر و خودت سوختیام
با برافـروخـته رویی کـه قـرار از ما برد
همه یاران به سر راه تو بودیم ولی
خم ابروت مرا دید و زمن یغما برد
همه دلباخته بودیم و هراسان که غمت
همه را پشت سر انداخت، مرا تنها برد
#علامه_طباطبایی