#امید
#زندگی
طراوت بخش اشعارم لبانت
کلـیـد گـنـج اسـرارم دهانت
حلاوت سنج معنا در کلامم
لطافت میتراود از بیانت
تبی در تار و پودم طرح ریزد
ز هر صوتِ غـزلْ سـازِ زبانت
ببار ای شمـع بالیـنم به جانم
سرشکِ غم خروشی محوِ جانت
نهفته در ضمیرِ من امیدی
که خوانَد آشـکارا و نهـانـت
نگارنده دلِ پر نقش خوانَد
ز هر خطّ نگاهِ شعرْ خوانت،
حدیث آشنایی چون ترانه
ترنّم میکند در واژگانت
۱۴٠۲/۱۲/۱۳
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
🌕⃢☀شعر و زندگیꕥ
تا چشمدل به طلعت آن ماه منظر است
طالع مگو که چشمه خورشید خاورست
کافر نهایم و بر سرمان شورعاشقیاست
آنرا کهشورعشق به سر نیستکافر است
بر سـر در عمـارت مشـروطه یادگار
نقش به خوننشستهعدلمظفر است
ما آرزوی عشـرت فانی نمی کنیم
ما را سریر دولت باقـی مسخر است
راه خداپرستی ازین دلشـکستگی است
اقلیم خود پرستی از آن راه دیگر است
یکشعرعاقلی و دگر شعرعاشقی است
سعدییکیسخنور و حافظ قلندر است
بگـذار شـهـریار به گـردون زند سـریر
کزخاکپایخواجهشیرازش افسر است
«شهریار»
『🦋
•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•
-
•ꕥ◍⃟ کانال #قرارگاه_ادبیات_آیینی
⇢https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
#شعر
#زندگی
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
نفست عطر بهشت است خودت میدانی
زین سبب لطفِ لبت را به غـزل بنشانی
گاه یک آهِ تو سرمست به قصد دل و جان
هوسی ساخته تا شور و طلب بفشانی
هرچه از زلفِدلآویز تو آویخت خوشاست
دلِ آشـفــتهی ما را ز خَمَـش نرْهـانی!
کم کن این فاصله را ای که نشستی به دلم
در دلم هسـتی و از دیدهی من پنهـانی
گرچه یک عمر به پایت دل و جانم فرسود
به فـدای سـرت ای دوسـت، دلی و جانی
شوقت افزوده مجالی به حوالی جنون
چه خیالی که غمت هست فرا عقلانی
ماهِ رویت به طربناکیِ احوالِ سحر
مهـر باریده و هر روزنهای نورانی
فرصتی ده که حضورت به صفایدلِشب
جذبهای فـوقِ تصوّر بدَمَد هـر آنـی
چشـمهی نور که تابیده به قلبِ لحظات
رخنهی عشــق درافتاده به هر ایمـانی
۱۴٠۳/٠۶/٠۷
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
#امید
#زندگی
پینوشت:
تصویر برگرفته از هوشِ مصنوعی در پاسخ به این سروده است. 🌱
چشمهی شعر، خشکیده و احوالِ پریشانم از خستگیِ جان و تنت، در به درِ یک دم لب تر کردن از محبّت است و دل گرم کردن از ارادت...
خیالِ باصفایت را در سراچهی قلبم بنشان و از عطرِ حضورت نفسم را با نفست آغشته کن تا کلامی تازه به رویم دری از عالمِ معنا بگشاید...
به سلامی و پیامی غزلی ساز کن ای چشم غزالت، به تراویدنِ افکارِ هنرمندِ سحر،
غرقِ خماریِ پیاپی ز نظر
پلکی بزن و دفترِ شعرم به سرانگشتِ نسیمِ خمِ گیسوی شریف
سطری از عشق نشان، جرعهای از مهر چکان
روزنهای نو ز فراسوی سخن را
بر نگهِ والهی شاعر بگشا...
۱۴٠۳/٠۷/۱٠
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
#امید
#زندگی
بوسه بر لعلِ لب و عشوه خریدن ز نگاهی
مایهی جان طلبد، سنگـدلِ چشـم سـیاهی
خندههایی که غزلسـازِ دلِ زار و نزار است
سوزها داده به لبها که تبی گشته ز آهی
گرچه هر روزنه از عشق بتابد به دلِ شب
روشـنیهای عیانتر بدمـد، وقتِ پگاهی
برگرفـتـی و بریدی و رمـیـدی و تنیـدی
چهره از دیده و عهدی تو ز یاری به گناهی
شعرِچشمان تو غوغای سحرگاهِ خیال است
شور بنشان به لبِ شاعرِ شبخیزِ نگاهـی
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
۱۴٠۳/٠۷/۱۵
#امید
#زندگی
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
بوسه بر لعلِ لب و عشوه خریدن ز نگاهی
مایهی جان طلبد، سنگـدلِ چشـم سـیاهی
خندههایی که غزلسـازِ دلِ زار و نزار است
سوزها داده به لبها که تبی گشته ز آهی
گرچه هر روزنه از عشق بتابد به دلِ شب
روشـنیهای عیانتر بدمـد، وقتِ پگاهی
برگرفـتـی و بریدی و رمـیـدی و تنیـدی
چهره از دیده و عهدی تو ز یاری به گناهی
شعرِچشمان تو غوغای سحرگاهِ خیال است
شور بنشان به لبِ شاعرِ شبخیزِ نگاهـی
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
۱۴٠۳/٠۷/۱۵
#امید
#زندگی
هدایت شده از ۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
نفست عطر بهشت است خودت میدانی
زین سبب لطفِ لبت را به غـزل بنشانی
گاه یک آهِ تو سرمست به قصد دل و جان
هوسی ساخته تا شور و طلب بفشانی
هرچه از زلفِدلآویز تو آویخت خوشاست
دلِ آشـفــتهی ما را ز خَمَـش نرْهـانی!
کم کن این فاصله را ای که نشستی به دلم
در دلم هسـتی و از دیدهی من پنهـانی
گرچه یک عمر به پایت دل و جانم فرسود
به فـدای سـرت ای دوسـت، دلی و جانی
شوقت افزوده مجالی به حوالی جنون
چه خیالی که غمت هست فرا عقلانی
ماهِ رویت به طربناکیِ احوالِ سحر
مهـر باریده و هر روزنهای نورانی
فرصتی ده که حضورت به صفایدلِشب
جذبهای فـوقِ تصوّر بدَمَد هـر آنـی
چشـمهی نور که تابیده به قلبِ لحظات
رخنهی عشــق درافتاده به هر ایمـانی
۱۴٠۳/٠۶/٠۷
-❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ #حوصلهی_بحر ﴾
#امید
#زندگی
پینوشت:
تصویر برگرفته از هوشِ مصنوعی در پاسخ به این سروده است. 🌱