eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
111 دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
655 ویدیو
231 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
✦۞✦‌‌✺‌رهاوردِ شعر✺✦۞✦ جـان بسِـپارم به یک نگاه محمد ره نروم مـن مگـر به راه محمد گـر همـه افلاکیان به بزم درآیند نزد حـریـم جـلال و جـاه محمد روز قیامـت ، شفـیعِ‌ قـوم گـنـه کار همّـت عـالـیّ و سـوزِ آه محمد مـا همـه آلـوده ی گـناه پـیـاپـی دسـت به دامـان بی گناه محمد سروِسهی‌در سجود وساکن‌ومدهوش مسـتِ حضور اسـت و در پناه محمد غرق سـرور است و مـهرِ عالمِ مـعـنـا قلبِ جـهـانی ز روی مـاه محمد -❀✍️رشوند ﴿ ﴾ 『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• -❀ ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 ایام عیدنوروز بود و طبق معمول، روحیه‌ی مساعدی نداشتم... در خلوتِ خود با واژگان گلاویز بودم، به امید سرودنِ شعری در خورِ حالِ نزار... اما کلام، رام نبود و مثلِ روزگار، سرِ ناسازگاری داشت. همچنان، تلخی و ناملایمت‌ها در سینه‌ام سنگینی می‌کرد که ناگهان با پیامِ یکی از دانش‌آموزانم روبرو شدم: «در به یادتان بودم و شما را دعا کردم...» پی‌نوشت: گاهی از جایی می‌رسد که حتی به ذهن آدمی خطور نمی‌کند... -❀ ⃟ ⃟✍️ ﴿ ﴾ نوروز ۱۴۰۲ 『🦋 ‌‌‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣• ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال ادبیات آیینی ⇢‌‎‎‌‌https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini ❀』
رشوند(حوصله‌ی بحر) گفت آزارم مده، حوصله‌ی بحر.mp3
زمان: حجم: 2.51M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ 🔹خوانش شعر🔹 گفـت: آزارم مـده با این جنونِ عاشقی بیش‌ازاین‌غرقم‌مکن‌دراشک‌وخون‌ِ عاشقی 🌱 🎙شعر: رشوند ﴿ ﴾ ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
نفست عطر بهشت است خودت می‌دانی زین سبب لطفِ لبت را به غـزل بنشانی گاه یک آهِ تو سرمست به قصد دل و جان هوسی ساخته تا شور و طلب بفشانی هرچه از زلفِ‌دل‌آویز تو آویخت خوش‌است دلِ آشـفــته‌ی ما را ز خَمَـش نرْهـانی! کم کن این فاصله را ای که نشستی به دلم در دلم هسـتی و از دیده‌ی من پنهـانی گرچه یک عمر به پایت دل و جانم فرسود به فـدای سـرت ای دوسـت، دلی و جانی شوقت افزوده مجالی به حوالی جنون چه خیالی که غمت هست فرا عقلانی ماهِ رویت به طربناکیِ احوالِ سحر مهـر باریده و هر روزنه‌ای نورانی فرصتی ده که حضورت به صفای‌دلِ‌شب جذبه‌ای فـوقِ تصوّر بدَمَد هـر آنـی چشـمه‌ی نور که تابیده به قلبِ لحظات رخنه‌ی عشــق درافتاده به هر ایمـانی ۱۴٠۳/٠۶/٠۷ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿ پی‌نوشت: تصویر برگرفته از هوشِ مصنوعی در پاسخ به این سروده است. 🌱
رشوند(حوصله‌ی بحر) عطر بهشت، حوصله‌ی بحر.mp3
زمان: حجم: 2.62M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ 🔹خوانش شعر🔹 نفست‌عطربهشت‌است‌خودت‌می‌دانی زین‌سبب‌لطفِ‌لبت را به غـزل بنشانی 🌱 🎙شعر: رشوند ﴿ ﴾ آهنگ: تکنوازی تار✓ ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
رشوند(حوصله‌ی بحر) چون وهم و خیال شاعرانه، حوصله‌ی، بحر.mp3
زمان: حجم: 1.85M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ 🔹خوانش شعر🔹 چون وهم و خیالِ شاعرانه برخاسـته دل ز هر کرانه 🌱 🎙شعر: رشوند ﴿ ﴾ ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
مگر نسـیمِ سحـر باده از لبت نوشد؟ که سرّ عشقِ تو از عاشقان نمی‌پوشد به هـر گـــذر نظـــری دارد و طـــرب بارد چه‌مستی‌است؟که‌همچون‌شراب می‌جوشد غزل به لب، عسلِ لب چشیده در دلِ شب چه حالـتی اسـت؟ که پیوسـته از ازل کوشـد به حُســـنِ یوســفِ مصــری اشـــارتی دارد بشارتی که همه هست و نیست بفروشد نواخت خاطـرِ غمـگینِ ما خیالی مست که شور و شعر، دُرافشان چو نای بخروشد ۱۴٠۳/۱۱/۱۴🌱 -❀✍️رشوند ﴿
در قلب منی و قلبِ من مست از شوق تو جانِ من ز تن رست با مهـرِ تو فکر کرده پیوند تا دل به خیالِ ناب، پیوست -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
رشوند(حوصله‌ی بحر) امان از دوری، حوصله‌ی بحر.mp3
زمان: حجم: 3.91M
🎵ترنّم مهــر🎼 ‌ 🔹خوانش شعر🔹 امان از دوری و چشم انتظاری که جان افتاده در دام خماری 🌱 🎙شعر: رشوند ﴿ ﴾ آهنگ: تار، مرحوم لطفﷲ مجد✓ ضربیِ همایون ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ 🔘 قرارگاه ادبیات آیینی؛ مجالی برای اندیشیدن در عرصه‌ی فرهنگ و هنر _ _ ‌‌‌「‌•🌷𝐉𝐎𝐈𝐍⇣•」 ‌‌•ꕥ◍⃟ کانال • ⇢‌‎‎‌‌「 https://eitaa.com/Gharargahe_adabiyate_aini
تکّه‌های شکسته‌ای هستم کز فروغِ جمالِ تو مستم یک نظر کرده چشمِ سرمستت وان نظر برده صبر از دستم از امـید وصـال تو سرشار لحظه لحظه به مهر پیوستم من به زلفِ تو می‌خورم سوگند که به هر خـمّ و حلقـه پابستم ۱۴٠۳/٠۵/۱۶ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
دلِ غربت‌زده‌ام همچو وطن دیده تو را در تنـیّ و چقَدَر دور ز تن دیده تو را به ســراپرده‌ی جــانـم غــزلــی عطــرفشــان مستِ‌گیسوست‌که‌مُشکی ز ختن دیده‌تو را روی تو با دل تو نیست یکی در همه حال همچو من خلقِ‌جهان فتنه‌فکن دیده تو را رخنه‌ای کرده در ایمانِ من آن مژگانت هرچه نورُسته فِتَن واله چو من دیده تو را هوسی غرقِ خیال است که انفاسِ خوشی طرب افکنده که رخسـارِ سمن دیده تو را ۱۴٠۳/٠۵/۲۸ -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
سـال‌هـا با دردِ دلتنـگی تنـم در غـم تنیده آهِ حسرت همدمم گشته که عمر از من رمیده گـرمـیِ آغوشِ پر مهـرش ز حصـرِ تن ربوده روحِ بی صبر و قرارم چون دمی در نی دمیده ذوقِ‌رفتن،روزوشب در من زاشک و ناله‌لبریز شوقِ دیدارش ز عمـقِ لحـظه‌هـا آهـی کشیده -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿