یک دشت که افتاده بر آن دست، چه دستی! #راز_جنون با صدای: سینا سرلک آهنگسازی و تنظیم: سعید رضایی شعر: قاسم صرافان @GhasemSarafan

#راز_جنون با صدای: سینا سرلک آهنگسازی و تنظیم: سعید رضایی شعر: قاسم صرافان شعر پیش درآمد: یاسر امیری @GhasemSarafan

ای عقل! که پرسیده‌ای از راز جنونم دیوانه‌ی لبخند کسی، در دلِ خونم آن بی‌خبرم من، که گرفتم خبر از عشق آن خانه به دوشم، که درآورده سر از عشق افتاده به دلبازترین منظره، راهم یک دشت به پهنای جهان، پیش نگاهم ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء یک دشت به اندازه‌ی پیچ و خم هستی یک دشت که افتاده بر آن دست، چه دستی! هر کس که در این راه، دلش رفت، سرش رفت با یک نظر دوست، جهان از نظرش رفت ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء هر کس که خدا را، به «خود» آغشته، نیاید هر کس که به دل، «گندم ری» کِشته، نیاید پرسیدم از او: در دلش، آن لحظه، چه‌ها بود؟ گفت آن سرِ بر خاک: خدا بود، خدا بود ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء یک دشت به اندازه‌ی پیچ و خم هستی یک دشت که افتاده بر آن دست، چه دستی! هر کس که در این راه، دلش رفت، سرش رفت با یک نظر دوست، جهان از نظرش رفت ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء #قاسم_صرافان @GhasemSarafan

#عشق_کوفی ‌خواننده: مصطفی راغب شاعر: قاسم صرافان @GhasemSarafan

بی‌تابم، با جانم چه کردی؟ در کارَت، حیرانم چه کردی؟ دیدی با ایمانم چه کردی؟ جانانم! تیتراژ سریال #عشق_کوفی ‌خواننده: مصطفی راغب شاعر: قاسم صرافان @GhasemSarafan

فایل صوتی #عشق_کوفی ‌خواننده: مصطفی راغب شاعر: قاسم صرافان @GhasemSarafan

زندگی چیز دیگری شده است، تا به نامت رسیده‌ایم حسین #قاسم_صرافان #شعرخوانی @GhasemSarafan

می‌گفت روضه‌خوان: که تنت، غرقِ تیر بود هر تیر، واژگون که شدی، با تنت چه کرد؟ #قاسم_صرافان @GhasemSarafan

نگران بودم از این لحظه وآمد به سرم زینب و روز وداع تو!؟ امان از دل من #قاسم_صرافان @GhasemSarafan

روضه عاشورا #میثم_مطیعی آن تندباد تیر ، بگو با تنت چه کرد ؟ با قلب مثل آینه ‌ی روشنت ، چه کرد ؟ #قاسم_صرافان @GhasemSarafan

آن تندباد تیر ، بگو با تنت چه کرد ؟ با قلب مثل آینه ‌ی روشنت ، چه کرد ؟ وقتی که عرش را به تلاطم کشیده است با ما ، ببین که روضه‌ ی افتادنت چه کرد؟ می‌ گفت روضه‌ خوان : که تنت غرق تیر بود هر تیر ، واژگون که شدی ، با تنت چه کرد ؟ افتادی و سه ساله خبر دارد و خدا بر خاک ، سنگ ، با رخِ بی‌ جوشنت چه کرد؟ انداخت این سه شعبه تو را ، باغبان ! ببین با حلق نازکِ گل در گلشنت ، چه کرد ؟ جان داد خواهرت ، به خدا ! تا که دید ، شمر با چکمه ، در کشاکشِ جان دادنت ، چه کرد؟ ای بوسه ‌گاه مادر دریا ، گلوی تو ! آن تیغ کُند ، با رگ و با گردنت چه کرد؟ از حال رفت و بی ‌رمق افتاد ، روضه‌ خوان دیگر نگفت از این ‌که پس از کشتنت ، چه کرد؟ یا ایها العزیز ! پس انگشترت کجاست ؟ آن گله گرگ ، با تن و پیراهنت چه کرد ؟ لرزید آسمان ، چو دویدند اسب ‌ها بر سینه زد رسول ، مگر دشمنت چه کرد ؟ #قاسم_صرافان @GhasemSarafan

روضه عاشورا . #میثم_مطیعی می‌‌گفت روضه‌‌خوان : که تنت غرق تیر بود هر تیر ، واژگون که شدی ، با تنت چه کرد؟ #قاسم_صرافان @GhasemSarafan