⚠️ خطبة البیان و غلو
(ویرایش دوم)
خطبة البیان از جمله خطبههای منسوب به امام علی (ع) است که علمای شیعه در صحت انتساب آن تردید ورزیده و در مقالاتی نقدش کردهاند؛ مانند:
- بیان الأئمة و خطبة البیان فی المیزان، سید جعفر مرتضی عاملی، ص43-125. نیز همو، کتاب جزیره خضراء.
- «رسالهای در بررسی اصالت خطبه البیان»، میرزا ابوالقاسم قمی (1230ق) تحقیق: محمدمهدی کرباسچی، سفینه، ش16، 1386.
- «خطبه البیان و غالی گری، از نظرگاه میرزای قمی» همایش بزرگداشت آیت اله علی دوانی، دوره 1، 1386ش.
- نقد متن حدیث، داود معماری، ص270 تا 284
- «خطبه البیان و خطبه های منسوب به امیرمؤمنان ع» مصطفی صادقی، علوم حدیث، ش33، 1383ش.
-«سید حسنی در خطبه البیان، از سند تا متن» نجم الدین طبسی، انتظار موعود، ش32، 1386ش.
-«معرفی و تصحیح نسخه خطی شرح خطبة البیان به روایت میرشریف آملی»، رضا اسدپور، پژوهشنامه نسخه شناسی متون نظم و نثر فارسی، شماره 5، 1396ش.
-«خطبه البیان و شطحیات عارفان»، رضا اسدپور، پژوهشنامه ادیان، ش3.
-«درباره خطبه البیان و حافظ رجب بُرسی»، باقر صدری نیا، یادنامۀ «پیر گلرنگ»، به کوشش محمد طاهری، نشر کتابخانۀ ادبیات
برای دهها مورد از اقوال عالمان نیز نک: کانال تصحیح الإعتقاد، از اینجا تا اینجا.
🔺مصادر:
این خطبه در هیچ مصدر امامی نیامده، و در مناقب ابن شهرآشوب نیز در شمار خطبههای امام علی (ع) از آن یاد نشده است. نخستین یادکرد از این نام در رسائل غالیانه جابر بن حیان (ق3) است (رسائل جابر ت مزیدی، ص90) ولی اطلاعات گسترده از آن شاید ابتدا در میراث خصیبی (ق4) قطب نصیریه است.
در المناقب (للعلوي)، ص184 آمده: «وسئل الخصيبي أبو عبد اللّه الحسين بن حمدان من أهل جنابلة عن أسماء خطب أمير المؤمنين عليه السّلام فذكر أنّ المأمون بن هارون الرشيد سأل الإمام عليّ بن موسى الرضا ع: أوّلها خطبة الإخلاص، وخطبة الوصيّة والعهد، وخطبة الزهراء، وخطبة البيان…»
شاگردان و پیروان خصیبی نیز این خطبه را ذکر و فرازهایی از آن نقل کردهاند (جنبلانی، الرسالة الجنبلانیة، ص9-16؛ جلی، الأندیة، ص331؛ طبرانی، المرشدة، 2016، ص6؛ المعارف، ص127-130 به چند طریق از محمد بن سنان و مفضل؛ عصمة الدولة، الرسالة المصریة، ص107، 108-111، 518).
از این خطبه متنهای متنوعی در دست است که اغلب آنها با یکدیگر متفاوت است؛ به گونهای که پارهای از متنها جز عنوان واحد شباهت و اشتراکی با بقیه ندارند و برخی نیز تنها دارای مقدمه و چند بند همسانند. گویی هر یک از این متنها به منزلۀ خطبه مستقلی است که عنوان واحدی بر آنها نهادهاند. چنانکه میان نقل رجب برسی در مشارق انوار الیقین با سه نسخۀ الزام الناصب از این خطبه همانندی اندکی دیده میشود.
در مقالۀ مسعود بیدآبادی، «نگاهی به خطبة الافتخار و خطبه تطنجیه» (علوم حدیث، ش25، 1381ش) آمده: «متن خطبة البیان در الإنسان الکامل عبدالرحمان بدوی (ص109-112) و علائم الظهور شُبّر درج شده، و آبرتلس در فهرست نسخ خطی اسماعیلی بدخشان (ش 185-186) از آن یاد کرده است. بنابراین، و پیداست که فاطمیان بدخشان نیز بدان ارج می نهادهاند. اسماعیلیه هم شرح آن را به حسن صباح منسوب نمودهاند. در رساله تراب نامه از متون حروفیه نیز به خطبة البیان استشهاد شده است.»
گفتنی است ابن ناقه کوفی (م559) خطبهای ملاحمی با نام خطبه البیان را در ملحق نهج البلاغه آورده (ت محمدجعفر اسلامی، ص103-106؛ غزالی، سر العالمین، ص467، 472؛ نیز نک.: ابن عربی، الشجرة النعمانية، ص37) ولی ارتباطی با خطبة البیان مشهور امروزی ندارد.
👈بنابراین فعلاً قدیمیترین ریشه آن مربوط به نصیریه و اسماعیلیه است.
🔺نقد محتوایی
متن خطب نیز گواه بر ارتباط با فرق غالی است. خصوصاً آنکه فرازهای تناسخی آن در اخبار نصیریان بسیار رایج است (اکبری، نصیریه، ص358-364). آیات قرآن بارها پس از ذکر قصص امتهای پیشین تأکید میکند که رسولالله ص پیشتر آنجا نبوده یا ایشان و امتش پیش از وحی الاهی از آن قصص آگاه نبودهاند (هود: 49؛ القصص: 44، 46 و 86؛ آل عمران: 44؛ یوسف: 102؛ عنکبوت: 48؛ شوری: 52 و…).
خطبة البیان غرائب بسیاری نیز افزوده است؛ مانند: «أنا قمر السرطان أنا شعر الزبرقان أنا أسد الشرة أنا سعد الزهرة أنا مشتري الكواكب أنا زحل الثواقب أنا كيوان الإمكان أنا عين الشرطين أنا عنق السبطين أنا حمل الإكليل أنا عطارد التعطيل أنا قوس العراك أنا فرقد السماك أنا مريخ الفرقان أنا عيون الميزان أنا... أنا جملة الأنعام أنا الصاد و الميم أنا علانية المعبود أنا مستنبط هود أنا نحلة الخليل أنا آية بني إسرائيل أنا مخاطب الكهف أنا الظاهر مع الأنبياء أنا صاحب الطور أنا باطن السرور أنا عتيد قاف…)
@gholow
... آشفتگیهای برخی از نسخههای موجود خطبة البیان آن قدر گسترده است که حتی نسبت دادن کل آن صرفاً به نصیریان نخستین مشکل است! گذشته از اغلاط ترکیبی بسیار و غرائب و اشکالات تاریخی و ناسازگار با قطعیات، این گونه تعابیر مبهم در متن خطبه بسیار است:
«كفكف الترويح و خدخد البلوع و تكلكل الهلوع و فدفد المذعور و ندند الديجور و نكس المنشور و عبس العبوس و كسكس الهموس و أجلب الناموس و دعدع الشقيق»
مروری مختصر بر گزیده اشکالات تاریخی
@gholow
As'ad ibn Ibrahim.pdf
401.8K
ماهیّت کتاب اربعین اسعد بن ابراهیم اربلی
✍️ علی عادلزاده
آینه پژوهش، ش۲۰۲
چکیده: کتابِ اربعین اسعد بن ابراهیم اربلی درباره فضائل امیرالمؤمنین (ع) دستِ کم از قرن هشتم در میان شیعه شهرت یافته است. ناشناخته بودن اربلی در میانِ متأخران و رخدادن تصحیفاتی در نام او کتابشناسان را درباره او دچار سرگردانی کرده و باعث پدید آمدن دو شخصیتِ «اسعد بن ابراهیم الحلی» و «سعد الإربلی» شده است. بررسیها نشان میدهد که مقصود از اسعد بن ابراهیم اربلی، کسی جز ابو المجد النشابی، شاعر، نویسنده و دیوانسالار برجسته قرن هفتم نیست. با مقایسه کتاب با اربعین محمد بن ابی مسلم بن ابی الفوارس میتوان دریافت که اربعین اربلی در واقع تحریری تحریفشده از اربعین ابن ابی الفوارس است. تغییراتِ تحریر اربلی بسیار گسترده است و از الگوهای نسبتاً روشنی پیروی میکند. در نهایت با توجه به گرایش مذهبی و سیاسی اسعد بن ابراهیم و ویژگیهای شخصی، اجتماعی و ادبی او به نظر میرسد که انتسابِ این کتاب به او نادرست است. احتمالاً جاعلی در قرن هفتم با دستبرد در اربعین ابن ابی الفوارس، تحریری جدید از آن را به اسعد بن ابراهیم نسبت داده است.
@Gholow
غلوپژوهی | یادداشتهای حدیثی و رجالی
ماهیّت کتاب اربعین اسعد بن ابراهیم اربلی ✍️ علی عادلزاده آینه پژوهش، ش۲۰۲ چکیده: کتابِ اربعین اسعد
توضیحات استاد احمد خامهیار درباره اشعار ابن موهوب اربلی که از دید نویسنده مقاله بالا مخفی مانده است:
https://t.me/ganjineh_channel/1941
@Gholow
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنههایی هولناک از قتل عام مسلمانان به دست دولت پلید اسرائیل
خدا لعنت کند هر کسی را که به ریختن خون مسلمان در هرکجای جهان از غزه و کرمان تا افغانستان و ترکستان راضی باشد؛ و لو مانند برخی غلات تلگرامی، هزار بار به دروغ در پس نام شیعه و اهل بیت (ع) مخفی شده باشد.
@Gholow
هدایت شده از میراث امامان
پدرم محمد بن علی؛ برترین شخص در خاندان پیامبر (ص)
حدثني الحسين بن أحمد الجشمي، ثنا الوليد، عن ابن عيينة قال: دخلت المدينة فإذا أنا يعني برجل يتهادى بين رجلين، فقلت: من هذا؟ فقالوا: جعفر بن محمد قلت: من الذي على يمينه؟ قالوا: أيوب السختياني قلت: من الذي عن يساره؟ قالوا: عمرو بن دينار، فقمت بين يديه، فقلت: حدثني فقال: حدثني أبي محمد بن علي وكان خير محمدي على وجه الأرض، عن أبيه علي بن الحسين، أن النبي صلى الله عليه وسلم بصر برجل يصلي في المسجد، ينقر كما ينقر الغراب، فقال: «لو مات هذا لمات على غير دين محمد» (المحدث الفاصل بين الراوي والواعي، ص198).
مشابه این تعبیر از امام صادق (ع) دربارهٔ پدرشان در روایت دیگری نیز نقل شده است (الکافي، ج13، ص92).
#امام_باقر
@Al_Meerath
همین بس که خدا از آنان بیزار است!
«وكتب السبري [صحيح: السري] بن سلامة إلى أبي الحسن عليهالسلام سأله عن الغالية ومذاهبهم وما يدعون إليه وما يتخوّف من معرّتهم على ضعف اخوانه ، ويسأله الدعاء له ولإخوانه في ذلك. فأجاب عليهالسلام : عدل الله عنكم ما سلكوا فيه من الغلوّ ، فحسبهم أن يبرأ الله جلّ وعزّ وأولياؤه منهم ، وجعل الله ما أنتم عليه مستقرّا ولا جعله مستودعا ، وثبّتكم بالقول الثابت في الدنيا والآخرة ، ولا أضلّكم بعد إذ هداكم ، وأحمد الله كثيرا وأشكره.»
✍ يوسف بن حاتم، الدرّ النظيم في مناقب الأئمّة اللهاميم، ص٧٣٢
روایت شده است که سَریّ بن سلامه به امام هادی علیه السلام نامه نوشت و از او درباره غالیان و مذاهب آنها و آن چه بدان فرامیخوانند و بیم شرّشان با وجود ضعف برادرانش پرسید و از او خواست که برای او و برادرانش در این باره دعا کند.
حضرت پاسخ داد:
«خدا شما را از غلوّی که آنان پیمودهاند، دور بدارد. برایشان همین بس است که خدا _عز و جل_ و دوستانش از آنها بیزارند. خدا ایمان شما را مستقرّ (پایدار) بدارد و آن را مُستَودَع (موقّت و عاریه) قرار ندهد و شما را به سخن ثابت در دنیا و آخرت استوار بدارد و بعد از این که هدایتتان کرد، گمراه نکند. خدا را بسیار میستایم و سپاس میگزارم.»
@Gholow
⚠️ لیلة الرغائب
عجیب نیست که عموم مردم خود نتوانند میان اعتبار روایات گوناگون فرق بگذارند. اما متأسفانه بسیاری اوقات مبلغان دینی نیز به این بلیه گرفتارند. چه بسیار میشود که بر مناسک بیسند بسیار بیش از سنن معتبر (از نوافل یومیه تا برخی خدمات مأثور به مؤمنین) تأکید میکنند.
همینطور صدا و سیمای ایران که فراوان احکام قطعی و معارف متواتر کتاب و سنت را وانهاده، و حتی خود نشردهنده برخی از مناهی دینی (همچون غنا و حتی ترانهخوانی زن در برنامههای کودک و غیر آن، تبرج و…) است، بسیاری اوقات بر نشر مطالب بیسند و البته عامهپسند به نام دین اهتمام دارد. از آن جمله لیلة الرغائب و یا به قول خودشان شب آرزوهاست که البته ترجمه رغائب به آرزوها هم از اشتباهات صدا و سیما است.
سند و منبع عامی خبر
هیچ اسم و اثر و نام و نشانی از لیله الرغائب جز روایتی عامی در احادیث نیست. تک سند عامی به غایت ضعیف به روایت صوفی شدیداً متهم، علی بن جهضم (م ق5) تنها از 3 طبقه راویان ناشناخته از تابعی (حمید بن ابی حمید) از انس بن مالک است (ابن عساکر، معجم الشيوخ، 1/ 186). نخستین منبع برجامانده خبر نیز از صوفیه است (غزالی م505، إحياء علوم الدين، 1/ 202 مرسل)*. خود انس هم در روایتی امامی متهم است (معاني الأخبار، ص411)، اما مهمتر اینکه اصل انتساب خبر به این راوی پرشاگرد پذیرفتنی نیست.
از اوایل نشر این روایت محدثان عامه آن را روایتی جدید میشمردند، و تخطئه میکردند (نمونه: ابن فارس، حلية الفقهاء، ص222؛ طرطوشی، الحوادث والبدع، ص132-133؛ ابن اثیر، معجم الأدباء، 4/ 1505؛ فتنی، تذکرة الموضوعات، ص44: رواج از 480) سبط ابن جوزی (م654ق) گزارشی نقل کرده که در آن ابن جهضم، در آخر عمرش دلایل خود را در جعل نماز لیلة الرغائب آورده (سبط ابن الجوزي، مرآة الزمان، ج18، ص312-313) که با توجه به ادبیات آن میتواند اصیل باشد. محدثان عامه ابن جهضم را متهم به جعل حدیث میدانند. (نمونه: ابن جوزی، الموضوعات، ج2، ص129؛ الجرح و التعديل، ج3، ص219)
برخی از سنیها هم نماز لیلة الرغائب را که از میان خود آنان برخاسته بدعت میدانند (نمونه: همان؛ ابن تیمیه، الفتاوی الکبری، ج2، ص262؛ ج5، ص344؛ منهاج السنة، ج7، ص39؛ عجلونی، کشف الخفاء، ج2، ص410؛ لخمی شاطبی غرناطی(م790)، الاعتصام، ج1، ص122؛ شربینی، الاقناع، ج1، ص108؛ ملییاری هندی(م987)، فتح المعین، ج1، ص312؛ نووی، شرح صحیح مسلم، ج۸، ص۲۰).
ورود به امامیه
این خبر در منابع شیعه در إقبال الأعمال (ط الإسلامية، ج2، ص632) بدون ذکر سند و در بحار الانوار (ج95، ص395) به نقل از اجازات علامه با همان سند عجیب عامی آمده است.
البته، علامه مجلسی نیز آن را غیر معتمد میداند و به عمل به آن اشکال میکند. (زادالمعاد، ص42)
برخی محققان به تفصیل گزارش را نقد کردهاند (نمونه: حسینیان، لیلة الرغائب در ترازوی نقد شیعه؛ ملکیان، صلاة الرغائب). رجالی دانشمند، جناب آقای مددی نیز این خبر را موضوع یا ضعیف دانسته، و دربارهاش گفته است: «حدیثی است که آثار جعل من رأسه إلی ذیله واضح است».
عالمانی مانند آقایان امینی، تستری و سبحانی هریک به نوعی عامی بودن و حتی ساختگی بودن آن را پذیرفته اند (امینی، الغدیر، ج5، ص245؛ همو، الوضاعون و احادیثهم، ص228؛ تستری، النجعة فی شرح اللمعه، ج3، ص103؛ سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ج7، ص116).
سید بن طاووس در اقبال تسامحات فراوانی دارد؛ چنانکه خود ایشان اشاره کرده این خبر را با عنوان احتیاط آورده است. اگرچه بعضیها از باب ادله تسامح به آن عمل کردهاند، اما برخی از فقهای قدیم و بسیاری از محققین معاصر در دلالت این ادله نسبت به این گونه اخبار اشکالات فراوانی مطرح نمودهاند.
(برای نمونه از کتب: بحرانی، الحدائق الناضرة في أحكام العترة الطاهرة، ج4، ص197 دربارۀ این ادله؛ محمدجواد فاضل، قاعده تسامح در ادله سنن (تحقیق مفصل از دلایل موافقین و مخالفین)؛ محمدتقی اسلامی، اخلاق اسلامي و كاربست قاعده تسامح در ادله سنن، نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و…)
با این توضیحات حتی اگر کسی در بدعت بودن این آداب یا نامگذاری تردید کند، یا وجهی در تسامح در عمل به آن در نظر بگیرد، باز احتیاط در اجتناب از اعتقاد به خصوصیت شرعی این شب است.
______
*تذکر آقایان حسینیان و علیپور: در برخی مقالات (نمونه: مقاله خانم ژیان) آمده کتاب «مفید العلوم» مدرکی قدیمی و شیعی برای اعمال لیلة الرغائب است. این کتاب بارها در لبنان و مصر و جاهای دیگر با انتساب به ابوبکر خوارزمی ادیب و شاعر (م383ق) چاپ شده است (از جمله چاپ العنصرية). لکن محققان با بررسی دقیقتر معلوم کردهاند که این کتاب تألیف زکریای قزوینی عالم سنی و صوفی قرن هفتم (متوفای ۶۸۲هـ) صاحب کتاب عجائب المخلوقات است. (ر.ک: ویکیفقه؛ تحقیق محمد عطا از کتاب به نام قزوینی)
@gholow
دعا در روز جمعه
عَنْهُ [محمد بن یحیی] عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ اَلْكَرْخِيِّ قَالَ: عَلَّمَنَا أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ دُعَاءً وَأَمَرَنَا أَنْ نَدْعُوَ بِهِ يَوْمَ اَلْجُمُعَةِ ...
از ابراهیم کرخی روایت شده است که گفت: امام صادق علیه السلام دعایی به ما آموخت و امر فرمود که روز جمعه بخوانیم [و آن دعا این است:]
«اَللَّهُمَّ إِنِّي تَعَمَّدْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِي وَأَنْزَلْتُ بِكَ اَلْيَوْمَ فَقْرِي وَمَسْكَنَتِي فَأَنَا اَلْيَوْمَ لِمَغْفِرَتِكَ أَرْجَى مِنِّي لِعَمَلِي وَلَمَغْفِرَتُكَ وَ رَحْمَتُكَ أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِي فَتَوَلَّ قَضَاءَ كُلِّ حَاجَةٍ هِيَ لِي بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهَا وَتَيْسِيرِ ذَلِكَ عَلَيْكَ وَلِفَقْرِي إِلَيْكَ فَإِنِّي لَمْ أُصِبْ خَيْراً قَطُّ إِلاَّ مِنْكَ وَلَمْ يَصْرِفْ عَنِّي أَحَدٌ شَرّاً قَطُّ غَيْرُكَ وَلَيْسَ أَرْجُو لآِخِرَتِي وَدُنْيَايَ سِوَاكَ وَ لاَ لِيَوْمِ فَقْرِي وَيَوْمِ يُفْرِدُنِي اَلنَّاسُ فِي حُفْرَتِي وَأُفْضِي إِلَيْكَ يَا رَبِّ بِفَقْرِي.»
📚الکافي، ج۲، ص۵۸۰
@Gholow
کتاب آشنایی با تصوف (تازه های نشر عرفان و تصوف)
نویسنده:
سید علیرضا موسوی
پژوهشگاه خاتم النبیین صلی الله علیه واله
توضیح محتوای کتاب:
جریان تصوف، با بیش از هزار چهارصد سال قدمت در دین اسلام، از معدود جریاناتی است که هم در میان شیعیان و هم اهل سنت طرفداران بسیاری داشته و دارد و تا عمیق ترین لایه ها و ابعاد زیست دینی و فرهنگ ملی آنها نفوذ کرده است. اما درویشی و صوفی گری به چه معناست و این جریان چه پیشینه ای را از سر گذرانده است؟ آیا تصوف همان عرفان اسلامی است؟ اصول اعتقادی و نظام جهان بینی صوفیان چه بوده و آیا این اصول با باورهای عموم شیعیان و علمای تشیع انطباق دارد؟ در ایران چه فرقه هایی از دراویش بیشتر فعال هستند؟
اینها بخشی از سوالات مهمی است که این نوشتار، در قالب یک درسنامه بدان ها پاسخ می گوید. این کتاب با بیش از 300 منبع، حاصل سه سال تحقیق و پژوهش در این حوزه است.
مخاطبین:
طلاب و دانشجویان و عموم علاقه مندان به مباحث عرفان و تصوف
مشخصات کتاب:
304ص|شومیز
قیمت :
91هزار تومن
تهیه کتاب با تخفیف ویژه (30درصد) تا 1شعبان:
B2n.ir/f54093
@Gholow
فهرست کپیبرداری و انتحالات گسترده آقای محمد حسن وکیلی از وبلاگ آثار:
alasar.blog.ir/1398/12/06/wakili4
@Gholow