سلام حاج قاسم!
سلام سردار!
جمعه صبح، ما تصویر رویاهایمان را در خواب میکشیدیم؛
خوابی گرم، که در هوایش زندگیمان آب میشد، رود میشد، جاری میشد.
خوابی که لطیف بود.
نرم بود.
پروانه بود اما یک باره پر کشید و رفت. همین که تمام شد، ما هم تمام شدیم.
قصهی صبح روز جمعهی ما رنگ غروب بود. رنگ خون! هنوز پردهی خواب را از چشمانمان کنار نزده بودیم که این جمله آسمان چشمها را بارانی کرد: حاج قاسم شهید شد…
چه بیتفاوت درخواب بودیم فراموش کرده بودیم که چون تویی همیشه بیدار است.
حالا مات تصویری هستیم که رگهایش در ابدیت میتپد.
محو لبخند و نگاهی هستیم که در تار و پود همهی ما ریشه میدواند...
#به_یادتو🍂