صدایِ کربلا ۷.mp3
12.28M
#صدای_کربلا ۷ 🏴
#مقام_معظم_رهبری
#استاد_شجاعی
♨️ کربلا نَمُرد!
کربلا ماند ... با همهی حقیقتش!
- جاری و ساری در تمام تاریخ ... از همهی نسلها عبور کرد و معلوم است که بسمت آیندهای در حرکت است!
- آیا شما در این مسیرِ مانا و زنده، آیندهی کربلا را میشناسید؟
- آیا این آینده در انتخابها و ارتباطات شما، منشاء اثر است؟
💥همه آیندهی کربلا را نمیبینند!
🥀@Gilan_tanhamasir
💥شعار دهه احیا امر به معروف و نهی از منکر
▪️ملت حسینی، مطالبه گری آگاهانه، تبیین مجاهدانه
🔊 استاد شهید آیتالله مطهری: امر به معروف و نهی از منکر مرز نمیشناسد. هیچ چیزی، هیچ امر محترمی نمیتواند با امر به معروف و نهی از منکر برابری کند.
#همه_مسئولیم
#مردم_مطالبه_گر
#ارسالی_کاربر_عزیزمون 👌
🌹@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 62 "زمانی برای نفس کشیدن" ⭕️ دنبالم، توی راهروی بیمارستان، راه افتاد .
🎆 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 63
"خدای تو کیست؟"
🔵 خنده اش محو شد...
–یعنی ... شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟...
🔸 چند لحظه مکث کردم ... گفتنِ چنین حرف هایی برام سخت بود ... امّا حالا...
–صادقانه ... من اصلاً به شما فکر نمی کنم ... نه به شما... که به هیچ شخص دیگه ای هم فکر نمی کنم ... نه فکر می کنم، نه.....
بقیه حرفم رو خوردم و ادامه ندادم ...
💢 دوباره لبخند زد...😊
–شخص دیگه که خیلی خوبه ... امّا نمی تونید واقعاً به من فکر کنید؟...
🔹 خسته و کلافه ... تمام وجودم پر از التماس شده بود...
–نه نمی تونم دکتر دایسون ... نه وقتش رو دارم، نه ...
چند لحظه مکث کردم ...
_ بدتر از همه ... شما دارید من رو انگشت نما و سوژه حرف دیگران می کنید... 😥
🔺–ولی اصلاً به شما نمیاد با فکر و حرفِ دیگران در مورد خودتون ... توجه کنید ... یهو زد زیرِ خنده ... اینقدر شناخت از شما کافیه؟ ... حالا میتونید بهم فکر کنید؟...☺️
❇️ –انسان یه موجودِ اجتماعیه دکتر ... من تا جایی حرفِ دیگران برام مهم نیست که مطمئن باشم کاری که می کنم درسته ...
🔅 حتی اگر شما از من یه شناختِ نسبی داشته باشید ... من ندارم ... بیمارستان تمامِ فضای زندگی من رو پُر کرده ... وقتی برای فکر کردن به شما و خصوصیاتِ شما ندارم ...
🔹حتی اگر هم داشته باشم ... من یه "مسلمانم" ... و تا جایی که یادم میاد، شما یه دفعه گفتید ... از نظرِ شما، خدا ... قیامت و روح وجود نداره...🚫
🔶 در لاکر رو بستم...
–خواهش می کنم تمومش کنید...
و از اتاق رفتم بیرون....
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
🎑 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 64
"جراحی با طعمِ عشق"
📣🗓 برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پرید ...شده بودم دستیارِ دایسون...😳😫
انگار یه سطل آب یخ ریختن روی سرم
... باورم نمی شد ... کم مشکل داشتم که به لطفِ ایشون، هر لحظه داشت بیشتر می شد ... دلم می خواست رسماً گریه کنم 😢
⭕️ برای اولین عمل آماده شده بودیم ... داشت دست هاش رو می شست ... همین که چشمش بهم افتاد با حالتِ خاصی لبخند زد ... ولی سریع لبخندش رو جمع کرد...
–من موقع کار آدمِ جدّی و دقیقی هستم...🤓 و با افرادی کار می کنم که ریزبین، دقیق و سریع هستن ... و...
🔹داشتم از خجالتِ نگاه ها و حالت های بقیه آب می شدم ... زیرچشمی بهم نگاه می کردن ... و بعضی ها لبخندهای معناداری روی صورت شون بود...😓
🔸چند قدم رفتم سمتش و خیلی آروم گفتم...
–اگر این خصوصیاتی که گفتید ... در موردِ شما صدق می کرد ... می دونستید که نباید قبل از عمل با اعصابِ جراح بازی کنید ...حتی اگر دستیار باشه...✔️
💢 خندید ... سرش رو آورد جلو...
–مشکلی نیست ... انجامِ این عمل برای من مثل آب خوردنه ... اگر بخوای، می تونی بایستی و فقط نگاه کنی...☺️😌
🔷 برای اولین بار توی عمرم، دلم می خواست ... از صمیمِ قلب بزنم یه نفر رو لِه کنم...😒
🔺 با برنامه جدید، مجبور بودم توی هر عملی که جراحش، دکتر دایسون بود ... حاضر بشم ...
✅ البته تمرینِ خوبی هم برای صبر و کنترلِ اعصاب بود ... چون هر بار قبل از هر عمل، چند جمله ای در موردِ شخصیتش نطق می کرد ... و من چاره ای جز گوش کردن به اونها رو نداشتم....!
🏩 توی بیمارستان سوژه همه شده بودیم ... به نوبتِ جراحی های ما می گفتن ... جراحی عاشقانه......💉❣
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
▪️▪️▪️
عرض سلام و ادب و تسلیت ایام عزای آقااباعبدالله الحسین علیه السلام خدمت شما سروران همیشه همراه🏴
💢به اطلاع شما بزرگواران میرساند 📣
مرکز نیکوکاریِ کاریابیِ مهرمهدوی رضوانشهرِ انزلی(استان گیلان)، به جهت ایجاد فضای شغلی و درآمدزایی برای مددجویانی که مشتاق و مستعد کارو اشتغال هستند ، مدرسه ی مخروبه ای رو که به لحاظ موقعیت جغرافیایی کنار دریا بوده و کاملا مناسب ساخت اقامتگاه تفریحی بوده رو بازسازی کرده و به فضل خداوند و مساعدت یکی از خیرین بزرگ استان ، ۹۰ درصد کار پیش رفته ، لذا برای اتمام طرح و بهره برداری هرچه سریعتر این طرح ، نیازمند مساعدت و نگاه خیرانه ی شما سروران هستیم.
💥مشارکت هر عزیزی در این طرح علاوه بر ذخیره ی معنوی همراه با کسب امتیاز و بهره مندی از درصد تخفیفات در استفاده از این اقامتگاه به وقت مسافرت تون خواهد بود.
درواقع هم کار خیرانه و هم سپری کردن شبی به یادماندنی در مکان بسیار امن و آرام درکنار دریا در زیباترین و دنج ترین شهرستان استان گیلان .
♦️ما با اجرای این طرح علیرغم ایستادگی و مبارزه با تمامی سنگ اندازیها و مانع تراشی ها به سهم خود مقابله با جنگ اقتصادی رو در این شهرستان آغاز نمودیم و تمام تلاشمان به نیت رونق اقتصادی این شهرست .
شما عزیزان هم سهیم باشید ولو با واریز
* ۱۰ هزارتومان* یا *ارسال این متن برای دوستان و بستگانتان* در سراسر کشور و بهره مندی آنها ازین طرح معنوی.
🌸باتشکر
قربانزاده ، بازرس و عضو هیات امنای مرکز نیکوکاری کاریابی مهرمهدوی
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
▪️▪️▪️ عرض سلام و ادب و تسلیت ایام عزای آقااباعبدالله الحسین علیه السلام خدمت شما سروران همیشه همراه
جهت بازدید از این طرح خیرانه آدرس یا لوکیشن رو در اختیارتون قرار خواهیم داد و مدیر محترم طرح "جناب آقای احمدی" در همون مکان با هماهنگی قبلی پاسخگوی سوالات شما عزیزان خواهند بود.
درضمن تا اتمام طرح، گام به گام گزارش کار از طریق همین کانال و پیج اینستاگرامی مرکز کارآفرینی مهرمهدوی خدمتتون ارسال خواهد شد .
جهت دریافت لوکیشن به این شماره تلفن در واتس اپ پیام بدید 👇
قربانزاده
09395501204
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌پیشنهاد ویژه
🥀نجات اهل جهان باحسین است
🥀قاسم بن حسن(ع)
#محرم
🥀@Gilan_tanhamasir
عرض سلااام و احتراام☺️
صُبح زیباتــون متعالی و بلطافت گلهای بهـارے🌸
الهی روز و روزگارتـــــون زیبــــااا و به ڪام دلتون باشه🤲
🔆 امروز چقدر حال دل همهمون خوبه وقتی برای دیگران بهترین خوبیها رو خواهان باشیم
حال خوب ، احوال خوب ، لحظه های خوب ، عاقبت خوب و زندگی خوب 🌹
از ذوق پیامهای قشنگ شما عزیزان ...
خستگی،برامون ،رنگ باخته
الحمدلله که همراهمون هستین🤲☺️
حضــــور سبزتون ارزشمنـــــد
#تنهامسیراستانگیلان💞
🌹@Gilan_tanhamasir
تصویری زیبا از انجیرستان های اطراف #نیریز #فارس پس از بارش های اخیر، این یک طرح آبخیزداری بومی است که سالیان سال در حال اجراست و نقش بسیار مثبتی در جلوگیری از اتحاد قوای آبراهه ها و خنثی نمودن انرژی روان آبهای سطحی دارد .
🇮🇷 اینجا ایران است🇮🇷
👌 زیبایی ببینیم😍
#ایران_زیبا
#گردشگری_مجازی
🌺@Gilan_tanhamasir
صدایِ کربلا ۸.mp3
11.06M
#صدای_کربلا ۸ 🏴
#استاد_شجاعی
#حجهالاسلام_قرائتی
✦ کربلا سرزمین آرزوهاست!
سرزمین آرزویِ "یا لیتنا کُنتُ معکم "!
☜ اما این آرزو، آرزویی جا مانده در گذشته نیست که دست انسان به آن نرسد!
- چند درصد قلب شما با این آرزو درگیر است؟
- آیا این آرزو، در انتخابها و ارتباطات شما، منشاء اثر هست؟
💥همه نمیتوانند به بزرگیِ کربلا، آرزو کنند!
🥀@Gilan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔎چرایی واقعه عاشورا در یک بازخوانی رسانه ای
🔻اگرچه مطالعات سوادرسانه یک موضوع نوین است و در ادامه ظهور تکنولوژی، جایگاهی در مباحث علمی پیدا کرده است، اما تاریخ، مملو از موقعیت هایی است که اگر سوادرسانه ای وجود داشت، مسیر بشر بطور کلی تغییر میکرد. واقعه عاشورا را در چندگام رسانه ای هم میتوان نگاه کرد و تحلیل نمود. جامعه ای که تسلیم شایعه شد و #دروازه_بانی خبر انجام نداد.
🔹مردمانی که تبلیغات را بر واقعیات ترجیح دادند و حوصله مکث و تامل و بررسی پیام را نداشتند. اجتماعی که بدون اطمینان از صحت و سقم پیام، #فوروارد کرد و اطلاعات فیک و جعلی را ویروس وار در بدنه جامعه رسوخ داد و مریض شد.
1⃣ گام اول آنجایی بود که گفتند؛ حسین ابنعلی سر جنگ دارد و قدرتطلب است. خارجی است و مخالف آرامش و ثبات اجتماعی است. مردم نیز بدلیل زمینه ذهنی ضعیف و مسمومی که داشتند و عافیتطلبی در جانشان رسوب یافته بود و مهمتر از همه، بدون تحقیق درباره اهداف قیام و گفتوگو با امام و اصحابش، اتهام ساختگی را پذیرفتند.(#تکنیک_برچسب_زنی و انگاره سازی منفی جهت انحراف افکارعمومی)
2⃣ گام دوم آنجایی بود که مسلم ابن عقیل را در عرض یک وعده ظهر تا شام و با تبلیغات ابن زیاد مبنی بر در راه بودن لشکر شام و تولید شایعه توام با ترس، تنها گذاشتند و خلف وعده کردند.
این درحالی بود که اگر محاصره قصر ابن زیاد را ادامه میدانند، کار تمام بود و مسیر تاریخ عوض میشد. ولی زنان و مادران باور کردند و همسران و فرزندان را ترساندند و شد آنچه که نباید میشد.(#تکنیک_شایعه، تولید ترس و دروغ بزرگ که باعث اختلال در مسیراصلی جامعه میشود)
3⃣ گام سوم هم زمانی بود که قبیله هانی ابن عروه که شجاع و جنگجو بودند، سخن #شریح_قاضی که یکی از خواص فریب خورده و تطمیع شده زمان بود را در رابطه با سلامتی هانی، پذیرفتند و از اطراف قصر ابنزیاد متواری شدند. موقعیتی بود که شجاعت و غضب قبیلهای، با بصیرت و سوادرسانهای گره نخورده بود و بدون بررسی و #سرچ_دقیقتر، فریب خوردند و صحنه حساسی را برای شکست ابنزیاد از دست دادند.(#تکنیک_خلق_اعتبار و استفاده از شخصیتهای مرجع برای فریب و دور زدن فرایند تحقیق و استدلال)
🔸هرکدام از این موقعیتها اگر با سوادرسانه ای همراه میبود و #مقاومت_ذهنی_مردم در برابر شایعات و فیک نیوزها و تبلیغات شکننده نبود، قطعا مسیر تاریخ طور دیگری رقم میخورد و امام جامعه، اسیر اجتماع خبرزده، راهی قتلگاه نمیشد.
🔸سوای بصیرت سیاسی و معرفت امام که عناصر مهمی در زمانشناسی و درک موقعیت هستند، توانایی در برابر اخبارگمراهکننده و جعلی ضلع سومی است که جامعه را از خطاهای فاحش و غیرقابل جبران تاریخی نجات میدهد.
✍علیرضامحمدلو،کارشناس و پژوهشگر رسانه
🚩 نهضت سواد رسانه ای انقلاب اسلامی استان گیلان
#فضای_مجازی
🌐 @Gilan_tanhamasir
❌شایعه
کلیپ شبکههای اجتماعی:
هدیهی رئیسی به پوتین فرش زربافت ابریشمی با ۳.۵ کیلو طلا و ۷۶۰ گرم نقره
❇️پاسخ
1️⃣خبر هدیه فرش طلا به پوتین در هیچ منبعی یافت نشد!
2️⃣کلیپ مربوط به بازدید ولادیمیر پوتین از نمایشگاه فرش دستباف ایرانی در حاشیه اجلاس آستانه در تهران است.
https://hamshahrionline.ir/x7TWH
🔹@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
🎑 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 64 "جراحی با طعمِ عشق" 📣🗓 برنامه جدید رو که اعلام کردن، برق از سرم پری
🌃 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 65
"برو دایسون"
⭕️ یکی از بچه ها موقع خوردنِ نهار ...رسماً من رو خطاب قرار داد...
–واقعاً نمی فهمم چرا اینقدر برای دکتر دایسون ناز می کنی...! اون یه مردِ جذاب و نابغه است ... و با وجودِ این سنی که داره تونسته رئیسِ تیمِ جراحی بشه...
همین طور از دکتر دایسون تعریف می کرد ...😕
🔹و من فقط نگاه می کردم ... واقعاً نمی دونستم چی باید بگم ... یا دیگه به چی فکر کنم ...
🔺برنامه فشرده و سنگینِ بیمارستان...
🔺فشارِ دو برابر عمل های جراحی ...
🔺تحملِ رفتارِ دکتر دایسون که واقعاً نمی تونست سختی و فشار زندگی رو روی من درک کنه ...
حالا هم که......
🔸 چند لحظه بهش نگاه کردم ... با دیدنِ نگاهِ خسته من ساکت شد ...
🔵 از جا بلند شدم و بدون اینکه چیزی بگم از سالن رفتم بیرون ... خسته تر از اون بودم که حتی بخوام چیزی بگم...😞
سرمای سختی خورده بودم ...😷🤧
🏩📞 با بیمارستان تماس گرفتم و خواستم برنامه ام رو عوض کنن...
🤒 تبِ بالا، سر درد و سرگیجه ... حالم خیلی خراب بود ... توی تخت دراز کشیده بودم که گوشیم زنگ زد... 📲
چشم هام می سوخت و به سختی باز شد ... پرده اشکِ جلوی چشمم ... نگذاشت اسم رو درست ببینم ... فکر کردم شاید از بیمارستانه ... اما دایسون بود ....!
💢 تا گوشی رو برداشتم بدون مقدمه شروع کرد به حرف زدن...
–چه اتفاقی افتاده؟ گفتن حالتون اصلاً خوب نیست...
🔷 گریه ام گرفت ... حس کردم دیگه واقعاً الان میمیرم ... با اون حال ... حالا باید...
❇️ حالم خراب تر از این بود که قدرتی برای کنترلِ خودم داشته باشم...
–حتی اگر در حالِ مرگ هم باشم ...اصلاً به شما مربوط نیست...
و تلفن رو قطع کردم ......
🔸به زحمت صدام در می اومد ... صورتم گُر گرفته بود و چشمم از شدتِ سوزش، خیس از اشک شده بود...
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
🌠 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 66
"با پدرم حرف بزن"
💢 پشت سر هم زنگ می زد ...
توانِ جواب دادن نداشتم ...
🔹 اونقدر حالم بد بود که اصلاً مغزم کار نمی کرد که می تونستم خیلی راحت صدای گوشی رو ببندم یا خاموشش کنم ... 📴
توی حالِ خودم نبودم ... دایسون هم پشت سر هم زنگ می زد...
–چرا دست از سرم برنمی داری؟ ... برو پی کارت...
👨⚕–در رو باز کن زینب ... من پشتِ درِ خونه ات هستم ... تو تنهایی و یک نفر باید توی این شرایط ازت مراقبت کنه...
🔷 –دارو خوردم ... اگر به مراقبت نیاز پیدا کنم میرم بیمارستان....
یهو گریه ام گرفت ... لحظاتی بود که با تمامِ وجود به مادرم احتیاج داشتم...😢 حتی بدون اینکه کاری بکنه ... وجودش برام آرامش بخش بود ... 💕
تب، تنهایی، غربت ... دیگه نمی تونستم بغضم رو کنترل کنم... 😭
–دست از سرم بردار ... چرا دست از سرم برنمی داری؟ ... اصلاً کی بهت اجازه داده، من رو با اسمِ کوچیک صدا کنی؟...
اشک می ریختم و سرش داد می زدم...
🔺–واقعاً ... داری گریه می کنی؟ ... من واقعاً بهت علاقه دارم... توی این شرایط هم دست از سرسختی برنمی داری؟...
✳️ پریدم توی حرفش...
–باشه ... واقعاً بهم علاقه داری؟ ... با پدرم حرف بزن ... این رسمِ ماست ...رضایتِ پدرم رو بگیری قبولت می کنم✔️
🔵 چند لحظه ساکت شد ... حسابی جا خورده بود...
–توی این شرایط هم باید از پدرت اجازه بگیرم؟...⁉️ 😳
🔸 آخرین ذره های انرژیم رو هم از دست داده بودم ... دیگه توانِ حرف زدن نداشتم... 😞
👨⚕–باشه ... شماره پدرت رو بده ... پدرت میتونه انگلیسی صحبت کنه؟ ... من فارسی بلد نیستم....
🌷–پدرم شهید شده ... تو هم که به خدا ... و این چیزها اعتقاد نداری ...
🔷 به زحمت، دوباره تمامِ قدرتم رو جمع کردم ... از اینجا برو ... برو...
و دیگه نفهمیدم چی شد ... از حال رفتم.....
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
07-ROZE HAZRATE ALI ASGHAR.mp3
2.21M
أَلسَّلامُ عَلَی الرَّضیـعِ الصَّغیرِ
🖤 #روضه 🏴 #محرم
📝روضه حضرت علی اصغر سلام الله علیه😭😭😭😭
🎤استاد_پناهیان
#حضرت_علی_اصغر سلام الله علیهما
شب هفتم محرم
🥀@Gilan_tanhamasir