💥 خبر_خوب 😍
دوره کاربردی و رایگان 🎁تربیت فرزند 🎁 در بزرگترین کانال تربیتی کشور
از تاریخ 19 آذر ساعت 9 شب آموزش ها شروع میشه. زود وارد بشید 👇🏼👇🏼😊
http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
✅ از زمان تولد تا 21 سالگی هر چیزی که در مورد تربیت فرزند لازم دارید اینجاست👆🏼
🔹 هزینه دوره= ارسال بنر به دوستان 😉
🇮🇷
🖼 پیش بینی رهبرمعظم انقلاب درست بود
🍃🌹🍃
👈مردم از اغتشاشگران بیزار خواهند شد
👈بساط شرارتها جمع خواهد شد
#برای_ایران | #لبیک_یا_خامنه_ای
💠@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
#درسهای_یک_فتنه بخش چهل و هشتم ✅ ما باید قدرتمون رو در شناخت نحوه عملیات روانی دشمن بالا ببریم.
#درسهای_یک_فتنه 49
بخش چهل و نهم
⭕️ جنگ اصلی دشمن با ما در رسانه هست و اگه توی خیابون هم چند تا سطل زباله آتیش میزنن برای اینه که توی رسانه هاشون خوراک تبلیغاتی داشته باشند.
حالا ما باید چیکار کنیم؟
❇️ یکی از مهم ترین کارهای ما باید این باشه که "جهاد تبیین" کنیم. یعنی هر کسی هرچقدر که میتونه فضا رو برای همه روشن کنه.
👈🏼 ما همه نیاز به تبیین داریم چون اساسا دین یه موضوع پیچیده هست. موضوع ساده ای نیست.
🔸 و برای همین پیچیدگی بوده که خداوند به پیامبر امر فرموده که دین رو برای ما توضیح بدن. بعد هم اهل بیت آیات قرآن رو تفسیر کردن تا ما متوجه پیچیدگی های دین بشیم.
و چون دین پیچیده هست ما باید اطلاعات دینی مون رو هرچقدر که میتونیم بالاتر ببریم. باید هفته ای یک روز یا روزی چند ساعت رو به یادگیری دین بپردازیم 😌.
✅ البته دین هم که میگیم منظورمون صرفا یادگیری احکام نیست. یادگیری مسائل سیاسی هم جزء دین هست. اتفاقا جزء اصلی دین محسوب میشه.
🔺 خیلی ها فکر میکنند که دین از سیاست جدا هست و همین تفکر غلط موجب شده که به جمهوری اسلامی حمله میکنند!
💠@Gilan_tanhamasir
#درسهای_یک_فتنه 50
بخش پنجاهم
🔸 چرا دین از سیاست جدا نیست؟
✅ ببینید برنامه دین دارای دو بعد هست. بعد فردی و بعد اجتماعی.
👈🏼 بعد فردی میشه همین احکامی دینی مثل نماز و روزه و صدقه و ... بسیاری از اخلاقیاتی که تدریس میشه و خودسازی و اینجور مسائل.
👈🏼 حالا اگه به برنامه دین به صورت اجتماعی نگاه کنیم میشه "سیاست". سیاست یعنی نحوه اداره جامعه.
✅ همون دینی که برای مسائل فردی و شخصی برنامه داره اتفاقا برای اداره جامعه هم برنامه داره که بهش میگیم سیاست.
⭕️ بنابراین اگه دیدید یه نفر داره میگه دین از سیاست جداست یا آدم جاهلی هست و نه سیاست رو میشناسه و نه دین رو
یا آدم خائنی هست که میخواد به صهیونیست ها خدمت کنه و اسلام رو از بین ببره.
🔺 اونوقت فکر کنید که یه فرقه هایی توی کشورمون دارن تلاش میکنند که یک دین فردی رو ترویج کنند. مثل شیعه انگلیسی که میگه شیعه تا قبل از ظهور حق نداره حکومت تشکیل بده!
خب این حرف یا از سر جهالت هست یا خیانت...
⭕️ نمیشه که شما بعد فردی دین رو انجام بدی ولی بعد اجتماعی دین که میلیون ها برابر مهم تر از بعد فردی هست رو انجام ندی و تعطیل کنی!
💠@Gilan_tanhamasir
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام رفقا وقت شما بخیر و شادی🌺
اولا حس مسئولیت و شهامت این خانم قابل ستایشه👌
اما به نظرم روش امر به معروف و نهی از منکری که کرد غلط هستش... 😕
نظر شما چیه؟ اشتباهش کجاست؟
@mohajer145👈
@Gilan_tanhamasir
تنهامسیریهای استان گیلان🌳
سلام رفقا وقت شما بخیر و شادی🌺 اولا حس مسئولیت و شهامت این خانم قابل ستایشه👌 اما به نظرم روش ام
پاسخ و تجربه یکی از خانمهای کانال.👆
✍درسته که نیاز به فعالیت بلند مدت هست. اما تا اون زمان نباید کارهای کوتاه مدت و میان مدت رو کنار بذاریم.
3773351_AUD.m4a
4.98M
همت افتاد، باکری افتاد
تا که این انقلاب برپا ماند
گریه میکرد یک نفر میگفت
که رفیقم طلاییه جا ماند
فاطمیه ظهور زهرا شد
مثل آیینه نور و پاکی شد
مینوشتند نام بی بی را
همه پشت لباس خاکیشان
أین بدریون
أین خیبریون
أین فاطمیون
#حاجمهدیرسولی
🖤@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_پنجاه_وششم
#کتابخوانی
🔸‹‹تازه زمان هايی كه كار داشتيم وضع مان نسبتا خوب بود. اما اوقاتي هم فرا می رسيد كه بيكار بوديم.
🔸شب ها كه همه می خوابيدند با برادرم توی كوچه های بيروت راه می افتاديم و از پشت هشتی در خانه ها نان خشك جمع می كرديم. نان ها را به خانه می آورديم و می شستيم و روی پارچه ای پهن می كرديم تا آبش گرفته شود. بعد نان ها را به جای غذا، می خورديم ››.
🔸احساس كردم، بار ديگر حال پدرم به شدت بد شده است. قطره های اشك از گوشه چشمانشان، به پايين می لغزيد. خيلی خجالت كشيده بودم.
🔸خدا كمك كرد، و صدای مادر هر دو ما را، به خود آورد. به سراغ مادر رفتيم. دوباره آرتروز زانو، ناراحت شان كرده بود، و از فشار درد، ناله می كردند.
🔸پدر، فورا دست به كار شدند. رفتند و دارويی را، كه با نيش زنبور عسل درست شده بود، آوردند و با آن پای مادر را ماساژ دادند.
🔸رو به من كردند، و گفتند :
فوری برو، و قرص شداسپام مادر را، با ليوانی آب بياور به هر ترتيب با رسيدگی پدر، درد زانوی مادر كمتر شد، و حدود ساعت 3 بعد از نيمه شب، مادر به خواب رفتند.
🔸وقتی پدر تنفس آرام مادر را شنيدند، خيال شان راحت شد، و به من گفتند :
خوب، حالا ديگر عيبی ندارد، كه بخوابيم چون الحمدالله مادر هم، خوابشان برد.
در همين هنگام سوالی به ذهنم رسيد، و از پدر پرسيدم؛
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir
#استادعشق
#قسمت_پنجاه_وهفتم
#کتابخوانی
🔸شما و عموجان بچه بوديد، و با هر وضعی خودتان را، تطبيق می داديد ولی مادربزرگ چه مي كردند؟
لابد مدام غصه می خوردند، و زجر می كشيدند.
🔸پدر عينك شان را پيدا كردند، و به چشم گذاشتند. مرا به دقت نگاه كردند، و گفتند :
‹‹اگر بگويم مادربزرگت، خانم گوهرشاد خانم، يك كلمه اظهار نارضايتی نمي كردند، لابد باور نمی كنی!
🔸من هيچ گاه به ياد ندارم، كه مادرم غصه بی پولی، يا گرسنگی ما را بخورند. به جای ناراحتی، از وضعيتی كه داشتيم هميشه غصه ی درس خواندن ما را، می خوردند.
🔸مادر، تا فرصتی به دست می آوردند، ما را دور خود مينشاندند، و ميگفتند:
بچه ها می دانيد نگرانی و دل شوره من، برای چيست؟
‹‹من و برادرم فكر می كرديم، مادر می خواهند دباره ی دارو يا غذا حرفی بزنند. اما ايشان فورا ميگفتند:
‹‹من نگران تحصيل شما هستم.
🔸درست است كه خواندن و نوشتن و كمی حساب از من ياد می گيريد، ولی تحصيلات كلاسی، چيز ديگری است. تحصيل برای شما واجب است،
🔸ولی متاسفانه من پولی ندارم،كه شما را به مدرسه بگذارم، و شهريه ی شما را بدهم. شما داريد كمكم بزرگ می شويد. می ترسم زمان بگذرد، و شما فرصتی نداشته باشيد، كه به مدرسه برويد.››
بعد پدرم نكته ای گفتند،كه خيلی تعجب كردم..
ادامه دارد...
🌹@Gilan_tanhamasir