هدایت شده از از ازل تا قیامت
🌺🌺🌺🌺🌺
🌴امام حسن عسکری علیه السلام🌴
🍁نشانه های امامت
🍁در برخی از برهههای تاریخ، بودهاند افرادی که از شرایط پیچیده آن عصر، سوء استفاده برده و ادعاهای گزافی مطرح کرده و مدتی گروهی را با خود همراه نمودهاند.
ادعای امامت از سوی (جعفر) برادر امام #عسکری(ع) پس از شهادت آن امام همام(ع)، نمونهای از این موارد است که حامل عبرتهایی میتواند باشد:
📜 #ابوالأدیان میگوید:
من از خدمتگزاران امام عسکری(ع) بودم و نامههای آن حضرت(ع) را به شهرها میبردم.
در طی مسمومیتی که امام(ع) با آن از دنیا رفت، به خدمتش رسیدم.
حضرت(ع) نامههایی نوشت و فرمود:
《اینها را به مدائن میبری!
#پانزده روز در سامرا نخواهی بود؛ روز پانزدهم که داخل شهر شدی، خواهی دید که از خانه من #ناله و شیون بلند است و جسد مرا در محل #غسل گذاشتهاند.》
گفتم:سرور من! اگر چنین شود، #امام(ع) بعد از شما کیست؟
حضرت(ع) فرمود :
《هر کس جواب #نامههایم را از تو مطالبه کند، قائم بعد از من، اوست!》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
ایشان فرمودند :
《هر کس بر #جنازه من نماز گزارد، قائم بعد از من اوست.》
گفتم:نشانه دیگری بفرمایید.
و نیز فرمود:
《هر کس از آنچه در میان #همیان(کمربند) است، خبر دهد، او امام بعد از من است.》
هیبت و عظمت امام(ع) مانع شد که بپرسم؛ مقصود از آنچه در همیان است، چیست؟
من نامههای آن حضرت(ع) را به مدائن بردم و جواب آنها را گرفته و روز پانزدهم وارد سامرا شدم.
دیدم همان طور که امام(ع) فرموده بود، از خانه ایشان صدای ناله بلند است.
و نیز دیدم برادرش #جعفر، در کنار خانه آن حضرت(ع) نشسته و گروهی از شیعیان، اطراف او را گرفته به وی تسلیت، و به امامتش تبریک میگویند.
من از این جریان یکّه خوردم و با خود گفتم؛ اگر جعفر #امام(ع) باشد، پس وضع امامت عوض شده است؛ زیرا من با چشم خود دیده بودم که جعفر شراب میخورد و قماربازی میکرد و اهل تار و طُنبور بود!
من هم جلو رفته و رحلت برادرش را تسلیت و امامتش را تبریک گفتم، ولی از من چیزی نپرسید.
در این هنگام، عقید، خادم خانه امام(ع) بیرون آمد و به جعفر گفت:
جنازه برادرت را کفن کردند؛ بیایید نماز بخوانید.
جعفر وارد خانه شد. شیعیان در اطراف او بودند.
سَمّان و حسن بن علی معروف به سَلَمه، پیشاپیش آنها قرار داشتند.
وقتی که به حیاط خانه وارد شدیم، جنازه امام عسکری(ع) را کفن کرده و در تابوت گذاشته بودند.
جعفر پیش رفت تا بر جنازه امام(ع) نماز گذارد.
وقتی که خواست تکبیر نماز را بگوید، ناگاه #کودکی گندمگون و سیاهموی که دندانهای پیشینش قدری باهم فاصله داشت، بیرون آمد و لباس جعفر را گرفت و او را کنار کشید و گفت:
《عمو! کنار برو؛ من باید بر پدرم نماز بخوانم.》
جعفر در حالی که قیافهاش دگرگون شده بود، کنار رفت.
آن کودک بر جنازه امام(ع) نماز خواند و حضرت(ع) را در خانه خود، در کنار قبر پدرش امام #هادی(ع) دفن کردند.
بعد همان کودک رو به من کرد و گفت:ای مرد بصری! #جواب نامهها را که همراه تو است بده.
جواب نامهها را به وی دادم و با خود گفتم:این #دو نشانه [ #نماز بر جنازه و خواستن #جواب نامهها]؛ حالا فقط #همیان مانده!
آنگاه پیش جعفر آمدم و دیدم سر و صدایش بلند است.
حاجِز وَشّاء که حاضر بود به جعفر گفت:آن کودک چه کسی بود؟
جعفر گفت: والله تا به حال او را ندیدهام و نمیشناسم.
در آنجا نشسته بودیم که گروهی از اهل #قم آمدند و از امام حسن عسکری(ع) پرسیدند، و چون دانستند که امام(ع) رحلت فرموده است، گفتند:
جانشین امام(ع) کیست؟
حاضران جعفر را نشان دادند. آنها به جعفر سلام کرده و تسلیت و تهنیت گفتند و اظهار داشتند:#نامهها و #پولهایی آوردهایم؛ بفرمایید بگویید؛ نامهها را چه #کسانی نوشتهاند و پولها چقدر است؟
جعفر از این سؤال برآشفت و برخاست و در حالی که گَرد جامههای خود را پاک میکرد، گفت:
اینها از ما انتظار دارند علم #غیب بدانیم.
در این میان، خادمی از خانه بیرون آمد و گفت:
#نامهها از فلان کس و فلان کس است و در همیان #هزار دینار است که #ده تا از آنها را آب طلا دادهاند.
نمایندگان مردم #قم نامهها و همیان را تحویل داده و به خادم گفتند:
هر کس تو را برای گرفتن همیان فرستاده، او #امام (علیه السلام) است.
منبع:
إکمال الدین وإتمام النعمه شیخ صدوق، ج۲، ص۴۷۵
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#علم_امامت
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
@barzakh_ghiyamat