✅️با سلام و احترام خدمت همراهان بزرگوار؛ضمن عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام،
به استحضار سروران گرامی میرساند به علت عدم دسترسی پیام رسان ایتا امکان ارسال مطالب ممکن نبود.از این ساعت در خدمت شما عزیزان هستیم
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
مداحی آنلاین - سر شکست قمر شکست دل پیغمبر - محمود کریمی.mp3
8.6M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
#شب_قدر
🌴سر شکست قمر شکست
🌴دل پیغمبر شکست
🎙 #محمود_کریمی
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمهوری اسلامی ایران تنها نظام سیاسی در تاریخ است که بعد از پیروزی انقلابش، نوع نظام خود را به رفراندم گذاشت.
کاری که تا امروز هیچ رژیم دیگری در جهان انجام نداده. نه فرانسه بعد انقلاب۱۷۸۹ و نه شوروی بعد انقلاب۱۹۱۷ و نه هیچ کشور دیگری. ما در رفراندم از دنیا عقب نیستیم، طلبکاریم.
#جمهوری_اسلامی_ایران
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
◾️با عرض سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام 🖤🖤🖤
⚫️ امشب صفحات ۵۰ و ۵۱ از کتاب صندوقچه گل رز را تقدیم شما میکنیم
در این شب گرانقدر ،ما را از دعای خیر خود محروم نکنید🙏 🌹
📖صندوقچه گل رز
📜صفحه ۵۰-۵۱
🔹️عروس «ابویسان»
امتحانات ترم دوم شروع شده بود داشتم خودم را برای آزمون روز بعد، آماده می کردم. پدرم تماس گرفت و گفت: «بیا ابویسان.» گفتم: «آخه امتحان دارم بابا!» گفت: «خاله با خانواده دارند می آیند برای خواستگاری. شب تا صبح به فکر مهم ترین اتفاق زندگی ام بودم، دغدغه و تشویش اجازه نداد که کتاب درسی ام را مرور کنم هر چه به مطالب کتاب نگاه میکردم چیزی به خاطرم نمی ماند. به جای تمام کلمات اسم ابوالفضل را میدیدم دل شوره و نگرانی امانم را بریده بود. مثل این بود که که چیزی را دل ات بخواهد و حالا نگران هستی که بالاخره مال خودت می شود یا نه؟ نمیدانستم چه خواهد شد.
فکر و ذهنم شده بود ابوالفضل؛ کسی که قرار بود در قطار پر از فراز و نشیب زندگی همسفرم شود شریک غم ها و شادی هایم، بایدها و نبایدهایم. با خودم فکر می کردم در روزهای سخت زندگی آیا میتواند تکیه گاه و امین ام باشد؟ سؤالاتي جور واجور، غریب و آشنا به مغزم هجوم آورده بودند و رژه می رفتند. هشت صبح سر جلسه ی امتحان حاضر شدم اما نتوانستم چیزی بنویسم و همان آزمون را افتادم سریع وسایل ام را جمع و جور کردم و به سمت روستای ابویسان راه افتادم. هر چه نزدیک تر میشدم تپش قلبم بیش تر می شد. شنیده بودم اگر میخواهی بدانی که عاشق کسی هستی یا نه باید ببینی لحظه دیدار، قلبت می تپد یانه؟ حالا من ندیده قلبم می تپید. از خودم سؤال کردم آیا عاشقش هستم که این چنین بیتابم؟ ظهر بود که رسیدم اما خانواده ی خاله هنوز نیامده بودند. کمی آرام گرفتم وسایل ام را جابه جا کردم به همراه مادر مابقی کارهای ناهار را انجام دادیم تا مهمانان رسیدند. عروس ها معمولاً «شب خواستگاری» دارند اما خواستگاری من در روز اتفاق افتاد خانواده ی آقا ابوالفضل ظهر گذشته بود که رسیدند. بعد از صرف ناهار مراسم خواستگاری برگزار شد حرفها ،کمابیش باب میل هر دو خانواده بود که من هیچ دغدغه ای برای این جنس صحبتها نداشتم. «مهریه» و «جهاز» و «شير بها» و «کجا زندگی کنیم» برای من اصل نبودند. آنچه که منتظرش بودم باید از جانب آقا ابوالفضل گفته می شد؛ دغدغه های شغلی و مأموریتهایی که دورادور شنیده بودم ،گاه و بیگاه و وقت و بی وقت می رفتند و من باید سنگ صبورش میشدم خوشبختانه همه را گفت نکته به نکته قضایا را برایم جا انداخت که با چشم باز او را بپذیرم یا ردش کنم من پذیرفتم همه جا، در همه حال، در هر شرایط، کنارش باشم و سایه بان آرزوهایش باشم. درون آن اتاق که شاید گاه درست نمیدانستم بر من و ابوالفضل چه می گذرد، خواسته ها از همان اول بر دوش نحیفم سنگینی میکرد چیزی که به قلبم قوت و توان می بخشید جنس خواسته هایش بود. آنچه از من میخواست توقع یا دستوری نبود. همه ی خواسته هایش را در قالب تمنا و خواهش و «اگر لطف کنی» و.... ابراز کرد. همان شب درباره ی مأموریتهای خودش و تنهایی های خودم صحبت کرد و در نهایت از شهادت گفت :«پرسید میتوانی همراهی ام کنی؟» گفتم: «پشت هر مرد موفقی یک زن هست .»
گفت: «پس خودت را برای روزهای سخت آماده کن .» خواست که در کنارش باشم و شرایط شغلی اش را بفهمم به خاطر اعتمادش به من چنان قوتی در دلم به وجود آمد که با خودم گفتم: «تحمل این سختی ها چیزی نیست تو میتوانی» از حال و هوای مسئولیتهای جهادی خارج شدیم که فضای دیگری را باز کرد و گفت: « من از دو سال پیش شما را زیر نظر داشتم اما به خاطر فاصله ی سنی مردد بودم و حالا میبینم قوی تر از آن چه انتظار داشتم هستید.» «من و ابوالفضل ده سال تفاوت سنی داشتیم ایشان متولد ۱۳۶۴ و من متولد ۱۳۷۴.»
ابوویسان: نام قریه ای است در هجده کیلومتری شمال شهر جغتای در خراسان و معنی آذری دارد؛ یعنی میدانگاهِ بزرگ( بویه= ابوی= بزرگ + سان= میدان)
🔸️ادامه دارد...
✍️نویسنده:هاجر پورواجد
#صندوقچه_گل_رز
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
🏴🏴🏴
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرالْمُؤْمِنِين
🖤شهادت مظلومانه مولی الموحدین امیرالمؤمنین #حضرت_علی_علیه_السلام بر تمامی مسلمانان تسلیت باد.
#شب_قدر
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
یوسف آیه87
تفسیر نور:
۱. اولياى خدا، هم خود مأيوس نمىشوند هم ديگران را از يأس باز مىدارند. «لا تَيْأَسُوا»
براساس روايات، يأس از رحمت خدا، از گناهان كبيره است.
#قران
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
#سلام_امام_زمانم❤️✋
این دل اگر کم است بگو سر بیاورم
یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم
خیلی خلاصه عرض کنم،دوست دارمت
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم❤️
السلامعلیکیااباصالحالمهدی ≽
✦السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ،
✦اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
❣#لَـیِّن_قَـلبی_لِوَلِیِّ_اَمرِک ❣
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
﷽
🤲 دعای روز بیست و یکم ماه رمضان:
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الی مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین. خدایا، در این ماه برای من به سوی خشنودی ات دلیلی قرار ده و برای شیطان راهی به سوی من قرار مده و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده، ای برآورنده حاجات خواهندگان
در ثواب نشر سهیم باشید 😊
#شب_قدر
#ماه_رمضان
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ارتش صهیونیستی پساز نابودکردن بیمارستان الشفاء از آن خارج شد
🔹منابع فلسطینی گزارش دادند بعد از خروج نیروهای اسرائیلی از مجتمع پزشکی الشفاء، پیکر صدها شهید فلسطینی در این مجتمع و خیابانهای اطراف یافت شده.
🔹کادر درمان غزه میگویند: ساختمانهای مجتمع الشفاء سوزانده شده و امکان خدمترسانی در این مجتمع وجود ندارد.
🔹سخنگوی دفاع مدنی غزه هم گفت: نیروهای اشغالگر شهروندانی را دستبسته در این مجتمع اعدام کردهاند. حدود ۳۰۰ نفر در بیمارستان و مناطق اطراف آن به شهادت رسیدهاند.
#غزه
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
🚞 راه آهن ایران بزودی از طریق #افغانستان به چین متصل خواهد شد.
🔺این یعنی دیگر در آینده تجارت در این منطقه بدون دسترسی و نظارت غرب خواهد بود. یعنی گزینه #تحریم دیگر روی میز نیست!
صدها هزار شغل و فرصت اقتصادی ایجاد خواهد شد
#ایران_قوی
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
13.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استفراغ روزه رو باطل میکند؟🤔
(مسئله۲۱)
#ماه_رمضان
#استفراغ_در_حال_روزه
#احکام_رمضان🌙
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
143204_325.mp3
4.14M
📖 ترتیل سریع جزء ۲۱ قرآن کریم
🎙 قاری محترم استاد معتز آقایی
❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌
#ماه_رمضان #ترتیل_جزء_بیست_یک
💢 حجم: ۴ مگابایت
⏰ زمان: ۳۳:۳۸
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
نکات کلیدی جزء بیست و یکم🌹
#ماه_رمضان
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥حمله هوایی رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق
🔴برخی منابع از احتمال شهادت ۶ نفر در این حمله خبر میدهند.
🔴هنوز امار رسمی اعلام نشده است.
💥THE ZIONIST REGIME'S AIR ATTACK ON THE IRANIAN CONSULATE DAMASCUS
Some sources report the possibility of 6 martyrs in this attack.
Official statistics have not been announced yet.
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
المیادین: سردار زاهدی از فرماندهان سپاه قدس به شهادت رسید
🔹المیادین نوشت که سردار محمدرضا زاهدی از فرماندهان سپاه قدس در حمله هوایی ساعتی پیش صهیونیستها به دمشق به شهادت رسیده است.
#شهادت
#سوریه
#مدافعان_حرم
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
🦋با عرض سلام و احترام خدمت همراهان عزیز؛
🌼امشب صفحات ۵۲ و ۵۳ از کتاب صندوقچه گل رز را تقدیم شما میکنیم
📖صندوقچه گل رز
📜صفحه ۵۲-۵۳
گفتم: «اگر شما دو سال است که به من فکر می کنید، من از سه سال پیش به شما فکر میکردم و به شما علاقه مند شده بودم» گفت: «اگه موافقی عروسی نگیریم.» و من موافقت کردم همان روز با نظر دو خانواده، محرم هم شدیم. برایم مثل یک رویا بود. من آرزوی دیدنش را داشتم اما حالا او محرم زندگی ام شده بود. سه سال تمام بدون اینکه حرفی بزنم منتظر چنین لحظه ای بودم. قبل از خواستگاری چند بار گذرا او را دیده بودم اما با دقت نگاهش نکرده بودم. حالا قضیه فرق می کرد؛ باید با دقت تمام نگاهش میکردم تا بتوانم برای یک عمر زندگی مشترک بگویم «بله» یا «خیر»؟ روزنه هایی در دلم روشن بود چرا که با هم خویشاوند بودیم. خواهر آقا ابوالفضل زن دایی من و مادر بزرگوارشان خاله ی مادرم هستند. در دیدارهای خانوادگی متوجه تفاوت ابوالفضل با دیگر جوانها شده بودم میدیدم که موقع حرف زدن با خانم ها چقدر سربه زیر هست و حجب و حیا دارد همینها برای من جالب و جذاب بود. دو سال قبل از خواستگاری حسرت بزرگی بر دلم ماند. با خانواده برای دیدن بعضی اقوام به پاکدشت رفتیم گمانم شهریور ۱۳۸۹ بود. بعد از شام، مادرم گفت: «بریم خونه ی خاله بهشون سر بزنیم .» من مخالفت کردم و گفتم: «آنها پسر دارند! درست نیست برویم خانه شان .» قلباً دوست داشتم برویم و من ابوالفضل را ببینم اما نمیدانم چرا مخالفت کردم. فردایش مادرم گفت: «برویم یه جایی» اما نگفتند کجا من هم همراه شان رفتم؛ یک دفعه دیدم خانه ی خاله زهرا است. در اصل مرا گول زده بودند و با خودشان همراه کرده بودند. به محض اینکه فهمیدم کجا آمده ایم خوشحال شدم و با خودم گفتم: «الآن میبینم اش!» وارد حیاط که شدیم دیدم بساط آش راه انداخته اند. کاسه ها را داخل سینی چیده بودند و پر میکردند. مادرم گفت: «قبول باشد! حالا مناسبت پختن این آش چیست؟» گفتند: «ابوالفضل زائر کربلا است؛ این هم آش پشت پای اوست.» بدجوری حالم گرفته شد. به همراه خواهرش مرضیه خانم آش را پخش کردیم. دست از پا درازتر به ابویسان برگشتم حدود دو سال به خودم میگفتم: «لعنت به زبانی که بی موقع باز شود!» دیگر توفیق دیدن اش را نداشتم تا روز خواستگاری دوران عقد چند تا عروسی رفتیم. عروس خانم ها را که می دیدم به قول و قرارهای روز خواستگاری فکر میکردم کم کم از گفته ی خودم که موافقت کرده بودم عروسی نگیریم، پشیمان شدم نمیدانستم چطوری به ابوالفضل بگویم که روی قولی که داده ام نمانده ام با خود میگفتم مبادا اگر بگویم که دوست دارم عروسی بگیریم ابوالفضل گمان کند روی مسایل دیگر هم سست هستم؟ دل به دریا زدم و بالاخره حرفم را گفتم خیلی زیبا با موضوع، کنار آمد و گفت: «خانم! چرا که نه این عروسی حق توست، عروسی هم میگیرم لباس عروس و دامادی هم می پوشیم .» به شوخی گفت:«به رسم خودمان عروسی ای میگیریم که مردم انگشت به دهن بمانند.» همین کار را هم کرد. ابوالفضل در کنار صحبت ها از یک سری فعالیت هایش برایم گفت. مثلاً از عملیات راپل حرف زد درباره ی راپل چیزی نمیدانستم اما خجالت کشیدم حرفی بزنم حتی نمی توانستم به چهره اش نگاه کنم بعد از اینکه محرم اش شدم یک دل سیر نگاهش کردم با هم حرف زدیم انگار رشته ی کلام بی پایان بود. از هر دری صحبت میکردیم تمام نشده انگار در دیگری باز می شد. روزهای خوب و خوشی را پشت سرگذاشتیم. گاه سفرهای زیارتی و جشن های عروسی کنار هم بودیم. به ابوالفضل گفتم راپل را خیلی دوست دارم بهم قول بده تجربه اش کنم گفت:« قول میدهم به آرزوت برسی.» یک روز که هیچ کسی منزل پدرشان نبود به پشت بام رفت و مرا صدا زد رفتم دیدم دارد به یک میله آهنی طناب می بندد. نگاهی بهم انداخت و پرسید: «میخواهی به آرزویت برسی؟» پرسیدم: «چطوری؟!» منزل پدری شان یک گل خانه داشتند که ارتفاع اش تا پشت بام سه متر بود. طناب را به کمرم بست و مرا پایین فرستاد. خودش هم سریع رفت پایین داخل گلخانه که یک وقت نیافتم چند بار راپل را به این شکل تجربه کردم و برایم خیلی جالب بود. جالبتر اینکه ابوالفضل به قولی که داده بود، خیلی زود عمل کرد.
🔸️ادامه دارد...
✍️نویسنده:هاجر پورواجد
#صندوقچه_گل_رز
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیهای از شهادت سرداران محمدرضا زاهدی و محمد هادی حاج رحیمی و پنج تن از همراهان در جنایت تروریستی رژیم صهیونیستی در حمله موشکی به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق خبر داد.
متن این بیانیه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ(آل عمران ۱۶۹)
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات و تسلیت سالروز شهادت مولی الموحدین امام علی علیه السلام به آگاهی ملت شریف و قهرمان ایران میرساند :
در پی شکستهای ترمیم ناپذیر رژیم گرگ صفت صهیونیستی برابر مقاومت فلسطین و ایستادگی مردم غزه و سرشکستگی مقابل اراده پولادین رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی منطقه ، ساعاتی قبل ( عصر روز ۱۳ فروردین ماه ۱۴۰۳ ) هواپیماهای این رژیم جعلی در جنایتی جدید ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق را مورد هدف حمله موشکی قرار داد که بر اثر این جنایت سرداران رشید مدافع حرم " سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی" و "سرتیپ پاسدار محمدهادی حاجی رحیمی" از فرماندهان ، پیشکسوتان و جانبازان سرافراز دفاع مقدس و مستشاران نظامی ارشد ایران در سوریه و ۵ تن از افسران همراه آنان به شرح زیر به فیض شهادت نائل آمدند :
۱. شهید حسین امان اللهی
۲. شهید سید مهدی جلالتی
۳. شهید محسن صداقت
۴. شهید علی آقا بابایی
۵. شهیدسید علی صالحی روزبهانی
با محکومیت شدید این جنایت و تبریک و تسلیت شهادت شهدای گرانقدر به محضر مقام معظم رهبری و فرماندهی معظم کل قوا حضرت امام خامنهای (مد ظله العالی) خانواده های معظم و همرزمان آنان و آحاد ملت شریف و قدرشناس ایران اسلامی ؛ برنامههای انتقال، تشییع و خاکسپاری پیکر مطهر شهدا متعاقباً اطلاع رسانی خواهد شد.
#شهادت
#سوریه
#مدافعان_حرم
─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─
❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁
╭┅─────────┅╮
🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱
╰┅─────────┅╯