❣تا خدا هست و خدایی می‌کند ❣مجتبی(ع) مشکل گشایی می‌کند #میلاد_امام_حسن_مجتبی ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

🌺 #میلاد_امام_حسن_مجتبی(ع) 💐گل دنیا حسنِ 💐حضرت دریا حسنِ 🎙 #مهدی_رعنایی 👏 #سرود 👌فوق زیبا ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

🎵کربلای غزه 🎤خواننده:حاج صادق آهنگران ✍️شاعر: استاد علیرضا قزوه #غزه #فلسطین ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 عرض سلام و تبریک میلاد با سعادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام خدمت شما بزرگواران 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚 امشب صفحه ۳۷ و ۳۸ کتاب صندوقچه گل رز را تقدیم شما میکنیم 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐

📖صندوقچه گل رز 📜صفحه ۳۷-۳۸ 🔹️چهل تا ۲۰ یک روز دیدم دارد بیستهایش را می شمارد کنارش نشستم. ابوالفضل دفترش را ورق میزد و من غرق تماشایش بودم سرش را به سمت من چرخاند، لبخندی زد و گفت: «ببین آبجی مرضیه چقدر بیست دارم برایم خیلی جالب بود. چهل تا بیست پشت سرهم در دفتر دیکته اش ردیف شده بود. حتی یک نمره ی غیر از بیست بین‌شان نبود. یک قلم خوردگی کوچک هم نداشت. کلمه ای ندیدم که پاک کرده و دوباره نوشته باشد. گفتم: «ابوالفضل! این خیلی عالی است که تو چهل تا بیست پشت سرهم گرفته‌ای خیلی خوشحالم از هیچ کس هم کمک نگرفتی این خیلی خوبه پاداشی من! آفرین به تو.» کتاب فارسی را از کیف درآورد و داد دستم و گفت: «آبجی مرضیه حالا یه دیکته از هر جای کتاب که دوست داری بگو اگر بیست شدم باید بهم جایزه بدی.» نزدیک عید بود. تقریباً دوسوم کتاب را خوانده بودند. بهش دیکته گفتم. وسطهای دیکته بهم میگفت از جاهای سختش بگو دو صفحه دفتر شصت برگ را دیکته گفتم و ابوالفضل نوشت بعد تصحیح کردم باز هم بیست شد. پرسیدم : «حالا جایزه چی میخواهی داداش؟ » خواسته اش برایم خیلی جالب بود. چیزی که از من خواست اصلاً هزینه نداشت گفت جایزه ام این است که برویم حیاط با من کمی توپ بازی کنی دوتایی رفتیم داخل حیاط تا زمانی که خسته نشد باهاش بازی کردم . 📎مرضیه راه چمنی خواهر شهید روی زانوانش نشسته بود. سنگها را دانه دانه از کنار خیابان بر می داشت و به دور دست پرتاب میکرد با پدرش آرام رفتیم و کنارش ایستادیم. حقیقتاً نمی دانستیم از این کار چه هدفی دارد توی دلمان گفتیم لابد مشغول یکی از همین بازی گوشی‌های کودکانه است گفتیم بچه است دیگر دارد بازی میکند. از لا‌به‌لای سنگها بعضی را که زیبا بودند یک گوشه میگذاشت. دیگر یقین کردیم که دارد بازی میکند بچه های دیگر هم رسیدند و کنارش ایستادند. یک هو داوود گفت :« داداش داری چیکار میکنی؟ » سرش را چرخاند و نگاهی به ما کرد. یک نگاه قشنگی هم به من انداخت و خندید. گفتم: «پاشو پسرم! پاشو برویم.» دستش را گرفتم و بلند شد پرسیدم :« عزیزم! حالا به مادر بگو چرا سنگها را از کنار خیابان بر میداشتی و پرت میکردی؟» گفت: «مامان از این جاده آدمها رد می شوند. درسته؟» گفتم: «خُب پسرم چه ربطی به کار شما دارد؟» گفت: «آخه از زیر چرخ ماشینهایی که رد می شوند، سنگها پرت میشوند ممکن است یه وقت به سر‌ و صورتِ کسی بخورد و زخمی اش کند. من سنگها را جمع کردم که به صورت کسی نخورد.» نوروز ۱۳۷۱ که عازم راه چمن بودیم تا به اقوام سر بزنیم، این کار ابوالفضل را تعریف کردم. همه مات مانده بودند اقوام به یک دیگر نگاه می کردند و می گفتند: «ماشاء الله، ماشاء الله! عقل این بچّه بیشتر از قَد‌ّ و قواره شه.» دخترم رفت کمی اسفند دود کرد که بچه چشم نخورد پدرش هم آیه ی شریفه ی «و ان یکاد الذین...» را خواند. 📎زهرا ابویسانی مادر شهید 🔸️ادامه دارد... ✍️نویسنده:هاجر پورواجد #صندوقچه_گل_رز ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

بقره آیه216 تفسیر نور: 1.ملاك خير وشر، آسانى و سختى و يا تمايلات شخصى نيست، بلكه مصالح واقعى ملاك است ونبايد به پيشداورى خود تكيه كنيم. 2.كراهت و محبّت نفسانى، نشانه‌ى خير و شرّ واقعى نيست. ✏️با هنرمندی خانم فاطمه غفاری #قرآن ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

❣سلام امام زمانم❣ مولای خوبم سلام✋💚 🍂من از تو می‌نویسم و از اشک جاری ام از حد گذشته مدت چشم انتظاری ام 🍂تعجیل کن در آمدنت ای صبور من گسترده نیست دامنه‌ی بردباری ام.. #امام_زمان #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

﷽ 🤲 دعای روز پانزدهم ماه رمضان: 🌸 اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین. 🌼 خدایا، در این ماه فرمانبرداری فروتنان را نصیبم کن و سینه ام را برای انابه همانند بازگشت خاضعان باز کن، به امان دادنت ای امان ده هراسندگان. در ثواب نشر سهیم باشید 😊 #ماه_رمضان #دعای_روز_پانزدهم_ماه_مبارک_رمضان ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

شمشیربازی ایران صاحب سهمیۀ المپیک شد 🔹شمشیربازی اسلحه سابر ایران که پیش از حضور در جام جهانی مجارستان فاصله خود با سهمیه تیمی المپیک را به حداقل رسانده بود به‌واسطه شکست ژاپن و ناکامی این تیم از صعود به جمع هشت تیم برتر، این سهمیه را برای خود قطعی کرد. 🔹به‌واسطه سهمیه تیمی به‌دست آمده، شمشیربازی ایران ۴ نماینده در المپیک پاریس خواهد داشت. سه ملی پوش اعزامی در بخش دیدارهای انفرادی هم شرکت می‌کنند.  #ایران_قوی ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

🟥 تقدیر و تشکر ویژه رهبر انصارلله یمن از جمهوری اسلامی ایران 🔸 سید عبدالملک بدرالدین الحوثی رهبر انصار الله یمن در سخنرانی رمضانی خود به مناسبت نهمین سالگرد مقاومت مردم یمن در جنگ همه جانبه ائتلاف سعودی_اماراتی با اشاره به پرونده صلح گفت: سعودی ها و اماراتی ها اگر واقعاً خواهان صلح هستند، باید از مرحله کاهش تنش به سمت پرونده صلح گام بردارند. 🔸 گام های صلح شامل مواردی هستند که در مذاکرات و در تمام مراحل گذشته بر آن تاکید کردیم. 🔸 در پایان از همه کشورهایی که در این سالهای سخت جنگ با توجه به تحریم ها در کنار ما بودند به ویژه جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان قدردانی می کنیم. #یمن #غزه ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

شهادت یکی از تکاوران سیستان و بلوچستان 🔹دیشب حین درگیری یگان تکاوری انتظامی خاش با یک گروهک تروریستی، به‌سوی ستوان‌دوم محمد ذخیره گلوله شلیک شد و به‌دلیل خون‌ریزی زیاد او به شهادت رسید. #تروریست #شهادت ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

📖 ترتیل سریع جزء ۱۵ قرآن کریم 🎙 قاری محترم استاد معتز آقایی ❤️ #با_خدا_همکلام_شویم 👌 #ترتیل_سریع #ترتیل_جزء_پانزدهم 💢 حجم: ۴ مگابایت ⏰ زمان: ۳۴:۳۱ ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

نکات کلیدی جزء پانزدهم🌹 #ماه_رمضان ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

مشاغل سخت باید روزه بگیرن؟🤔 معدن کار میکنم میشه روزه نگیرم؟ (مسئله۱۵) #ماه_رمضان #مشاغل_سخت_و_روزه_رمضان #احکام_رمضان🌙 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

تلک قضیه... داستان از این قراره... #غزه ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 همراهان بزرگوار؛ 🌺ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما، امشب صفحه ۳۹ و ۴۰ از کتاب صندوقچه گل رز را تقدیم شما میکنیم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

📖صندوقچه گل رز 📜صفحه ۳۹-۴۰ 🔹️جوجه های زرد چند جوجه زرد خریدیم و بردیم پشت بام خانه دور کولر جا درست کردیم و نگه شان داشتیم هر روز از مدرسه که می‌آمدیم میرفتیم به‌شان سر میزدیم. اولین کاری که میکرد جوجه ها را می شمرد گاه قاطی میکرد میگفت: «داداش پس اونی که یه کم تپل تر بود کجاست؟ بعد میگشت خودش پیدا میکرد. یک روز آمدیم دیدیم گربه ی سیاه چاقالوی محلّ، همه شان را خورده است. خیلی ناراحت شدیم ابوالفضل بیشتر از من ناراحت بود و بغض کرد گفتم داداش! غصه نخوری ها ناراحتی نداره میرویم دوباره میخریم . برای اینکه غصه نخورد رفتیم حیاط کمی بازی کردیم مادر صدای مان کرد :«داوود! ابوالفضل!بیایید ناهار سرد شد.» پدرم طناب بسته بود با هم والیبال بازی میکردیم مادرم یک توپ پلاستیکی با راه راه سفید و آبی برای ابوالفضل خریده بود باهاش وسطی بازی میکردیم جالب بود که بازیهای ما دخترانه پسرانه نداشت خواهر و برادر جمع میشدیم بازی میکردیم نظر خواهی میکردیم اول چه بازی ای داشته باشیم. وای خدای من! چه سر و صدایی بلند میشد گمان میکردی بیست نفر توی حیاط جمع شده اند. مرضیه می گفت: «وسطی!» مهدی میگفت «گرگم به هوا!» من دوست داشتم والیبال بازی کنیم در نهایت رأی گیری میکردیم از بِپّر بِپّرها که خسته میشدیم، مادرم می گفت: «-حالا دیگه بسه! بیایید نِشَستَنَکی بازی کنید. » بازی منچ را که می آوردم وسط، ابوالفضل مهره های سبز را بر می داشت. همه می دانستیم که ابوالفضل رنگ سبز را خیلی دوست دارد. اگر حرفی بود روی سه تا رنگ دیگر یعنی آبی و زرد و قرمز بود که بایست تصمیم می گرفتیم کدام رنگ برای چه کسی باشد. تا آخر بازی کنار ما بود و اصلا خسته نمی شد. توی بازی شطرنج مدام با رخ و اسب و سرباز ور میرفت میگفت: «داداش! اگر با اینها بتوانم خوب بازی کنم خیلی راحت بهت کیش میدهم و مات ات میکنم. » بعضی اوقات شیطنتهایی میکرد که اصلاً به او نمی آمد. یک روز، برادر کوچکترم علی اصغر خواب بود ابوالفضل آن زمان اول راهنمایی بود، از نخ های فرشی که مادرم میبافت برداشت به پای بچه بست و بعد برد به لوستر وسط اتاق بست؛ بعد هم به دستگیره ی در هر که میآمد داخل و در را باز می کرد لوستر تکان میخورد و همزمان پای داداش کوچولو از زمین بلند میشد. صحنه ی جالبی بود از خنده روده بر میشدیم مادرم این صحنه را که دید به جز ابوالفضل همه ی ما را دعوا کرد وقتی گفتیم کار ابوالفضل است، مات و مبهوت شد. اگر ابوالفضل اعتراف نمیکرد اصلا باورش نمیشد که داداش چنین شیطنتی کرده باشد. صدایم کرد: «داداش ببین نقاشی ام قشنگه؟» صحنه هایی از جبهه و توپ و تانک کشیده بود گفتم:«خیلی قشنگن ابوالفضل خیلی خوب رنگشان کرده ای» مدام از این قسم نقاشیها میکشید پرسیدم :«چرا همه اش از اینها می کشی؟ گل بکش، خونه، کوه، دشت، پرنده... » پدرم نظامی بود و با بچه های کمیته ی انقلاب اسلامی هم همکاری داشت ابوالفضل هم جاذبه ی خاصی نسبت به این مسایل داشت. عاشق رزم و جبهه و جنگ بود. اکثراً لباس خاکی میپوشید که لباس نظامی بود. حتی توی منزل لباس راحتی هاش هم نشانه ای از جنگ و جبهه داشت. همیشه فکر میکردم با این علاقه مندی ها لابد آدم خشن و عصبانی ای خواهد شد. در صورتی که این چنین نبود. هرگز با کسی دعوا نمیکرد اگر هم دعوایی اتفاق می افتاد، سعی می کرد آرامش را برقرار کند. یک روز یکی از بچه های محل داشت با ابوالفضل دعوا می کرد. اما داداش سعی داشت او را آرام کند. او دست بردار نبود و دعوا را کش می داد. داداش مهدی حوصله‌اش سر رفت. پاره آجر را برداشت زد توی کمرش. آن بنده خدا نقش زمین شد. 🔸️ادامه دارد... ✍️نویسنده:هاجر پورواجد #صندوقچه_گل_رز ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

سوره احزاب (آیه ۵۱) تُرْجِي مَنْ تَشَآءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِيٓ إِلَيْكَ مَنْ تَشَآءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰٓ أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَآ آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا نوبت هر یك از آنان را كه بخواهی به تأخیر انداز و هر كدام را كه میل داری نزد خود جای ده، و هر كدام از آنان را كه از او كناره گرفته باشی [اگر] نزد خود بطلبی بر تو گناهی نیست. این [برنامه‌ریزی آزادانه،] به خوشحال نمودنشان و اینكه اندوهگین نشوند و همگی به آنچه به آنان داده‌ای خشنود شوند، نزدیك‌تر است؛ و خدا آنچه را در دل‌های شماست می‌داند؛ و خدا دانا و بردبار است. ✏️با هنرمندی خانم فاطمه غفاری #قرآن ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅

‌ #سلام_امام_زمانم❤️ 💌جواب سلام واجب است...🍃🌺 پس بیایم هر روز به او سلام کنیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ♥️ ▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكمَ يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم ▪️سلام بـر چشم هاۍ زیباۍ ابـرۍ اټ هنگامۍ ڪہ همہ چیز را مۍ بینند و مـۍبارنـد ... سلام بر تو ای حجت خدا در روی زمینش... 🌹#امام_زمان 🌹#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯

﷽ 🤲 دعای روز شانزدهم ماه رمضان: 🌸اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الی دارِ القَرارِبالهِیّتَکِ یا إلَهَ العالَمین. خدایا، مرا در این ماه به همراهی و همسویی با نیکان توفیق ده و از هم نشینی با بدان دور بدار و به حق رحمتت به خانه آرامش جایم ده، به خدایی خودت ای معبـود جهانیان. در ثواب نشر سهیم باشید 😊 #ماه_رمضان #دعای_روز_شانزدهم_ماه_مبارک_رمضان ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯