eitaa logo
‌گـــــــادوانـــــ
1.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
2هزار ویدیو
8 فایل
📜بیانیه گام دوم انقلاب 🌏"گام دوم پیشبرد انقلاب را جوانان باید بردارند" #امام_خامنه_ای 🌖جهاد تبیین و روشنگری های سیاسی و فرهنگی ارتباط با ادمین @komeyl5484 @aslani70 کانال دفاع مقدس https://eitaa.com/frontlineIR
مشاهده در ایتا
دانلود
نکات کلیدی جزء پانزدهم🌹 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مشاغل سخت باید روزه بگیرن؟🤔 معدن کار میکنم میشه روزه نگیرم؟ (مسئله۱۵) 🌙 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلک قضیه... داستان از این قراره... ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 همراهان بزرگوار؛ 🌺ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما، امشب صفحه ۳۹ و ۴۰ از کتاب صندوقچه گل رز را تقدیم شما میکنیم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
📖صندوقچه گل رز 📜صفحه ۳۹-۴۰ 🔹️جوجه های زرد چند جوجه زرد خریدیم و بردیم پشت بام خانه دور کولر جا درست کردیم و نگه شان داشتیم هر روز از مدرسه که می‌آمدیم میرفتیم به‌شان سر میزدیم. اولین کاری که میکرد جوجه ها را می شمرد گاه قاطی میکرد میگفت: «داداش پس اونی که یه کم تپل تر بود کجاست؟ بعد میگشت خودش پیدا میکرد. یک روز آمدیم دیدیم گربه ی سیاه چاقالوی محلّ، همه شان را خورده است. خیلی ناراحت شدیم ابوالفضل بیشتر از من ناراحت بود و بغض کرد گفتم داداش! غصه نخوری ها ناراحتی نداره میرویم دوباره میخریم . برای اینکه غصه نخورد رفتیم حیاط کمی بازی کردیم مادر صدای مان کرد :«داوود! ابوالفضل!بیایید ناهار سرد شد.» پدرم طناب بسته بود با هم والیبال بازی میکردیم مادرم یک توپ پلاستیکی با راه راه سفید و آبی برای ابوالفضل خریده بود باهاش وسطی بازی میکردیم جالب بود که بازیهای ما دخترانه پسرانه نداشت خواهر و برادر جمع میشدیم بازی میکردیم نظر خواهی میکردیم اول چه بازی ای داشته باشیم. وای خدای من! چه سر و صدایی بلند میشد گمان میکردی بیست نفر توی حیاط جمع شده اند. مرضیه می گفت: «وسطی!» مهدی میگفت «گرگم به هوا!» من دوست داشتم والیبال بازی کنیم در نهایت رأی گیری میکردیم از بِپّر بِپّرها که خسته میشدیم، مادرم می گفت: «-حالا دیگه بسه! بیایید نِشَستَنَکی بازی کنید. » بازی منچ را که می آوردم وسط، ابوالفضل مهره های سبز را بر می داشت. همه می دانستیم که ابوالفضل رنگ سبز را خیلی دوست دارد. اگر حرفی بود روی سه تا رنگ دیگر یعنی آبی و زرد و قرمز بود که بایست تصمیم می گرفتیم کدام رنگ برای چه کسی باشد. تا آخر بازی کنار ما بود و اصلا خسته نمی شد. توی بازی شطرنج مدام با رخ و اسب و سرباز ور میرفت میگفت: «داداش! اگر با اینها بتوانم خوب بازی کنم خیلی راحت بهت کیش میدهم و مات ات میکنم. » بعضی اوقات شیطنتهایی میکرد که اصلاً به او نمی آمد. یک روز، برادر کوچکترم علی اصغر خواب بود ابوالفضل آن زمان اول راهنمایی بود، از نخ های فرشی که مادرم میبافت برداشت به پای بچه بست و بعد برد به لوستر وسط اتاق بست؛ بعد هم به دستگیره ی در هر که میآمد داخل و در را باز می کرد لوستر تکان میخورد و همزمان پای داداش کوچولو از زمین بلند میشد. صحنه ی جالبی بود از خنده روده بر میشدیم مادرم این صحنه را که دید به جز ابوالفضل همه ی ما را دعوا کرد وقتی گفتیم کار ابوالفضل است، مات و مبهوت شد. اگر ابوالفضل اعتراف نمیکرد اصلا باورش نمیشد که داداش چنین شیطنتی کرده باشد. صدایم کرد: «داداش ببین نقاشی ام قشنگه؟» صحنه هایی از جبهه و توپ و تانک کشیده بود گفتم:«خیلی قشنگن ابوالفضل خیلی خوب رنگشان کرده ای» مدام از این قسم نقاشیها میکشید پرسیدم :«چرا همه اش از اینها می کشی؟ گل بکش، خونه، کوه، دشت، پرنده... » پدرم نظامی بود و با بچه های کمیته ی انقلاب اسلامی هم همکاری داشت ابوالفضل هم جاذبه ی خاصی نسبت به این مسایل داشت. عاشق رزم و جبهه و جنگ بود. اکثراً لباس خاکی میپوشید که لباس نظامی بود. حتی توی منزل لباس راحتی هاش هم نشانه ای از جنگ و جبهه داشت. همیشه فکر میکردم با این علاقه مندی ها لابد آدم خشن و عصبانی ای خواهد شد. در صورتی که این چنین نبود. هرگز با کسی دعوا نمیکرد اگر هم دعوایی اتفاق می افتاد، سعی می کرد آرامش را برقرار کند. یک روز یکی از بچه های محل داشت با ابوالفضل دعوا می کرد. اما داداش سعی داشت او را آرام کند. او دست بردار نبود و دعوا را کش می داد. داداش مهدی حوصله‌اش سر رفت. پاره آجر را برداشت زد توی کمرش. آن بنده خدا نقش زمین شد. 🔸️ادامه دارد... ✍️نویسنده:هاجر پورواجد ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره احزاب (آیه ۵۱) تُرْجِي مَنْ تَشَآءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِيٓ إِلَيْكَ مَنْ تَشَآءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰٓ أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَآ آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا نوبت هر یك از آنان را كه بخواهی به تأخیر انداز و هر كدام را كه میل داری نزد خود جای ده، و هر كدام از آنان را كه از او كناره گرفته باشی [اگر] نزد خود بطلبی بر تو گناهی نیست. این [برنامه‌ریزی آزادانه،] به خوشحال نمودنشان و اینكه اندوهگین نشوند و همگی به آنچه به آنان داده‌ای خشنود شوند، نزدیك‌تر است؛ و خدا آنچه را در دل‌های شماست می‌داند؛ و خدا دانا و بردبار است. ✏️با هنرمندی خانم فاطمه غفاری ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅
❤️ 💌جواب سلام واجب است...🍃🌺 پس بیایم هر روز به او سلام کنیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ♥️ ▪️اَلسَّلامُ عَلَيْكمَ يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم ▪️سلام بـر چشم هاۍ زیباۍ ابـرۍ اټ هنگامۍ ڪہ همہ چیز را مۍ بینند و مـۍبارنـد ... سلام بر تو ای حجت خدا در روی زمینش... 🌹 🌹 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
﷽ 🤲 دعای روز شانزدهم ماه رمضان: 🌸اللهمّ وَفّقْنی فیهِ لِموافَقَةِ الأبْرارِ وجَنّبْنی فیهِ مُرافَقَةِ الأشْرارِ وأوِنی فیهِ بِرَحْمَتِکَ الی دارِ القَرارِبالهِیّتَکِ یا إلَهَ العالَمین. خدایا، مرا در این ماه به همراهی و همسویی با نیکان توفیق ده و از هم نشینی با بدان دور بدار و به حق رحمتت به خانه آرامش جایم ده، به خدایی خودت ای معبـود جهانیان. در ثواب نشر سهیم باشید 😊 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وزیر ارتباطات: در آخرین ارزیابی‌های جهانی اتحادیۀ بین‌المللی مخابرات ۶ پله ارتقا پیدا کردیم 🔹در دو سال گذشته بیش از ۷ هزار روستای بالای ۲۰ خانوار به اینترنت متصل شده‌اند و بیش از ۹۵ درصد روستاهای بالای ۲۰ خانوار به اینترنت دست یافته‌اند. انشالله این روند ادامه خواهد داشت. 🔹بخشی از لایحۀ امنیت کاربران برای تایید به قوه‌قضائیه ارسال شده است. ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
۷۲ زندانی حافظ کل قرآن شدند 🔹رئیس سازمان زندان‌های ایران گفته قوه قضاییه برای زندانیانی که موفق به حفظ جز و یا کل قرآن می‌شوند ارفاقات ویژهٔ قانونی از جمله عفو تدارک می‌بیند. 🔹این عفو و تخفیف در مجازات برای بسیاری از زندانیان انگیزه ایجاد می‌کند که با کتاب خدا مانوس شوند. 🔹به گفتهٔ محمدی حدود ۷ هزار نفر از زندانیان سراسر کشور در دوره‌های حفظ یک جزء تا کل قرآن شرکت کرده‌اند و از این تعداد ۱۵۱۷ زندانی توانستند حافظ موضوعی قرآن شوند. 🔹۱۷۶۱ نفر حافظ یک جزء قرآن، ۴۸۲ نفر حافظ ۳ جزء قرآن، ۲۵۲ نفر حافظ ۵ جزء قرآن، ۱۴۷ نفر حافظ ۱۰ جزء قرآن، ۷۵ نفر حافظ ۱۵ جزء قرآن و با افتخار بگوییم که ۷۲ نفر از زندانیان سراسر کشور حافظ کل قرآن شده‌اند. ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
رئیس سازمان فضایی: در سال جدید ماهواره‌های بخش خصوصی هم به فضا پرتاب خواهد شد. ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
142983_356.mp3
4.05M
📖 ترتیل سریع جزء ۱۶ قرآن کریم 🎙 قاری محترم استاد معتز آقایی ❤️ 👌 #ترتیل_جزء_شانزدهم 💢 حجم: ۳.۹ مگابایت ⏰ زمان: ۳۲:۵۰ ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
نکات کلیدی جزء شانزدهم🌹 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای فرار از روزه میتونم سفر برم؟🤦 (مسئله۱۶) 🌙 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 💐💐با سلام و احترام خدمت شما بزرگواران 🔸️ضمن ابراز خوشحالی از همراهی شما سروران؛امشب صفحه ۴۱ و ۴۲ را تقدیم شما میکنیم 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
📖صندوقچه گل رز 📜صفحه ۴۱-۴۲ ابوالفضل گفت وای مهدی چرا زدیش؟» گفت: «آخه داشت باهات دعوا می کرد.» ابوالفضل گفت: نه عزیزم این آقا را داشتم آروم میکردم نباید می زدیش یادت باشه داداش جان زدن اصلا کار خوبی نیست.» آن جا بود که فهمیدم ابوالفضل نه تنها خشن نیست بلکه رئوف و مهربان هم هست. یک هو دیدم ابوالفضل نیست تمام خانه را گشتم اتاق ها پشت بام، زیرزمین اما اثری از او نبود که نبود حدود یازده سال داشت. آن روز را خوب به یاد ندارم که بر سر چه موضوعی تنبیه اش کردم ابوالفضل هم که لابد خودش را مقصر و سزاوار آن تنبیه نمی دانست قهر کرده بود و رفته بود. دمپایی پوشیدم و رفتم دنبالش از دور دیدم انتهای کوچه با پای برهنه دارد می رود. قدم هایم را تندتر و بلندتر برداشتم تا به او رسیدم دستش را گرفتم و سعی کردم از دلش در آورم. اما بدجور دلخور بود به زحمت آوردمش منزل و همگی خوابیدیم. صبح از خواب که بیدار شدم صبحانه ام را خوردم و لباس هایم را پوشیدم که بروم سر کار؛ دیدم لنگه ی کفش ام نیست همسرم گفت: «حتماً کار ابوالفضله! دیشب تنبیه اش کردی برای تلافی کفش ات را انداخته پشت بام رفتم پشت بام و دیدم حدس همسرم درست است کفش ام آن جا بود. این رفتارها نشان میداد که بچه ام بزرگ شده است. برای دوره ی راهنمایی ابوالفضل را در مدرسه ی شهید اسماعیل پور ثبت نام کردیم. لباس فرم مخصوصی نداشت دانش آموزان هر چه دوست داشتند می پوشیدند اما ابوالفضل از این وضعیت راضی نبود برایش لباس فرم متناسب با قوانین مدرسه تهیه کردیم با خوشحالی تمام آنها را پوشید. تحصیلات دوره راهنمایی داشت به پایان میرسید و ابوالفضل یک نوجوان کامل شده بود. در این دوره اولین و آخرین پارتی بازی زندگی ام را به نمایش گذاشتم همکارانم بچه هایشان را به محل کار می‌آوردند. من هم یک روز ابوالفضل را بردم سرِ کارم هم کمک حالم باشد و هم سرگرم شود یک دست لباس زرد باغبانی به ابوالفضل پوشاندم و مشغولش کردم به گلها آب و کود میداد و رسیدگی میکرد. چند روزی گذشت مدیر صنعت آمده بود داخل محوطه دیده بود یک بچه ایستاده، یک بیل هم روی دوش اش گذاشته ابوالفضل را صدا کرده بود و پرسیده بود چه کاره ای؟ گفته بود: «کارگرم پرسیده بود: «کارگری یا سرباز؟» گفته بود نه آقا! من کارگرم می پرسد چه کسی شما را آورده است؟ او هم اسم من را می گوید. او هم زنگ زده بود به پشتیبانی و به اعتراض گفته بود: «آقا! مگر این جا کودکستان است که بچه آورده اید؟ همان روز مدیر عذر ابوالفضل را خواست. او هم دیگر آنجا نیامد ولی از کمک کردن به من منصرف هم نشد. ابوالفضل جوهره ی کار داشت. چند وقت بعد معلوم شد پنهانی رفته است به یک کوره ی آجرپزی حوالی پاکدشت، در دهستان «فرون آباد» پرسیده بود: «کارگر نمی خواهید؟» آنها هم گفته بودند: «چرا لازم داریم » همان جا کارش را شروع کرده بود. به خاطر شب کاری مجبور شد ما را در جریان بگذارد. گفتم :« بابا آخه این چه کاری است می کنی؟ همین که توی درسات موفق باشی برای من کافی است.» گفت :« نگران نباش بابا کارم خوب است و راضی ام.» خیلی پافشاری کردم تا بدانم کجا مشغول است. بالاخره نشانی محل کارش را با اصرار از او گرفتم. یک روز رفتم آنجا، دیدم ابوالفضل دارد آجر خالی میکند. ناراحت شدم. چشمش که به من افتاد و دید دارم با ناراحتی او را نگاه میکنم، نزدم آمد و گفت: «بابا! شما دست تنها هستید؛ خب من هم باید کار کنم و کمک حال شما باشم. بابا جان کار کردن که اشکالی ندارد من هم که دیگر بزرگ شده ام و این سختی ها برایم چیزی نیست.» علی رغم میل ام قبول کردم. گاه شب و گاه روز می رفت سرِ کار . مدتی گذشت. یک روز سرزده رفتم محل کارش. دیدم مکانش مناسب حال ابوالفضل نیست مدام به خودم لعنت میفرستادم که چرا بچه ی من باید کار کند. او باید به درس و مشقش برسد و به تحصیلاتش توجه بیشتری داشته باشد. اهمیت ماجرا را برایش توضیح دادم و با دلیل و منطق راضی اش کردم و از آن‌جا بیرونش آوردم. 🔸️ادامه دارد... ✍️نویسنده:هاجر پورواجد ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طه آیه124 تفسیر نور: 1.دورى از ياد خدا مايه اضطراب، حيرت و حسرت است، هر چند تمكّن مالى بالا باشد. مَنْ أَعْرَضَ‌ 2.زندگى آرام و شيرين، فقط در پرتو ياد و ذكر خداست. «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي» ✏️با هنرمندی خانم فاطمه غفاری ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
❣ ✋از قعر زمین به اوج افلاک، سلام؛ از من به حضور حضرت یار، سلام؛ عطر یاد زهرایی شما درخانه ی قلب هرکس پیچید ، از دیدار تمامی بوستانها بی نیازشد ... ... و هوای حضور حیدری تان دراندیشه ی هرکس راه یافت از تکیه برهر پشتوانه ای وارهید ... شکر خدا که در پناه شما هستم ...🤲🌱 (عج)♥️ 🌹🍃🌹🍃 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯ @shahidNazarzadeh
﷽ دعای ماه‌مبارک‌رمضان🌙✨ 🪴 اللَّهُمَّ اهْدِنِي فِيْهِ لِصالِحِ الاَعْمالِ، وَاقْضِ لِي فِيْهِ الحَوائِجَ وَالامالِ يا مَنْ لا يَحْتاجُ إِلى التَّفْسِيرِ وَالسُّؤالِ، يا عالِماً بِما فِي صُدُورِ العالَمِينَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطِّاهِرِينَ 🪴 ای خدا! مرا در این روز به اعمال صالحه راهنمایی کن، حاجت‌ها و آرزوهایم را برآورده ساز‌، ای کسی که نیازمند شرح و سوال بندگان نیستی، ‌ای خدایی که ناگفته به حاجات و به اسرار خلق آگاهی، بر محمد و آل اطهار او درود فرست 🪴 ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯
ورود زائران به مشهدالرضا از ٧ میلیون نفر گذشت 🔹معاون استاندار خراسان رضوی: از تاریخ ۱۵ اسفند تا ٧ فروردین، ۷ میلیون و ۳۴۸ هزار و ۱۹۷ نفر به استان خراسان رضوی و مشهد سفر کرده‌اند. 🔹از این تعداد ۲۲۹ هزار و ۸۸ نفر از طریق فرودگاه، ۴۱۳ هزار و ۳۰۸ نفر با قطار، ۵۶۱ هزار و ۵۷۷ نفر از طریق حمل‌و‌نقل عمومی و ۶ میلیون و ۱۴۴ هزار و ۲۲۴ نفر نیز از طریق خودروی شخصی وارد استان شدند. ─━━━━━━⊱🌼⊰━━━━━━─ ❁❁ 🌳 گــــــــــــادوانـــــ 🌳 ❁❁ ╭┅─────────┅╮ 🇮🇷https://eitaa.com/Godone🌱 ╰┅─────────┅╯