eitaa logo
✅گلچین سیاسی و اجتماعی
2.3هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
23.6هزار ویدیو
89 فایل
تبلیغ و تبادل نداریم استفاده از مطالب کانال حتی بدون لینک آزاد است ارتباط با کانال 👇 @hgh223131 https://eitaa.com/joinchat/3110141958Ccdcfc01422
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 آخرشب بود، نمیدانم دستگاه ضبط صوت بزرگ رااز کجا آورده بود، من وشهید شیخ محمدمحمدی ومسعودنوروزی ومجیدمحمدی وعلی میرباقری وحمیدحیدری ازدوستان بسطامی راصدا کرد، گفت برویم پشت خاکریز. باصحبت وشوخی به پشت خاکریز که کمی دورتر ازمقرگردان خط شکن محمد رسول الله ص بود رفتیم. وقتی نشستیم، گفت: امشب شب آخرست، شایدبرنگردیم، صحبت یانصیحت یاپیامی اگرداریم ضبط کنیم تابرای آینده بماند. بله برای او شب آخربود، عملیات بدر19 اسفندسال1363. ماتعدادی ازبچه های بسطام وشاهرود دریک گردان خط شکن جمع بودیم که بقیه نیروهای آن ازاستان قم وقزوین واراک وسمنان هم انتخاب شده بودند. یعنی ازهمه شهرها دراین گردان نیروبودکه اگرهنگام شکستن خط، همه گردان هم شهیدشدند، شهدای آن ازیک شهرنباشند وتقسیم شوند. بهرحال ازاواصرار که صحبت کنید وازما انکار وشوخی وطفره رفتن. نشان به همان نشان که هیچیک ازما صحبت نکرد؛ جزخودش. البته کمی هم ناراحت شد از ما. آن شب تمام شد، و شب بعد عملیات. از بین گردان خط شکن، تعدای نیروی زبده بعنوان غواص انتخاب شده بودندکه اوهم جزوآنان بود؛ چون ورزیده وشجاع بود. دسته ها وگروه ها حرکت کردند، اوبا سایرغواص ها جلوتربودند. روی سطح آب و بدون هیچ سرپناهی. دسته ایشان به کمین دشمن که داخل آب بود برخوردکرد، درگیری شروع میشود، رگبارتیر وخمپاره. ونصیب او یک گلوله آرپی جی؛ وآن هم به سر او! پس با سر ازپیکرجدا به ملاقات مولایش امام حسین ع نایل گشت. نام جاویدان او است که تن بی سرش درکنار 80نفرازهمرزمان شهیدش در گلزاربسطام پرچم مقاومت و پیروزی شدند. ✍️طلبه جانباز احمدسعیدی 🇮🇷@fasle57
🌹 آخرشب بود، نمیدانم دستگاه ضبط صوت بزرگ رااز کجا آورده بود، من وشهید شیخ محمدمحمدی ومسعودنوروزی ومجیدمحمدی وعلی میرباقری وحمیدحیدری ازدوستان بسطامی راصدا کرد، گفت برویم پشت خاکریز. باصحبت وشوخی به پشت خاکریز که کمی دورتر ازمقرگردان خط شکن محمد رسول الله ص بود رفتیم. وقتی نشستیم، گفت: امشب شب آخرست، شاید برنگردیم، صحبت یانصیحت یاپیامی اگرداریم ضبط کنیم تابرای آینده بماند. بله برای او شب آخربود، عملیات بدر 19 اسفند سال1363. ماتعدادی ازبچه های بسطام وشاهرود دریک گردان خط شکن جمع بودیم که بقیه نیروهای آن ازاستان قم وقزوین واراک وسمنان هم انتخاب شده بودند. یعنی ازهمه شهرها دراین گردان نیروبودکه اگرهنگام شکستن خط، همه گردان هم شهیدشدند، شهدای آن ازیک شهرنباشند وتقسیم شوند. بهرحال ازاواصرار که صحبت کنید و ازما انکار وشوخی وطفره رفتن. نشان به همان نشان که هیچیک ازما صحبت نکرد؛ جزخودش. البته کمی هم ناراحت شد از ما. آن شب تمام شد، و شب بعد عملیات. از بین گردان خط شکن، تعدای نیروی زبده بعنوان غواص انتخاب شده بودندکه اوهم جزوآنان بود؛ چون ورزیده وشجاع بود. دسته ها وگروه ها حرکت کردند، اوبا سایرغواص ها جلوتربودند. روی سطح آب و بدون هیچ سرپناهی. دسته ایشان به کمین دشمن که داخل آب بود برخوردکرد، درگیری شروع میشود، رگبارتیر وخمپاره. ونصیب او یک گلوله آرپی جی؛ وآن هم به سر او! پس با سر ازپیکرجدا به ملاقات مولایش امام حسین ع نایل گشت. نام جاویدان او است که تن بی سرش درکنار 80نفراز همرزمان شهیدش در گلزاربسطام پرچم مقاومت وپیروزی شدند ✍️طلبه جانباز احمدسعیدی @fasle57