#پاسخ_به_شبهات_هنر_متعهد
#استان_یزد
#شهرستان_اشکذر
☘به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی و روز هنر متعهد یک شبهه در اطاق هم اندیشی هنرمندان متعهد اشکذر مطرح شد،پاسخ به این شبهه را مرور می کنیم :
☘دکتر صادق زیباکلام، در سخنرانی های متعددی به بیان این دیدگاه پرداخته اند که تقسیم بندی هنر و هنرمند به ۲ دسته متعهد و غیرمتعهد یک مسئله غلط و اصطلاحا "من در آوردی" می باشد. ایشان در چند سخنرانی خود بیان کرده اند که جمهوری اسلامی در تلاش است تا هنر و هنرمند را به ۲دسته متعهد و غیر متعهد تقسیم بندی کند در حالی که چیزی به نام هنر متعهد و یا مثلا هنرمند غیر متعهد وجود ندارد و هنر، هنر است.
(۲۹ فروردین ۹۱ دانشگاه هنر اصفهان، هشتم اردیبهشت ۹۴دانشگاه تهران، هشتم خرداد ۹۵ خانه هنرمندان)
🌹خلاصه پاسخ به شبهه:
☘هنر متعهّد، به چه معناست؟
برخی مکاتب فکری جهان، برای مسئله تعهّد (پایبندی به هدف یا باوری خاص)، به اندازه هنر، اهمیت قائل نیستند و به هنر، صَرف نظر از محتوای فکری آن و تنها از این لحاظ که بهره ای هنری (لذّت ذهنی ـ روانی) را تأمین می کند، می نگرند و همین، سؤالی را به ذهن، متبادر می سازد که: ایا اساساً هنر، برای بهبود زندگی و حلّ مشکلات اجتماعی است؟ و یا فقط برای هنر است؟ به عبارتی دیگر: ایا هنر، وسیله و نردبانی است برای رسیدن به هدفی بالاتر؟ یا این که خود هنر، هدف است؟
هنرمند متعهّد، معتقد است که هنر، یک بازی ساده شخصی و بی نتیجه نیست؛ بلکه آن را وسیله ای تأثیرگذار بر زندگی جمعی و تا حدودی، سرنوشت انسانی می داند؛ ولی تفکّر هنر برای هنر (هنر غیر متعهّد یا پارناس)، معتقد است که هنر و هنرمند، باید آزاد و رها باشند و هیچ قید و شرطی (از جمله، پذیرش مبانی رشد و کمال معنوی و احساس مسئولیت) را نمی توان به آنها تحمیل کرد و ارزش ها و ضدّارزش ها و خوب و بدها و مشروع و نامشروع ها، ربطی به هنرمند و هنر ندارند.
این دیدگاه، هنر را نوعی تفنّن (سرگرمی) تلقّی می کند که هنرمندان، در ایام فراغت، برای رهایی از یک زندگی خسته کننده، بدان اشتغال می ورزند، در حالی که به باور ما، این هنر، گرچه نقش وقت گذرانی و سرگرمی و تخدیر را به خوبی ایفا می کند، مسلّماً نمی تواند زنده و پویا باشد؛ زیرا در متن خودش باقی می مانَد و از آن، خارج نمی شود و این در خودْ ماندن، مانع پویایی (یعنی ارتقا و تجربه اندوزی و هر گونه اصلاحگری و ارزیابی و ایجاد شبکه ها و مکتب های مفهومی و قابلیت تعلیم و انتقال) است.
☘سخن آخر
اگر هنر را زیبایی ظاهری و محسوس بدانیم، اخلاق نیز حکایت از زیباییهای باطنی و معقول دارد. هیچ ظاهری، غیر مرتبط با باطن نیست و نمیتواند باشد. مسئله این نیست که هنر باید به دیگر قلمروها مرتبط باشد، بلکه مسئله این است که گریزی از این ارتباط نیست و «قهری» و «جبری» است. هنرمند ابتدا به امری معتقد و باورمند میشود و آنگاه تلاش میکند آن را در قالب زبان هنر، بازگوید. هنر آزاد، نه این که فقط نامطلوب باشد، بلکه اساساً ناممکن است و فرض وقوع ندارد. نمیتواند بیطرف و بیجهت باشد؛ چون به هر حال بر پایهای فلسفی تکیه میزند و خویشبنیاد نیست. بنابراین، مسئله این نیست که هنر نباید متعهد باشد، بلکه مسئله این است که هنر باید به چه امری متعهد باشد؟ متعلّق تعهد مهم است و نه اصل تعهد که اجتنابناپذیر است.
در نگرش دینی به هنر، «هنر وسیلهای برای رسیدن به کمال است، آن چنان که علم نیز این چنین است و نیز جمال و زیبایی، وسیلهای برای وصول به کمال است، مشروط بر آن که معنای جمال را دریابیم و اجازه ندهیم تا زیبایی، ما را از درک حقیقت باز دارد. [...] آری، در قاموس بشری، هنر جایگاه والایی دارد، مشروط بر آن که بشر خود را آن چنان تربیت کند که وقتی آب حیات بخش علم و هنر در جویبار مغز او به جریان افتاد، آلوده و مسموم نشود.» (علامه جعفری)
☘جلسات هم اندیشی هنرمندان شهرستان اشکذر
🌱🌱@HALGHEASHK313