💢تشبیهی زیبا در مورد راههای گوناگون شناخت خدا
🔷نخستین و مهمترین مسئله برای کسی که به دنبال شناخت حقیقت بهویژه مهمترین حقیقت است و باید پیش از هر سؤالی، پاسخ صحیح آن را به دست بیاورد، مسئله وجود خداست که بهصورت سؤال آیا خدایی وجود دارد، منعکس میشود.
🔹از طرفی راههای متعددی برای اثبات خدا وجود دارد. این راهها هم ازلحاظ عددی، بسیار زیادند و هم ازلحاظ کیفیت اثباتی که نتیجه میدهند، گوناگون هستند. این راهها در قرآن و روایات بهصورت پراکنده؛ گاه مختصر، گاه مفصل و با صورتبندی منظم و منسجم در کتب فلسفى، كلامى تبیین شده است.
🔹با توجه به این تنوعی که در مورد راههای شناخت خدا وجود دارد، میتوان این راهها و ادله را به راههایی تشبیه كرد كه براى عبور از رودخانهاى وجود دارد:
🔸بعضى از آنها مانند پل چوبى سادهاى است كه روى رودخانه كشیده شده و عابر سبکبار مىتواند بهآسانی از آن بگذرد و بهزودی به منزل مقصودش برسد.
🔸بعضى دیگر مانند پلهای سنگىِ طولانى از استحكام بیشترى برخوردار است، ولى راه را طولانىتر مىكند و بالاخره بعضى دیگر مانند راهآهنهای پرپیچوخم و داراى فراز و نشیبها و تونلهای عظیم است كه براى عبور قطارهاى سنگین ساختهشده است. انسانى كه ذهن سبکباری دارد مىتواند از راههای خیلى ساده، خدا را بشناسد و به بندگى او بپردازد.
🔸اما كسى كه بار سنگینى از شبهات را بر دوش كشیده است باید از پل سنگى عبور كند و بالاخره كسى كه خروارها بار شبهات و وساوس را با خود حمل مىكند باید راهى را برگزیند كه داراى زیرسازیهای محكم و استوار باشد هرچند پیچوخمها و فراز و نشیبهای زیادى داشته باشد[1].
📝پینوشت
[1]. علامه مصباح یزدى، محمدتقی، آموزش عقاید، ص49.
📎 #اعتقادات
📎 #خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
💢اثبات وجود خدا؛ برهان امکان و وجوب
🔷براهین متعددی برای اثبات وجود خداوند وجود دارد. یکی از این براهین معتبر، متقن و بسیار مشهور در فضای اسلامی و حتی غربی، برهان امکان و وجوب است. این برهان را به صورتهای گوناگون میتوان تقریر کرد که شکل ساده تقریر آن بدین صورت است:
1️⃣موجودی هست؛ اثبات این مقدمه آسان است؛ چراکه هر کسی حداقل به وجود خودش علم دارد.
2️⃣این موجود یا واجب الوجود است یا ممكن الوجود و هیچ موجودى عقلا خارج از این دو فرض نیست. (ممکن الوجود یعنی موجودی که نیازمند است و وجود برایش ضرورت ندارد. واجب الوجود یعنی موجودی که هیچ نیازی ندارد و وجود برایش ضرورت دارد).
3️⃣ممكن الوجود برای به وجود آمدن، نیاز به علت دارد. حال علتش یا ممکن الوجودی دیگر است یا واجب الوجود؛ اگر علتش، ممکن الوجود باشد، در هر صورت فایدهای ندارد؛ زیرا یک موجود نیازمند وجود، نمیتواند به موجود نیازمند دیگری وجود ببخشد. در واقع مانند اینست که شخص کوری، بخواد کور دیگری را از خیابان عبور دهد.
4️⃣وقتی ممکن الوجود نمیتواند به آن وجود بدهد، پس واجب الوجود است که به او وجود میبخشد؛ زیرا او هیچ نیازی ندارد و وجود برایش ضرورت دارد و میتواند غیرخودش دیگر را به وجود بیاورد.
☑️در نتیجه واجب الوجود وجود دارد.
ذکر این نکته نیز لازم است که واجب الوجود همان موجودی است که ما آن را خدا میدانیم.
📎#خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
💢آیا با قرآن و روایات میتوان خدا را شناخت!؟
✅پاسخ
🔷یکی از راههای خداشناسی، شناخت خدا از طریق دلیل نقلی[قرآن و روایات] است. منظور از راه نقلی این است که ببينيم خود خداوند چگونه خودش را معرفی نموده است و یا پیشوایان دین درباره خداوند چه فرمودهاند.
🔹فرض کنید کسی به شما بگوید: آیا خدا وجود دارد؟ و شما پاسخ بدهید چون قرآن گفته خدا هست، پس خدا وجود دارد. او بلافاصله به شما ایراد میگیرد که اصل وجود خدا برایم سؤال است و تو از کتابِ خدای اثبات نشده، پاسخ من را میدهی. ازاینرو نمیتوان از متون نقلی برای اثبات وجود خدا استفاده نمود.
🔹در نتیجه این نوع از شناخت خدا برای کسی که باور به خدا، کتاب او و پیامبرش دارد، سودمند است و میتواند از طریق آن به شناختی معتبر از خداوند دست یابد، اما برای مرحله اول خداشناسی یعنی اثبات خدا، کارساز نیست؛ زیرا تا وجود خدا اثبات نشده باشد، کتاب خدا و پیامبر خدا بودن اعتباری ندارد.
🔹بنابراین، معارف خداشناسی را نمیتوان به استناد متون دینی معتبر دانست تا اینکه وجود خدا و صفات او اثبات شود.
🔹آری؛ پس از اثبات وجود خداوند و برخی اوصاف او مانند علم، قدرت، حکمت، صدق و اثبات ضرورت بعثت انبیاء، عصمت ایشان و به دنبال آن تداوم هدایت با ائمه علیهمالسلام، میتوان از سخنان خداوند و اولیای او در قرآن و روایات در معرفت به ديگر اوصاف و افعال الهی، مسیر هدایت و سعادت استفاده کرد.
📎#خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
💢توحیدِجعفری؛ خداشناسی با شناختِانسان
🔸پس از بیان برهان نظم در مطالب قبلی، به جلوههایی از حکمت و نظم در آفرینش انسان در کلام ناب امام صادق علیهالسلام اشاره کردیم. این مطلب، آخرین مطلب از این روایت نورانی است. مخاطبین محترم میتوانند به کتاب #توحید مفضل برای مباحث ناب #خداشناسی مراجعه کنند. نسخه اینترنتی و رایگان این کتاب در فضای مجازی موجود است.
🔷 بیتردید جایگاه انسان در نظام خلقت خداوندی که بس حکیمانه انتظام یافته، مهم و حیاتی است. ازاینرو توجه به خلقت انسان نیز میتواند او را بیشازپیش متوجه خلقت حکیمانهاش کند. در بخشی از سخن شریف امام صادق علیهالسلام به مفضّل در توحید مفضّل درباره مسئلهی بلوغ در دختران و پسران و علامت آن نکتههای بیان شده که از منظر فیزیولوژی روانشناسی و پزشکی بسیار حائز اهمیت است.
🔹 امام صادق علیهالسلام یکی از ظریفترین و پیچیدهترین نکتهها در مباحث بلوغ انسان، علامتها و نشانههای خاص آن را بیان میفرمایند: «تا آنگاهکه انسان پای در بلوغ نهد در این وقت اگر مذکر است، مو در صورتش میروید تا نشانهی مردی و عزت او باشد و از همانندی با زنان و بچگان به دورماند و اگر مؤنث است رخش از مو پیراسته ماند تا طراوت و زیباییاش دل مردان را برباید و نسل بشر ماندگار و پایدار شود».[1]
🔹در ادامه، امام صادق علیهالسلام به وجه توحیدی و خداشناسی این پدیده اشاره میفرمایند که وجود هر یک از این امور برای انسان، نشانه و دلیلی بر وجود خالق حکیم و تدبیر بینظیر اوست. هر بخشی و هر کارکردی در بدن انسان، بسیار حکیمانه و منظم قرار دادهشده است. امام علیهالسلام حکمت خون در رحم مادر و تغذیهی جنین با آن را علت جلوگیری از توقف رشد جنین، حکمت درد زایمان را جلوگیری از مرگ جنین و حکمت شیر برای نوزاد را جلوگیری از تغذیهی وی با غذاهای ناسالم میدانند:
🟩«ای مفضل در این مراحل نیک بیندیش. آیا میشود که این همه تدبیر بی مدبّر و حکیم باشد؟ میدانی اگر در رحم، خون به او نمیرسید همانند گیاهی که آب به وی نرسد خشک و پژمرده میگشت؟ آیا میدانی وقتیکه بزرگ شد اگر مادرش را درد زاییدن نمیگرفت چون زندهبهگور، در رحم میماند و اگر در هنگام ولادت شیر با او نمیساخت یا از گرسنگی میمرد و یا با غذایی نامناسب و زیانبار تغذیه میشد؟ ...».[2]
☑️در این بیانات نورانی امام صادق علیهالسلام مانند دیگر قسمتهای توحید مفضل، نکات بسیار مهمی بیان شده که هرکدام از این امور باید سبب تقویت خداشناسی انسان شود. پیچیدهترین و ریزترین اموری که در بدن انسان به کار رفته، نشانهای بر علم، حکمت و قدرت الهی است.
📝پینوشت
[1]. ميرزايی، نجفعلی، شگفتیهاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل)، ج1، ص47.
[2]. همان، ص48.
📎#خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
💢برهان «حرکت»؛ برهانی قدیمی بر وجود خداوند
🔸برهانهای متعددی بر اثبات وجود خداوند متعال اقامه شده است. اندیشمندان الهى هر کدام، از راههای مختلف بر وجود خداوند استدلال آوردهاند. این نکته قابل توجه است که هر برهانى دارای مزیتی است که ممکن است دیگری نداشته باشد. برخی برهانها مانند نظم برای مردم عادی مفید و برخی دیگر تخصصی و برای گروهی که با مفاهیم فلسفی آشنا هستند، متناسب است.
🔸ازاینرو ذکر برهانهای گوناگون بر اثبات وجود خدا با توجه به تنوع مخاطبان سودمند است.
🔷 از برهانهای قدیمی که بر وجود خداوند اقامهشده، برهان «حرکت یا مُحَرِّک اول»[1] است. در این برهان بر اساس وجود حرکت در عالم، به اثبات خداوند پرداخته میشود. ارسطو نخستین کسی بود که برهان حرکت را در قالب برهان ارائه کرد. البته این برهان مبتنی بر اصول و مقدماتی است كه شاید در بیان ارسطو بیاننشده، ولی ارسطو خود به آنها قائل بوده است.[2]
🔹سادهترین شکل که مقصود از این برهان را روشن و برای فهم عمومی نیز مفید است، عبارت است از:
1️⃣جهان، متحرِّک است (دارای حرکت) یا به تعبیر شهید مطهری رحمهاللهعلیه، طبیعت از تغییر یا حركت به معنای اعم خالی نیست.
2️⃣مقدمه دوم: هر متحرِّکی نیازمند مُحرِّکی (حرکتدهنده) است. (از طرفی تسلسل در علتها محال است).
☑️نتیجه: سلسله حرکات باید منتهی شوند به مُحرِّکی که خود مُتحرِّک نیست (مُحرِّک ثابت اول).
🔷توضیح تفصیلی برهان حرکت
1️⃣هزاران حركت در خارج قابل مشاهده است.
2️⃣حركت بدون محرک نمیتواند باشد، یعنی محال است که این حركات بدون محركی صورت گیرد.
3️⃣عامل یک حركت، مثلاً افتادن برگ یک درخت، یا مادی است یا غیرمادی.
4️⃣اگر این عامل مادی نباشد، معنایش این است كه این حركت، مستند به یک علت غیرمادی یعنی علت غیرمتحرک است. چون ماده همواره با تغیر همراه است. پس ما در همان قدم اول به محرک غیرمتحرک رسیدیم.
5️⃣ اما اگر عامل این حركت یک امر مادی باشد كه بنا بر مشاهده همینگونه است، این طبیعت و ماده كه مبدأ این حركت است، به سبب خالی نبودن طبیعت از تغیر و حركت، خودش متغیر است.
6️⃣حال سؤال پیش میآید که منشأ تغیّرِ آن طبیعت یا مادهای كه این حركت را ایجاد میکند، چه چیزی است؟
7️⃣آن منشأ تغیّر اگر مادی باشد، باید متغیر باشد تا این حركت را ایجاد كند، چون طبیعت نمیتواند غیر از این باشد. دوباره به آن منشأ تغیر نقل كلام میشود. اگر متغیر باشد باز نیازمند به تغییر دهنده و محرك است و چون تسلسل محال است، پس سلسله محرکها باید به محركی كه «غیر متحرک» است منتهی شود که همان مطلوب ما است.[3]
🔹محرک اولی که هیچ حرکت و تغییری در او نیست و مبدا بقیه حرکات است، همان موجودی است که ما آن را خدا مینامیم.
📝پینوشت
[1]. Proof of the prime mover.
[2]. شهید مطهری، مجموعه آثار. ج11، ص107.
[3]. همان.
📎#خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
💢دستهبندی براهین اثبات وجود خدا را بیان کنید:
🔹اندیشمندان برای اثبات وجود خدا ادله و براهین متعددی بیان نمودهاند. این براهین با توجه به ملاکهای متفاوت، دستهبندیهای گوناگونی دارند. این دستهبندیها در کتب فلسفی و کلامی ذکرشده است. دستهبندی برهانهای اثبات وجود خدا فواید متعددی مانند انسجام ذهنی در مورد ادله، به حافظه سپاری براهین و نیز توجه به تفاوت این براهین را در پی دارد.
🔷 دریکی از این دستهبندیها میتوان تمام براهین اثبات وجود خدا را در دو رویکرد کلی طبقهبندی نمود:
1️⃣رویکرد وجود شناختی: در این رویکرد، وجود خداوند با توجه به حقیقت وجود و یا تمسک به مفهوم خدا اثبات میشود. در واقع در این دسته از براهین، اثبات وجود خدا مبتنی بر پذیرش چیزی غیر از حقیقت وجود و خدا نیست.
🔸نمونه بارز این رویکرد، برهان آنسلم در فضای فکری غرب و برهان صدیقین جناب صدرالمتالهین، صدرای شیرازی است. در برهان آنسلم با استفاده از تحلیل مفهومی مفهوم خدا، وجود خدا اثبات میشود و در برهان صدیقین، صدرالمتالهین با پذیرش اصل واقعیت و با توجه و تحلیل وجود و حقیقت آن، به اثبات وجود خدا میپردازد.
2️⃣رویکرد جهان شناختی: در این رویکرد، با توجه به جهان خارج، مخلوقات و پدیدهها، براهینی بر وجود خداوند اقامه میشود. باید توجه داشت که اثبات وجود خدا در اینگونه براهین مستلزم پذیرش واقعیتی در جهان است تا بتوان از آن پلی به اثبات وجود خدا زد. ازاینرو برهانهای جهان شناختی، غایت شناختی، برهان درجات کمال، دلیل بر وجود خدا از راه تجارب خاص و... در این رویکرد قرار میگیرند.[1]
☑️ در مطلب بعدی به دستهبندی دیگری اشاره میکنیم.
📝پی نوشت:
[1]. خرمشاهی، بهاءالدین، خدا در فلسفه (برهانهای فلسفی اثبات وجود باری)، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ص 57.
📎 #خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
💢توحید در کلام امیرالمومنین علی علیهالسلام
🔷اصول دین، یعنی اصولی که هر مؤمنی باید به آن باور داشته باشد. این اصول عبارتند از توحید، نبوت، امامت، عدل و معاد.
🔹در میان این اصول، توحید دارای جایگاهی والا و به تعبیری زیربنای منطقی دیگر اصول است؛ چراکه در صورت نپذیرفتن توحید نوبت به دیگر اصول نمیرسد و باور به بقیه اصول منطقی و درست نیست.
🔹توحید، بهعنوان رشته محکمى در نظر گرفته شده که دانههای یک تسبیح را به هم پیوند میدهد، رشتهای که دیگر اصول اعتقادی را منسجم و منطقی در خود معنا نموده است.
🔹در میان این اصول، توحید دارای جایگاهی والا و به تعبیری زیربنای منطقی دیگر اصول است؛ چراکه در صورت نپذیرفتن توحید، نوبت به دیگر اصول نمیرسد و باور به بقیه اصول منطقی و درست نیست.
🔶بهاصطلاح میتوان گفت توحید، بهعنوان رشته محکمى در نظر گرفته شده که دانههای یک تسبیح را به هم پیوند میدهد، رشتهای که دیگر اصول اعتقادی را منسجم و منطقی در خود معنا نموده است.مولای موحدان، حضرت علی علیهالسلام در خطبهای نورانی و البته عمیق میفرمايند: «اَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ، وَكَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ، وَكَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ...»؛[1] «سرآغاز دین، معرفت و شناخت اوست [خداست] و کمال معرفت و شناخت او، تصدیق به ذات پاک اوست و کمال تصدیق به او، همان [باور به] توحید اوست».
✅در این فراز امام علیهالسلام اوج و کمال باور به خدا را، یگانه دانستن او و انکار شریک برای او میداند. درواقع اعتقاد به خدا با پذیرش و باور به توحید، کامل میشود.
📝پینوشت:
[1]. سید رضی، نهجالبلاغه، خطبه اول.
📎 #خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
💢توجه به خلقت حکیمانه الهی
🔷 در مطالب قبلی بیان شد که نظم و انسجام بینقصی در خلقت عالم هست، در این متن به یکی از این موارد در بیان امام صادق علیهالسلام اشاره میکنیم:
🔹بیتردید حساسترین عضو بدن انسان، مغز است. مغز بهعنوان فرمانده بدن، نقش مهمی در تفکر بهعنوان مهمترین عمل انسان نسبت به دیگر موجودات دارد. ازاینرو کوچکترین ضربهها میتواند اختلال جدی در فهم و کارکرد انسان ایجاد کند.
🔹ادراک، یادگیری، یاددهی، تصمیمگیری، اندیشیدن، حرکت کردن، گفتن، شنیدن، بوییدن، حفظ تعادل، انجام عملیات ریاضی، کنترل امور غیرارادی مانند ضربان قلب و ... همه مرتبط با مغز است. تحقیقات در مورد مغز هراندازه بیشتر میشود، حقایقی حیرتانگیز از این عضو حساس به انسان میدهد. از باب نمونه در تحقیقی تعداد نورونهای[1] مغز انسان حدود شصتوهشت میلیارد نورون بیانشده که هرکدام توانایی ارتباط و تأثیر روی تعداد زیادی نورون دیگر را دارد.[2]
🔹امام صادق علیهالسلام در سفارشی به مفضل بن عمر ما را به اهمیت نقش مغز و تدبیر حکیمانه الهی توجه دادهاند:
🟩«اگر موانع كنار مىرفت و مغز را مىديدى، درمىيافتى كه به حائلها و لايههاى مختلف پوشيده شده تا ثابت ماند و از حوادث آسيبى نبيند. جمجمه نيز كلاهخودى است كه مغز را از آسيبپذيرى در برابر ضربهها و صدمات نگاه مىدارد. و نيز سر انسان با انبوهى از مو پوشيده شده تا پوستينى براى سر باشد و آن را از گرما و سرماى شديد حفظ كند. بهراستی جز كسى كه مغز را آفريده و منشأ فرماندهى احساس قرارش داده و به خاطر بلندمرتبه بودنش در بدن و حساس و خطير بودن موقعيت آن، آن را سزاوار حفظ و نگاهدارى نموده چه كسى آن را اینگونه در دژى مستحكم قرار داده است؟»[3]
👌🏻در پستهای بعدی به بخشهایی دیگر از نظم حیرتانگیز عالم در کلام امام صادق علیهالسلام میپردازیم.
📝پینوشت
[1]. به سلولهای عصبی، نورون میگویند.
[2]. موضوع «ظرفیت حافظه انسان بهاندازه کل اینترنت»، https://btid.org/fa/news/84532
[3]. ميرزايی، نجفعلی، شگفتیهاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل)، ج1، ص60.
📎 #خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
💢اثبات توحید در نامه31 نهجالبلاغه
🔷امامالموحدین در نهجالبلاغه ، بیانی زیبا، عقلی و قابلفهم در مورد توحید دارند. در فرازی از نامه31، امام علیهالسلام به استدلالی بر توحید پروردگار اشاره میکنند که در این نوشتار به آن میپردازیم.
🔸امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند: «...وَ اعْلَمْ یَا بُنَیَّ أَنَّهُ لَوْ کَانَ لِرَبِّکَ شَرِیکٌ لَأَتَتْکَ رُسُلُه...»؛[1] «...پسر عزيزم! بدان كه اگر پروردگارت شريكی داشت، بیگمان فرستادگان و رسولان نزد تو میآمدند...».
🔹استدلال در این روایت از این قرار است:
1️⃣ پسرم بدان اگر برای پروردگار تو شریکی بود، قطعاً پیامبرانِ آن خدای دیگر هم برای تبلیغ و رساندن پیام آن خدا به مردم، نزد تو میآمدند.
2️⃣ امّا پیامبران آن خدایِ دیگر نزد تو نیامدند.
🟩پس پروردگار تو شریکی ندارد.
🔸توضیح استدلال
🔷در این استدلال حضرت درصدد بیان این نکتهاند که به حکم عقل چون خدا حکيم است؛ پس اگر شريکی میداشت، باید از روی حکمت هر دو خدا مسیر سعادت را از طریق پيامبران خويش به مردم برسانند.
🔹از طرفی ما میبینیم تمام انبيا، بشر را بهسوی خداى واحد دعوت کردهاند؛ آيات قرآن و متون کتب آسمانى گواه اين مطلب است. حال اگر خدای دیگری بود، باید پیامبرانی غیرازاین پیامبران میفرستاد که با دیگر پیامبران در مورد خدا تفاوت نظر داشته باشند.
🔸به روشنی میبینیم که چنین پیامبرانی نیامدهاند. به زبان ساده صدوبیست و چهار هزار پیامبر آمدهاند و هرکدام از آنان از خداى واحد سخن میگفتند و ملتها را بهسوی او فراخواندهاند، اگر غیر از الله، خداى ديگرى بود، پيامبران او كه صاحبان دین و راهنمای سعادت هستند، كجایند؟
📝پینوشت:
[1]. نهجالبلاغه ، نامه31.
📎 #خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
❇️اثبات توحید در کلام امام صادق عليه السلام
🔷استدلالهای متعدد عقلی و نقلی بر توحید پروردگار وجود دارد. ادله نقلی بر توحید در کتب روایی شیعه بسیار زیاد است. این روایات، به شیوهای اقامهشده که هم برای دانشمند و هم فرد عادی قابل فهم و منطقی است.
🔸از باب نمونه امام صادق علیهالسلام در مواجهه با کافری که به دو خدا قائل بود، استدلالی بسیار روان و البته قوی و منطقی بر توحید و نفی شرک بیان فرمودند.
🔹استدلال در این روایت از این قرار است:
🔸«اینکه تو میگویی خدا دو تاست، از سه حال خارج نیست:
1️⃣ یا هر دو خدا قوی هستند
2️⃣ یا هر دو ضعیفاند
3️⃣یا یکی قوی و دیگری ضعیف است.
پس اگر هر دو قوی «قادر» هستند، چرا یکی دیگری را دفع نمیکند تا بهتنهایی عالم را تدبیر کند و اگر میپنداری که یکی قوی و دیگری ضعیف است، ثابت میشود که خدا یکی است آنچنانکه ما میگوییم، چون دومی ضعیف است».[1]
🔸بررسی سه صورت دوخدایی:
1️⃣صورتی که یکی از دو خدا قوی و دیگری ضعیف باشد، حکمش روشن است؛ چون ضعیف ناقص است و خدا نمیتواند باشد، پس قوی خداست.
2️⃣صورتی که هر دو خدا قوی باشند، بر اساس بیان حضرت که فرمودهاند یکی باید بر دیگری غلبه کند تا تدبیر برای خودش باشد، باید توجهی به تدبیر عالم داشته باشیم. تدبیر اگر از سوی دو خدا میبود، با توجه به اینکه باید اراده هرکدام از آندو متفاوت از دیگری باشد، نباید این نظم و انتظام پدید میآمد.
در قرآن نیز اشاره به این نکته شده که اگر دو خدا در جهان بودند، آسمان و زمین فاسد و نابود میشدند.[2]
💠امام صادق علیهالسلام اشاره بهحکم صورتی که دو خدا ضعیف باشند، نکردند و علت عدم اشاره نیز روشن است؛ چراکه دو خدایی که ضعیف باشند، ناقص هستند و ناقص نمیتواند خدا باشد.
در نتیجه تنها خداوندی که قادر مطلق است و هیچ نقصی ندارد، خدای یکتاست.
📝پینوشت:
[1]. شیخ کلینی، اصول کافی، ج1، ص81.
[2]. سوره انبیا، آیه22.
📎 #خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
♨️دلیل «معقولیت» و باور به وجود خداوند
🔸راههای پی بردن به وجود خدا بسیار زیاد است. درواقع این جهان و بهویژه انسان بسیار شگفتانگیز خلقشده که توجه به عالم و قوانین آن میتواند روزنهای برای کشف دلیل یا اقامه استدلالی جدید بر وجود خدا باشد.
🔷 تقریر دلیل «معقولیت وجود خدا»
1️⃣به تقسیم عقلی دو گزینه نسبت به وجود خدا پیش روی انسان است؛ باور به خدا، عدم باور به خدا. این دو باور دارای دو تأثیر متفاوت از هم بر زندگی انسان دارند. درواقع هرکدام لوازمی در پی دارند که قابلتوجه است.
2️⃣بهعنوان نمونه باور به خدا با توجه به حکیم بودن و هدفمندی آفرینش او سبب میشود شخص خداباور به نبوت، معاد و ... معتقد باشد؛ چراکه خداوند حکیم، انسان بیهوده نیافریده است؛ بلکه مقصود از آفرینش او، هدایت انسان و رساندن او به کمال نهایی خویش است. علاوه بر اعتقاد به نبوت، معاد و ... باید یکسری اعمال مشخص را برای رسیدن به کمال حقیقیاش انجام بدهد.
3️⃣ در مقابل، عدم اعتقاد به خدا، لوازمی دیگر دارد؛ مانند اینکه اعتقاد به امور بالا بیمعناست و شخص هر کاری، هر عملی را بیتوجه به خدا میتواند انجام دهد.
☑️نتیجه: با توجه به مقدمه بالا و توجه به پیامدهای این دو اعتقاد، اعتقاد به خدا و لوازم آن معقولتر است، زیرا در صورت درست بودن اعتقاد به خدا، زندگی اخلاقی و منافع بسیاری به انسان رسیده و از شقاوت ابدی نیز دور شده است و اگر این اعتقاد درست نباشد و خدایی نباشد، کسی که باور به خدا داشته، نیز ضرر و زیانی ندیده است.
✅ازاینرو معقول، اعتقاد به خدا است. درواقع عقل حکم میکند ضرری که در صورت وجود خدا به انسان میرسد، قابل جبران نیست و خسارت ابدی به دنبال دارد، پس اعتقاد به او معقول است.
📎 #خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━✨
@Ostad_Shojae!خدا کو؟.mp3
زمان:
حجم:
1.77M
💥 خدا کو؟!
💠 طبق نظریه برخی دانشمندان، این جهان تصادفی بوجود آمده، و علم هم نتوانسته وجود خدا را اثبات کند!
👤استاد حائری شیرازی
📎#خداشناسی
┏━━━✨
🔹@ofoghemamzade
┗━━━