eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم
نه گفتم با محتوا مشکل نداره محتوای مفهموم دار
من زنگ میزنم دفتر رهبری میپرسم
چرا بعضی از آهنگ های رادیو آوا مشکل داره
😞کالای ایرانی😂😂 مپرسم عزیز
راستی دوست عزیزی که از بلک پینگ سوال پرسیده بودی بزن اینترنت عکس هاشون رو ببین این نشانه ی مشکل داشتن شون هست
ببین عزیز مثال زدم پیام رپ شده رو بخون👆🏻✨
😂😂منظورم این بود چرا خواننده خارجی
بچه ها جلسه چهارم یک بحث دیگه هست اینا رو وقتی تحقیقم کامل شد براتون میزارم دوباره🌹👍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👍
بحث تموم البته با پایان باز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸یاهو🌸 سلام گلا✨ امروز با یه داستان میخواییم شروع کنیم😜 خب بسم الله اول بگم که برای ۱۵گروه دعا داریم(میگم براتون‌ گرصبر کنی زغوره حلوا سازی😉) میرن پیش حاج آقا قرائتی میگن این همه دعا داریم همش باید در حال دعا کردن باشیم😐 به نظرتون حاج آقا چی میگن...؟ میگن کهه شما میرید ترمینال سوار همه قطار ها میشید..؟یا نه طبق نیازتون سوار میشید. گرفتید چی میگم..!👍 خب طبق نیاز هامون دعا می‌خونیم دیگهه👍✨ خب بریم برای‌گفتن ۱۵گروه🌹 ۱.اهل توبه ۲.اهل شکایت ۳.اهل خوف ۴.اهل رجا* ۵.اهل رغبت ۶.اهل شکر ۷.اهل اطاعت ۸.اهل اراده ۹.اهل محبت ۱۰.اهل توسل ۱۱.اهل افتقار* ۱۲.اهل عرفان* ۱۳.اهل ذکر ۱۴.اهل اعتصام* ۱۵.اهل تقوا {کلماتی که ستاره داره رو برام معنی کنید} یه قرار✨ بیایید باهم دیگه قرار بزاریم سر قنوت هامون بین دو صلوات بگیم که... 🔸الهم اجعل عواقب امورنا خیرا🔸 خدایا عاقبت منو به خیر کن🔺 خب میدونید چرا گفتم بین دو صلوات چون... صلوات دعای مستجاب شدس... خدا اولی رو میبره بالا آخری رو میبره حیفش میاد وسطی رو نبره که☺️ انشالله جلسه بعد آداب دعا رو میگم عزیزان✨ شما دعا کنید بارون بیاد مثل امروز سریع میگم😜 https://harfeto.timefriend.net/16370561558769 سوالی ...؟جواب سوالاتم
تاکید می‌کنم داخل کانال اصلی بهتره برید
✨آغاز پارت گذاری ✨
🌳🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳🌳 🌳🌳🌳 🌳🌳 🌳 رمان ✨امنیتی ✨ زنگ زدم به نرجس خانم و خبر دادم . بعد چند دقیقه با یه پسر جوون اومد . قبلا که من ۴ سالم بود همسایه این خانواده بودیم و از اونجا با نیما دوست شدم . نرگس و نرجس تازه به دنیا اومده بودن . که بخاطر شغل پدرشون از اون محله رفتن . ولی دوستی من و نیما سر جاش بود. تا الان که ... نیما خیلی به من اعتماد داشت ... اون پسر جوون گفت . رسول:سلام ، ببخشید شما از دوستای نیما هستید؟ مقداد:سلام....اره همکارشم رسول:میشه خوب توضیح بدی ببینم چی شد؟ مقداد:خوب....من جلو تر رفتم.....در ماشین رو باز کنم که یه دفع.....با صدای جیغ برگشتم و ....نیما رو دیدم که روی زمین افتاد . رسول:چرا اینطوری حرف میزنی ؟😳ترسیدی؟ از خجالت سرم رو پایین انداختم که نرجس خانم گفت نرجس:ایشون همون آقا مقداد هستن . رسول:اها !!!! پس شمایی ، خوشبختم . مقداد: شما هم باید آقا رسول باشید . رسول:بله مقداد:منم خوشبختم . نرجس:به منم میگید داداشم کجاست یا نه ؟ در همین لحظه نرگس خانم بلند شد . نرجس خانم با دیدن نرگس گفت نرجس:تو هم اینجایی !؟ نرگس:یا حسین این چه بلائی بود به زنش چی بگیم ،،، کیمیا تازه عروسه ، تو چشم آقا محمد چطوری نگاه کنیم... و بقیه حرفش با شکستن بغضش خفه شد..... مقداد:نرگس خانم حالا که چیزی نشده ! فقط یکم هوشیاریش پایینه که به لطف خدا میره بالا کم کم. نرگس:اگه نرفت چی؟ مقداد:نیما انقدر پسر خوبیه که خدا بدون شهادت و با مرگ عادی نمیبرتش پیش خودش ، مادر میخواهد بچه مثل نیما تربیت کنه....نگران نباشید. انگار با حرفام آروم شدن . مشغول صحبت با رسول بودم که دکتر اومد و گفت......... از خونه بودن خسته شده بودم . یکی از اون دوتا هرکول که بهم حمله کردن اعتراف کرد که از طرف رکس اومده . حس عجیبی داشتم که با اون همه محافظت از چهره و هویتم بازم لو رفتم . شاید بخاطر محافظت بیش از حد بوده . بعید نیست . اطلاعاتی بودن یعنی مثل مردم خاکی با مردم مهربان گوش به زنگ برای کمک به مردم ولی من.... خاکی نبودم و اصلا بین مردم نمیرفتم . مهربان بودم اما با هر کسی نه . گوش ب زنگ بودم اما با ترس از شناسایی شدن. دستم هنوز درد میکرد. تصمیم گرفته بودم که به محض خوب شدن ،،،،، انتقالی بگیرم برای کار داخل واحد سایبری سپاه ،،،،، واحد امنیت و اطلاعات به درد من نمیخورد ..... چند باری هم تلفنی با آقا محمد دربارش صحبت کرده بودم که گفته بود مشکلی نیست و تو وظیفه ات رو کامل انجام دادی . پ.ن:مادر میخواهد بچه مثل نیما تربیت کنه......💔✨ آنچه خواهید خواند: گذری بر رمان .... ✨با ما همراه باشید ✨ نویسنده:آ.م
✨پایان پارت گذاری ✨
چرا وقتی دکترا میگن‌ اُمیدتون‌ بھ‌ خدا‌ باشھ همه ناامید‌ میشن؟ مگھ خدا‌ امیدِ همه مـا نیست؟ اصلا مگھ امیـدی بالاتر از‌ خدا هست !👩🏻‍⚕🧡'
‹ مرﺩﻡ ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻗﺪﺭ نشناسند ! › اما ﺯﻣﺎﻧﯽ کھ خوبی ﮐﺮﺩﻥﻫﺎﯾﺖ فقط برایِ خـدا باشد، ﺩیگـر ﻗـﺪﺭ نشنـاسی برایت اهمیتی ندارد. چون میدانی خدا به جای همه برایت جبران خواهد کرد👩🏻‍🌾🌼!'
راھ کسانی کھ آنان را مشمولِ نعمت خود ساختی؛ نھ کسانی کھ بر آنان غضب کردھ‌ایی و نھ گمراهان !🚌✨ ↵ فاتحه/۷
بزرگ‌ ترین اقیانوس، اقیانوسِ آرام است. پس آرام باش، تا بزرگ شوی. + زندگی کـن و اصلا نگـران نبـاش، نویسندھ خداست !📜✨
https://harfeto.timefriend.net/16375744988941 اگه بخوای یه جمله به فرمانده بگی که حالش خوب شه🙂💔 چه خواهی گفت🙃؟¡ 🤓متفاوت بگین... 🙂یه چیزی بگید حالم خوب ش...❤️✨
اقرار میکنم بھ گناھ و بعید نیست مُنڪر شود خدا و بگوید ڪجا؟ چھ بود ؟!🙇🏻‍♀🌱