هدایت شده از اینستای انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاله قزی یه سلبریتی واقعی بود
روحش شاد
💬 #afsaran_gnarm
@insta_enghelabi
405.5K
ای کاش نوکرت باشم ...💔✨
یا امام رضا ...🌝🌹
هیئت جای شما خالی ...🙂👌🏻🎋🌙
شاید بعد یه عمر گناه ...💔
معجزه ای شد ...🌚
در درگاه ستاره هشتم ...🌙
بخشیده شدیم ...!✨
#محیصا
#شبای_هیئتی
#تـــــلنـگـــر
هیـچوقت
توزندگیتونهیـچچیزیتونرو
بابقیـهمقایسـهنکنیـد🚫
چهوضـعزندگیتون
چهشغلیاتحصیلاتتون
چهحتیهمسـریافرزندتون
اولینقیـاسکننـدهیدنیا
شیـطانبود!
آتشراباخاکمقایسـهکرد!-'🌱
#تلنگرانه
┊ʚ🕳🚶🏻♂ɞ┊↴
اگہ بہ گناه بلہ بگی بہ: ❌
[هَل مِن مُعینٍ]
مَهدی فاطِـمہِ نہ گفـتی🙂❗️💔
حـواســت بہ افــکـارت
بـاشــہ کــہ گــفــتـارت
میشود؛ وبعد رفتـارت
مـیـشــود و رفــتــار بہ
انــجـام عــمـل مــنـجـر
میشود ...⛓🌙🌚
#تلنگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️گزارش ارسالی از انگلیس
بالا رفتن قیمت غذا و فشار بر روی خانواده های انگلیسی 📰
#محیصا
@hlifmaghar313
#تلنگر
اگہدخترۍعکساشونمیذاره🧕🏻
پروفایلواستورۍنمیڪنہ!📵
علتـشایننیستکهزشته
یاتیپنداࢪه!😒
شایدچیزۍداࢪهکهخیلۍهانداࢪن
مثل حیا 🌚🎋
#محیصا
♡اللـ℘ـم؏ـجللولیڪالفـࢪج♡
@hlifmaghar313
اگهمیخواهیشوقشهادتتودلتباشه...
نگاهتروحفظکنعزیزمن...🌱💥
#محیصا
به مقرما بپیوندید💬 :
@hlifmaghar313
『حـَلـٓیڣؖ❥』
ای کاش نوکرت باشم ...💔✨ یا امام رضا ...🌝🌹 هیئت جای شما خالی ...🙂👌🏻🎋🌙 شاید بعد یه عمر گناه ...💔 معجز
اینم محیصا خانمتون ..
کشید ما رو😂💔
#جابر
『حـَلـٓیڣؖ❥』
اینم محیصا خانمتون .. کشید ما رو😂💔 #جابر
منشرمندههمگیامنبودم...
ببخشید...
#محیصا
اَزشِیطـٰانپُرسیدَند:
_چِہچـیزۍمیزَنۍ؟!❗️
+تیر🏹
_بِہڪُجـٰامیزَنۍ؟💥
+قَلبۅرۅحِاِنسـٰان🌝
_چِـجۅرۍ؟!❓
+وَقتۍدارِهمیرِهبیرۅنۅرۅسَرۍمیپۅشِہ
میگَمیِڪَمعَقَبتَر⚠️
+ۅَقتۍدارِهنَمـٰازمۍخۅنِہ
میگَمیِڪَمتُندتَر💔
+ۅَقتۍدارِهاِنتِخـٰابمیڪُنِہ
میگَمیِڪَمچَـسبۅنتَر🎋
+ۅَقتۍدارِهبِہڪِسۍنِگـٰاهبَدمیڪُنِہ
میگَمیِڪَمبیشتَر❌
+ۅَقتۍدارِهقرآنمۍخۅنِہ
میگَمیِڪَمزۅدتَر🕯
#تلنگر
#محیصا
@hlifmaghar313
∞♥∞
#السلام_علیک_یاصاحبالزمان
اللّٰهـمَ ڪُـڹ لـولیـڪَ الحُجَّـــة بـْـن الـحَسڹ
صلواٰتڪ علیہِ و علےٰ آبائٖہ فےٖ هذہ السّاعة
وَ فـےٖ ڪُلّ ســٰاعة ولیّاً وحافــظاً و قائــداً
ًوَ ناصِــراً وَ دَلیــلـاً وَ عَیــناً حتـے تُســڪِنہُ
أرضَـڪ طوْعـــاً و تُمتِّـــعَہُ فیٖـــھٰا طویــلـٰا
#اللهمعجللولیڪالفرج
#سلام_اربابم♥️🤚
صبحم شروع
می شود
✨ آقا به نامتان
روزیِ من همه جا ذکر نامتان
صبح علی الطلوع
✨ سلام بر شما
من دلخوشم به جواب سلامتان
💜اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
💚وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
♥️وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
💛وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#روزتونبابرکت✨
#سلاماربابدلم🌱
😍❤️ وقتی علاوه بر همه قلب های اوریگامی ...
همه قلب های ایران ..
برای تو میتپید🙃😍❤️
اونم تو جشن دخترات🕊❤️
-🤞🏻😎دهههشتادی؛دخترونه؛برای سردار🙂-
#حلیف
#زیبا_طوری
#جابر
13.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حواست به اطراف هست ؟🙂💔
چقدر دنیا عوض شده که از چادر حضرت فاطمه(ص)پول در میارن ...⚠️
❌شمادیگهاسیرایندامنشوخواهرمن🎋
#محیصا
@hlifmaghar313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چجوریازتودستبکشم..؟!😭🙃
.
.
.
#حُــــنَـــیْــنِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی بچههای سپاه ، افسرهای اطلاعاتی موساد رو توی ابوظبی میبینن میگن...😂✋🏻
گَـرچِہیِڪْعـُمرمَناَزدِلبـَرخودبۍخَبـَرَم
لَحـظہا؎نـیستڪِہیـٰآدَشبِـرَوَداَزنَظَـرَم...シ!
#منتظرانه
#امام_زمان
ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعوتحاجابوذرروحیقزوین😎✌️🏻
.
.
قزوینینداشتیم؟
.
.
#حُــــنَـــیْــنِ
شمـااگــردرسنگـرخوابتبـردهاسـت
بـهایـنمعنـانیسـتکـهدشمـنهـم
خوابشبـردهاسـت...
تـوخوابـتبـردهوسعـیکـن
خودترابیـدارکنـی✋🏻
حضـرتآقـا📒!
#محیصا
@hlifmaghar313
#تلنگر
خِیلےازمـٰاھـٰامیدونیمڪِھچَتڪردنبـٰانامَحرمگنـٰاھہ👀 .
میدونیمڪِھدوزدیڪَردنگنـٰاھہ🚶♂.
میدونیمنبـٰایددِلڪَسیروشکوند
نَبایدبـےاحترامےڪَرد👀 .
نبـٰایداصرافڪَرد🚫 .
وَلےھمچنـٰانداریمگنـٰاھمیڪنم👀!
بـٰااینڪـٰارمونفَقطظہوراقـٰامونعقبمیدازیم💔'
یِچیز؎مِیدونِستِے-!
مـٰاکلاحَواسموننِیس:\
وَلـیمولـٰاموندائمدعـٰامونمیڪِنھ...ッ!
یكمحواسمونبہقَلبِشَڪَستھمھد؎فـٰاطمھ باشھ . . .
#محیصا
@hlifamghar313
『حـَلـٓیڣؖ❥』
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀ •🌸°∞° •🌸° ✨﷽✨ #رمان_انلاین #راه_عاشقی♥️ #قسمت_صد_سوم ✍🏻نویسنده: فاطم
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸°∞°❀🌸❀
•🌸°∞°
•🌸°
✨﷽✨
#رمان_انلاین
#راه_عاشقی♥️
#قسمت_صد_چهارم
✍🏻نویسنده: فاطمه رستگار...
- فاطمه ..
آروم باش ..
نه .. چیزی نیست .. دکتری گفتن حالش خوبه ..
فقط باید دعا کنیم به هوش بیاد ..
نه .. سعی کن آروم باشی ..
تو باید خواهرت رو دلداری بدی ..
نه .. آروم بهش بگو ..
نیاز نیست همه جزئیات رو بفهمه ..
نگران نباش .. علیرضا خوبه ..
فاطمه جان یه دقیقه به من گوش کن ..
الان کجایین ؟!
سعی کن راضی اش کنی که اینجا نیاد ..
اینجا اومدن فایده ای نداره ..
میدونم ..
باشه .. بهت خبر میدم ..
خداحافظ ..
کمال به سمت علیرضا و محمد حسین رفت ..
که پشت شیشه خیره به تخت توی اتاق ایستاده بودن ...
- بچه ها ..
- چیشد ؟!
- تموم شد ..
- خب .. چی گفت مامان ؟!
- گفتن و راضی کردن فاطمه اگه از خالتون سخت تر نباشه .. آسونتر نیست ..
اصلا اجازه حرف زدن نمیداد..
- حق دارن ..
کی باورش میشد حدیث ..
اینجا ... رو این تخت .. تو آی سیو ؟!
- فقط حواستونو جمع کنین ..
ممکنه خالتون بیاد بیمارستان ..
جلوش باید خودتونو کنترل کنین ..
خدا کمک کنه ..
- دلم میخواد حدیث همین الان به هوش بیاد ..
بلند شه ..
هرچی زودتر این کابوس تموم شه ..
---------------------------------------------------------
فاطمه و راحله از در بیمارستان وارد شدن ..
- کجاست ؟! حدیث .. حدیث کجاست ؟!
- حدیث کیه خانم ؟!
- حدیث دختر منه .. شریف ..
- چی میگی راحله .. دختر منه چیه ؟!
آروم باش ..
خانم حدیث شریف ..
فکر کنم .. تو آی سیو باشن ..
از کدوم سمت باید بریم ؟!
- سمت چپ .. راهرو رو که برید ..
با آسانسور.. طبقه ۲ ..
- ممنون ..
- دیدی فاطمه !؟
دیدی چی به سرم اومد ..
بیچاره شدیم .. دیگه بدبخت شدیم ..
بچم از دست رفت ..
- آروم .. آروم .. بیمارستانه ..
بیا بریم .. از این طرفه ..
----------------------------------------------------------
- بابا ... خاله ..
راحله خواهرش رو کنار زد و با سرعت بیشتری به سمت علیرضا رفت..
- علیرضا...
علیرضا .. خاله .. حدیث کجاست ؟!
مگه نگفتی ما تهرانیم..
مگه نگفتی حدیث خوابیده ؟!
کجا خوابیده ؟!
بیمارستان ؟!
رو تخت بیمارستان ؟!
تو آی سیو ؟!
اینجا خوابیده ؟!
- خاله آروم باش ..
- چجوری آروم باشم علیرضا ..
حدیث .. حدیثم از دست رفت ..
حدیث فقط ۲۴ سالشه ..
مگه یه دختر ۲۴ ساله چقدر طاقت داره ؟!
مگه این بدن چقدر دووم میاره ..
- نگران نباشین راحله خانم ..
حالش خوبه .. دکتری گفتن فقط باید دعا کنیم به هوش بیاد ..
- اگه به هوش نیومد چی ؟!
من چیکار کنم ..
حدیث دست من امانت بود ..
کاش من اصلا زنده نبودم ولی حديث سالم بود ..
- عه .. راحله .. خدا نکنه ..
توکل به خدا کن ..
این چه حرفیه ؟!
نعوذبالله مگه من و تو جای خدا نشستیم ؟!
همه این بچه ها دست ما امانتن ..
امانت خدا..
خودش مواظبشونه..
مگه غیر از اینه ؟!
- نمیتونم ..
دست خودم نیست ..
حدیث بعد عمار همه زندگی منه ..
من یه بار عزیز از دست دادم ..
دیگه طاقت ندارم یه خار تو پای حدیث بره ..
که باورش میشد من که با تب حدیث میسوختم..
الان تحمل کنم بچم رو تخت بیمارستان افتاده ؟!
اصلا سالم به هوش میاد ؟!
حالش خوب میشه ..
خدایا .. چی کار کنم..
- بیا .. بیا بشین اینجا ..
محمد حسین .. یه لیوان آب وردار بیار ..
- آب نمیخوام ..
میخوام حدیث رو ببینم ..
- خاله الان موقعش نیست ..
اجازه نمیدن ..
- از پشت شیشه که میشه ..
من تا حدیث رو نبینم دلم آروم نمیگیره..
علیرضا .. حدیث کجاست ؟!
منو ببر کنار اتاقش ..
ببر کنار تختش ..
میخوام ببینمش ..
میخوام حدیث رو ببینم ...
#ادامــہدارد...
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
لینک پرش به قسمت اول:
--↻➣ https://eitaa.com/Hlifmaghar313/16649
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
┄•●❥ @Hlifmaghar313
•🌸°
•🌸°∞
•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞°❀🌸❀°∞°🌸•°∞