#از_زبان_فرمانده
دیشب رفتیم یه خیابون شلوغ برای خرید ...🌿🛍🛒
توی ماشین نشسته بودم..💓
نگاهم به پنجره بود و تو فکر بودم..
که یهو..😳‼️...
دیدم یه دختره با سر کاملا لخت😱♨️❗️
داره وارد مغازه کفش فروشی میشه😒...!
خوب که دقت کردم... سرش لخت نبود..🙂..!!
یه کلاه پوشیده بود...
موهاش هم دورش😕...
و ..
یه لباس زرد تو چشم..😖
با یه شلوار گشاد سفید...
که حاضرم قسم بخورم تا زیر زانوش بود😔💯
اول گفتم به من چه😏..!!
به قول خودشون هرکسی تو گور خودش میخوابه..!
خیره شد به من و چادرم.... نیش خندی زد و رد شد🙃..
با خودم فک کردم...)):
من همینجوریش نگران اینم که اون دنیا جواب شهدا رو بدم..)):
دلم براش سوخت...
چون نمیدونستم..
اون دنیا جواب شهیدی رو که به خاطر حجاب جونش رو داده چی میخواد بده😔💚
... به امید تفکر بیشتر در رابطه با حجاب...
#التماس_تفکر
#بخش_جدید
#فرمانده