eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
297 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_دویست_و_چهارده #محمد € بچه ها.. چه خبر.. ₩ سلام آقا.. € سلام
به نام خدا بعد از عملیات برگشتم پیش رسول... & چطوره امیر.. □ هعی.. بهتره.. کارت داشت.. & جانم رسول؟! $ داوود.. میدونم سختته .. اما یه خواهش دارم.. & بگو رسول.. $ برو خونه.. &‌چی؟؟ $برو خونه ما... & من اون جا برنمیگردم رسول.. اینو از من نخواه.. $ میدونم سخته.. اما خواهش میکنم.. من به لپ تاپم نیاز دارم... نمیتونم همینجوری دست رو دست بزارم.. & رسول.. & خواهش میکنم.. محمد چیزی نفهمه.. اینجوری که معلونه.. حداقل دو سه روز دیگه.. اینجام.. شاید یه کاری از دست خودم براومد.. & باشه... کلید رو ازش گرفتم... خدایا... چجوری من وارد این خونه بشم... هوف... در رو باز کردم... این خونه پر از خاطره رها بود.. خدایا.. خودت کمکم کن.. مستقیم به اتاق رسول رفتم... لپ تاپ رو که برداشتم به سمت در رفتم... شاید.. شاید بد نباشه یه سر به اتاق رها برم... اتاق بهم ریخته بود... لباسام آویزون جالباسی.. هع.. این چادر.. هنوز بوی رها رو میداد.. دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم‌... اشکام سرازیر شد.. من به هق هق افتادم... .... کاش رها چیز دیگه ای دارم خواسته بود.. سری به دفتر روی میز زدم.. آخرین برگ دفتر رو باز کردم🙂♥️✨🍃 ٪ هنوز مات و مبهوت انتخاب شیرینم هستم... کاش زمان برگرده.. به اولین باری که اسمم رو صدا کرد... چقدر عاشق اسمم شدم.. وقتی برای اولین بار.. گفت.. رها... گوشی قشنگیه.. هروقت روشنش میکنم... انگار داوود کنارمه! واقعا.... این اخرین خاطره نوشته شده بود... که نیمه تموم موند🙂🍃✨♥️ دیگه طاقت نداشتم اونجا بمونم.. فقط.. چفیه اش رو از روی جالباسی برداشتم.. سهم من از ت ... بوی عطر چفیته!! پ.ن🍃🙂خاطرش نا تموم موند.. که))): ✨✨✨بدونین از پارت بعد✨✨✨ بالاخره بهم رسیدیم.... پر از عقده هایی که اون داداشات سرم خالی کردن... جیغ کشیدم... رسوووووووووووووول دستمالی رو روی دهنم گذاشت... هرچقدر تقلا کردم.. بی فایده بود... سیاهی چشم هام.. آخرین چیزی که یادم موند...