『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا🦋🖤 #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_صد_و_پنج #رسول دیگه صلاح ندیدم تو دانشگاه باهاش درگیر بشم
به نام خدا😊
#رمان_پرواز_تا_امنیت
#پارت_صد_و_شش
#رسول
$ ایییییییووووووولللللللل
$ یافتم ... کشف کردم ... خودشه ... ایووووووول دارم من..😍😍😍
& چیه رسول؟؟ چی کشف کردی؟؟
₩ چه کردی .. جونت بالا بیاد بگو..
÷ رسول دهن واکن سکته کردیم..
$ عجبا.... چرا به ذهنم نرسید.. اح..
□ چیییییی؟؟؟؟؟ حرف بزن لعنتی😐
$ رئوف ... اطلاعات و مشخصات رو که از جونیفر میخواستیم توی یکی از صفحه های غیر رسمی رئوف پیدا کردم... اصلا از همین روش بوده که ما رو سر در گم کرده... عه عه
& رسول مثل آدم بگو چی پیدا کردی؟؟
$ اطلاعت جونیفر.... محل سکونت... تابعیت... ملیت.... اسناد.. سن.... مدرک تحصیلی... شماره.. آدرس... وای خدا
₩ دمت گرم رسول... گل کاشتیا🤩
÷ آره بابا... برعکس همیشه که گند میزدی😂
$ ایح ایح ایح ... برین دنبال کارتون ... من برم به محمد خبر بدم..
□ خدا به خیر کنه ... خودشیرین بی مزه..
$ بترکه چشم حسود🍎😂
دویدم به سمت اتاق آقا محمد..
آقای عبدی هم اونجا بود..
لباسم رو صاف کردم... موهام رو درست کردم..
تق تق تق
€ بیا داخل رسول
$ سلام آقا.. سلام آقا
~ سلام .. استاد رسول😊 ... بفرما
$ ممنون... آقا مژده بدین😁
€ چیه رسول چی کار کردی؟؟؟
$ شاهکار..
تونستم اطلاعات سایت تحت حفاظت رئوف رو هک کنم..
~ خب .. توی اون سایت چیه،؟
$ همه اطلاعاتی که برای رسیدن به جونیفر نیاز داریم..
€ واقعا؟؟
$ بله آقا😊
€ آفرین.. افرین... برو جلسه تموم شد میام😊
$ چشم ... با اجازه...
برگشتم ... کنار سیستم ...
& به آقای خودشیرین... چی شد... چاپلوسی هاتون افاقه کرد😂
₩ مگه میشه افاقه نکنه ؟؟
$ بسه نمکدونا...
گوشیم زنگ خورد...
$ الو.....
.....
رضا بود..
$ بچه ها رضا خوب شده.... داره میاد..😍
& رضا،؟؟؟؟؟
₩ خدارو شکر..
$الو سلام ... کجایی؟؟
٪ سلام ... دانشگاه تموم شده ... میخوام تاکسی بگیرم برم خونه
$ خونه نه ... بیا اینجا..
٪ اونجا برای چی؟؟؟
$ بیا فقط .. بعدا میگم ..
٪ خیلی خوب .. باشه ..
$ خداحافظ
٪ خداحافظ
رفتم گل و شیرینی گرفته بودم..
کل زندگیم رو مدیون رضا هستم..
رها هم اومد...
٪ سلام .. چه خبره؟؟
$ رضا مرخص شده .. گفتم بیای برای احوال پرسی و تشکر..
٪ خدا رو شکر ... باشه... حتما..
رضا با پای بام پیچی شده وارد شد..
همه هجوم آوردن سمتش..
پریدم بغلش
$ زخمی کی بودی تو؟؟😂
`` قربونت داداش...
٪ سلام آقا رضا ... بهترین؟؟
`` سلام .. ممنون خانم حسینی..
٪ من ... من خیلی شرمندم.... ببخشید.... واقعا تمام عمر مدیونم.... هیچ جوری نمیتونم جبران کنم..
`` خواهش میکنم ... مطمئن باشید هرکس دیگه جای شما بود من براش همین کار رو میکردم..
هرکس دیگه ای جا منم بود همین کار رو میکرد..
اختیار دارید ... وظیفس
٪ به هرحال خیلی ممنونم
□ خب دیگه ... آقا رضا مرخصی بسه... از امروز فقط چی؟؟
÷ کار کار کار 😂
& بله دیگه ... اصلا از امروز هرکس خسته شد کارش رو میده به رضا... میترسم زیاد استراحت کرده براش ضرر داشته باشه
€ بچه ها... رضا تیر خورده .... اجازه بدید بیشتر از این روی پا نایسته ... کمک کنید
₩ بیا... بیا بریم کار داریم😂
....
٪ خیلی خوب... من دیگه برم☺️ رسول جان تو کار نداری؟؟؟
$ کجا ... وایستا..
٪ بله؟؟
$ میری خونه؟؟
٪ آره... چطور ..
$ هیچی ... حماسه امروز صبح رو کیف کردی😂
حال کردی چه حرکتی زدم ... داداشتو دیدی😎
٪ 😂آره ... خدا بگم چی کارت نکنه... تا ظهر داشتم میخندیدم..
$ به من؟؟
٪ نه بابا... به اون پسره🤣 بد رکب خورد..
$😆 آها... اون که بله..
٪ میگم ... رسول..
$ جانم؟؟ بگو
٪ تکلیفش چی میشه؟؟ اخراجه؟؟
$ با رئیس دانشگاه صحبت کردم... فردا جلسه حراست دانشگاه هست... حتما بهت میگن.
٪ آها.... خود نامردش کجاست؟؟؟
$ تحویل منکرات دادمش.... معلوم نیست پدرش درش آورده یا نه...
٪ میگم الان ... اون .... ازت زخمیه... یه وقت..
$ نگران نباش... خودم حواسم هست🙂
٪ من رفتم ... خداحافظ..
$ خداحافظ رها
...
€ رسول ... بیا ببینم.. بیا پای سیستم
$ چشم
€ خب!!
$ خب؟؟🧐
€ توضیح بده..
$ چی رو؟؟
€ شاهکاری که میگفتی..
$ آها😂