eitaa logo
『حـَلـٓیڣؖ❥』
299 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
46 فایل
﷽ ‌‌ و قسم به دست علمداری ات...❗ • • • که تا پای جان .. پای پیمان خواهیم ماند..✋🌲 • • • حلیف ...👀🕊🖇 مقری به وسعت پیمان با علمدار حرم جمهوری اسلامی🍀 • • • • •کپی؟! •با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان •از تمام مطالب کاملا آزاد..🙂✅ • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا😍 #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_هفتاد_و_پنج #رسول رسیدم دم خونه محمد ... در زدم .. به محض
به نام خدا😄 نازگل بود.. $ وای خداا😍 الهی من فداش بشم رها ببین چه بزرگ شده... ٪ وای سلاااام .. آره ... یادته آخرین بار هنوز چهار دست و پا هم نمی رفت... انقدر ذوق داشتم .. رفتم جلو .. بغلش کردم😍 انتظار داشتم غریبی کنه و گریه... خنده خیلی کمی کرد.. $ عزیزم ... خوشگله😂 ٪رسول بدش به من😍 $ برو اون ور ... ایشون تا اطلاع ثانوی بغل عموشه😂❤️ نازی بگو عمو.. • عمو🐰 $ ای جانم .. دیدی رها .. دیدی😍 ٪ برو بابا ..‌‌ بدش به من ... $ عه... رها دوروز اینجاییم... بزار دست من باشه دیگه😐 رها از یه طرف میکشید ... من از یه طرف نمیدادم .. ¤ کشتید بچمو ... ولش کنین ... علی بود... وای خدا خیلی وقت بود ندیده بودمش... دلم واسه اخم و لجبازی هاش... دعواهامون... واسه همه چی تنگ شده بود😢 $ علیک سلام😐 ¤ رسول .. صب میکردی یه روز بگذره بعد سرمون خراب میشدید😂 $از دست تو😄 دستم رو انداختم دور گردنش... اما نازگل رو ول نمیکردم... موهای طلایی فرفری😎 $ علی خدا به دادت برسه😭 ¤ چرا؟؟؟😐 $ این دختر خوشگلت رو که اگه کسی ببینه میبرتش😍 ¤ بسه دیگه رسول .. این لوس بازیا رو بزار کنار😂 بده من بچمو $ برو به هیچکس نمیدمش... با دستای کوچولوش محکم گردنم رو چسبیده بود🤤 $ عمو جان فرار نمیکنم که یکم آروم تر خفه شدم😂 ¤ 😐آره بابا .. بیا پایین عموت جنبه ابراز محبت نداره ..🤓 $ خیلی هم دارم .. فقط اینجوری که تو من رو گرفتی زنده نمی مونم که جبران کنم😂 رها اون گوشه ایستاده بود... علی اصلا حواسش به رها نبود... همه سرگرم نازگل شده بودیم... یعنی نه من نه علی حرفی باهاش نمیزدیم.. بهش بر خورده بود یه نگاه کردم به رها که سرش پایین بود... به علی چشمک زدم.. ¤ رسول میگم خوب شد رها رو با خودت از تهران نیاوردی... واگرنه الان از حسودی میترکید🤣😂 $ اتفاقا الان همینجا داره خون دل میخوره که داداشیا کیس جدید پیدا کردن😂😂 ¤ عه کوشش؟؟ $ همینجاست... داره تمام نیروش رو جمع میکنه که بلایی سر نازگل نیاره..😂😂 نه عمو؟؟ نازگل فقط نگام میکرد... ٪ جمع کنین این مسخره بازی هاتونو😐 علیک سلام علی اقا.. رسیدن به خیر... چقدر دلم براتون تنگ شده بود... خوبی؟ میخوای من چمدونتو بیارم😒 ¤ 😊ببخشید آبجی... به خدا اصلا حواسم نبود.. $ آره... میدونی رها من آنقدر جذابم علی محو من شده بود😂 مگه نه خوشگله؟ نازگل لبخند میزد ... ٪ تو هیچی نگو .. که پام به تهران برسه دارم برات..😐 ¤ راست میگه دیگه رسول😬 من خودم حساب ایشون رو دارم .. ٪ شما اگه میشه حساب خودت رو داشته باش🤬 الانم اگه یکی از شما دوتا به غیرت و تیپش بر نمیخوره بیاد این کیف دانشگاه رو ازم بگیره .. دستم شکست😐 $ بزار من‌میارم ¤ نه نه نه... تو حواست با نازی باشه☹️ من خودم میبرم واسه رها خانم😍 رها خیلی بی توجه از کنارمون رد شد و رفت🤪 $ من گفتم ابروش رو درست کن زدی چشمشم کور کردی😐😂 ¤ چقدر عوض شده... یا خدا... خودت کمکمون کن😂 چه زود به تیپ و قبای خانم بر میخوره... رها پشت سرش بود😂😂 $ واقعا کار زشتیه علی ¤ هع... رسول تو جدیدا خیلی حساس شدی زود به تیپت بر میخوره😮 ٪ من یه تیپی نشون هر دوتا تون بدم اون سرش نا پیدا😂 رفت داخل.. ¤ من دارم برات.. $ تقصیر من چیههه😂 ¤ مهم نیست تقصیر کیه... ولی من دارم برای تو $ 😂ای بابا... تو زورگو بودی ... گفتم شاید بابا شدی بهتر بشی‌... تازه الان زورگو ترم که شدی🤣 ¤ بسه دیگه... بسه... بدو بیا بالا😆 سر نازگل رو گذاشتم رو شونم... اما سرش رو برمیداشت... دائم کلمه ورد زبانش بود .. • عمو🐰🐰 $ جانم .. قربونت😂😍 • عَ مو $ بابات کچل بشه چیه😂 • عَ مو $ بزار حالا وقتی منم بچه دار شدم میگم یه عمویی نشون بابات بده ..‌ صبر کن حالا😂😍 • عمو🐰 $ جان عمو... خوشگله خیلی ذوق داشتم ... نازگل خیلی با مزه بود...
به نام خدا😄🦋 وارد اتاق شدم ..😋🕊 ☆ سلام آقا رسول منور فرموندین... میگفتیم جوجه ای .. مورچه ای چیزی قربونی میکردیم 😂 $ سلام بابا... راضی به زحمت نبودیم😂 مامان کجاست .. درچه حاله؟؟ ☆ اونم تو اتاق.. الان میاد.. " سلام آقا رسول... ببخشید دیگه دختر ما هم نزاشت خستگی تون در بره... بدینش به من😊 $ سلام زن داداش.. نه بابا خودم بغلش کردم .. به هیچکس هم نمیدم... اصلا خودش گفته چایی نمیره • عمو🐰 $ ای بابا... علی این دخترت سوزنش گیر کرده😂 کچلمون کرد هی عمو عمو😂 باور کن تو اگه ده تا بچه داشتی الان آنقدر عمو نگفته بودن😂 • رسول این عادتشه... اول که یه کلمه رو یاد میگیره ... بعد تکرار میکنه الان بابا و ... زهرا دیگه چی بلده؟؟ " بابا.. آب... ماما.. امروزم که شما زحمت عمو رو کشیدی😊 ٪ فقط میمونه عمه که خودم یادش بدم😍😂 " فک نکنم یاد بگیره😂 ٪وقتی ماما رو یاد گرفته عمه رو هم یاد میگیره😂 " علی ببین .. خواهرت داره خواهر شوهر بازی در میاره ها😐😂 $ حالا بزارین دوروز اینجا باشه بفهمین من چی میکشم😂 ٪ رسوووووول😐 $ راستی بابا .. محمد خیلی خیلی سلام رسوند.. گفت من سرم شلوغه بی معرفت... تو چرا زنگ نمیزنی.. ☆ آره .. حالا حتما یادم بنداز زنگ بزنم ازش احوال بپرسم.. $ چشم... چند تا از اسباب بازی های نازگل رو آوردم .. از این عروسک های پلاستیکی که صوت داخلشون هست... با صدای صوت میخندید😂 $ الهی😍 چه قشنگ میخندی.. ٪ رسول بسه دیگه بدش به من .. $ جون رسول پیله نکن .. من به هیچکس نمیدمش😆 ٪ رسول میدی یا بگیرمش.. $ اگه میتونی بگیرش😂 ٪ علی .. علی رسول نازگل رو نمیده .. خوب منم دوست دارم بغلش کنم🙂😍 ¤ آقا هرکاری میکنید بچه من رو وابسته نکنیدااا. هوایی میشه میخواد بیاد همراهتون تهران .. من یه بار همین جنابعالی رو فرستادم تهران هفت پشتم بسه😐 ٪ 😐چه قدرم خودش رو تحویل میگیره😂 مامان اومد ... تعجب کردم... چرا؟؟ مگه...
عطیه😭
رسول... یا همون مجید نوروزی😂
آرش قادری😂❤️
🌺فال گاندویی🌺 باتوجه به عدد یکان شارژ گوشیت📱 : 0:حمید متقی 🧐 1:داریوش فرهنگ 🙂 2:وحید رهبانی 😁 3:مجید نوروزی 🤓 4:پندار اکبری 😌 5:اشکان دلاوری 😉 6:علی افشار 😎 7:عرفان ابراهیمی 👱‍♂ 8:خسرو شهراز 👴 9:لیلا اوتادی 🧕 باتوجه به عدد یکان سال تولدت: 0:در شهر بازی 1:در فروشگاه 2:زیر میز 3:روی نوک کوه 4:تو کابین قطار 5:روی پل هوایی 6:تو کشتی 7:لب دریا 8:در کافه 9:تو ماشین باتوجه به عدد دهگان قدت ❤️: 0:بهت می خنده 😂 1:باهات دعوا می کنه 😡 2:باهات عکس می گیره 📸 3:بهت یک کادو می ده 🎁 4:بهت شماره و آدرس خونشونو می ده 🏢 5:باست غدا درست می کنه 🥘🥗 6:باهات بازی می کنه 🎈 7:سرت داد می زنه 😤 8:باهات قهر می کنه 😠 9:بهت گل می ده 💐
فال گاندویی ببین برات چی اومد @Nazgol1384
این فالو مال همه میزارم داخل کانال
استوری همین ۵ دقیقه پیش آقای نوروزی
😍چالش داریم چه چالشی😍 😍چالش مکعب روبیک😍 😍ظرفیت¿محدود😍 😍جایزه¿ برنده میفهمه😍 😍زمان¿ تا ظرفیت پر شه😍 ¿اسم بدید¿👇 https://eitaa.com/Fatamh000 ••چنلمون•• •• @Robikchanelle ••
『حـَلـٓیڣؖ❥』
🌺فال گاندویی🌺 باتوجه به عدد یکان شارژ گوشیت📱 : 0:حمید متقی 🧐 1:داریوش فرهنگ 🙂 2:وحید رهبانی 😁 3:مج
مجید نوروزی تو کشتی باهام قهر میکنه😂 نظرتون چیه بندازمش تو آب 😂 دیگه خیلی داره وقت دنیا رو میگیره😂😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『حـَلـٓیڣؖ❥』
به نام خدا😄🦋 #رمان_پرواز_تا_امنیت #پارت_هفتاد_و_هفت #رسول وارد اتاق شدم ..😋🕊 ☆ سلام آقا رسول منور
به نام خدا😄🦋 با دیدن مامان هم من هم رها کم بو دد چشم هامون از حدقه در بیاد... علی چی میگفت😐 مامان که از منم سالم تره.. ♡ سلام مادر... خوبین... از این طرفا؟؟ یادی از ما کردین؟؟🤩 چیه چرا ماتتتون زده ؟؟ $ علی.. $ علیییییییی میکشمت😐 ¤ 😒تو خیلی بی جا میکنی .. برای چی😊؟! $ مامان... مامان که از منم سالم تره😡 ¤ وقتی با زبون خوش نمیایین همین میشه دیگه😂 .. خداوکیلی اگه میگفتم همینجوری بیایین باز یه بامبول در نمی آوردی که سرم شلوغه.. راه دوره ... خستم... نخوابیدم... درس داره😐 علی یه جورایی راست میگفت.. من باید بیشتر به خانواده اهمیت میدادم.. ولی نباید این کار رو میکرد $ علی من از اونجا تا اینجا کلی حرص خوردم... جون به جونت کنن یه آدم زورگوی لجبازی😂 ¤ خیلی خوب... بسه دیگه پر رو نشو.. خواستم برم‌مامان رو بغل کنم😍 خیلی دلم براش تنگ شده بود... ♡ خوبه .. خوبه... خجالت بکش .. اون موقع که من تورو بغلت میکردم دبیرستان بودی.. الان دیگه مردی شدی.. از قد بلندت خجالت بکش.. تو ۲۰ سالم بزرگ بشی این لوس بازیات رو جمع نمیکنی😂😡❤️ چقدر لاغر شدی... بمیرم ... رها هم که استخون شده.. لااقل یه چیز درست میکردی هم خودت جون بگیری هم بچم😒 ٪ مامان تورو خدا آنقدر این رسول رو لوسش نکن🤢 به خدا این همیشه خدا در حال خوردن... فقط نمیفهمم چرا همینجوری میمونه🤐🙄 $ از بس باید حرص جنابعالی رو بخورم😓😬 ٪ به من چه😬🙄 $ هی رها کجا رفت... چش شد.. باکی رفت.. چی کار کرد... کی میاد.. دیر اومد.. زود رفت.. ناراحت شد🙄 خوب آدم با این همه حرص و جوش لاغر میشه دیگه😂 ٪ تقصیر خودته... دایی مهربان تر از مادر میشی😀 $ فعلا که عموی مهربان تر از پدرم😂 شما تو نوبت وایسا😂 ☆ بس کنین دیگه .. چقدر کل کل میکنین ... رها .. پاشو برو یکم آشپزخونه کمک مامان و زن داداشت بده .. اگرم خسته ای برو تو اتاق رسول بخواب😃 ٪ اتاق رسول چرا؟؟ میرم اتاق خودم😄 ¤ نه دیگه .. اون اتاق از عمه رسیده به دختر من نازگل خانم😁 ٪ 😕دوروز نبود ما... اتاقم رو دادین اجاره🙃 حالا اشکال نداره😎 عوضش اتاق رسول مال من🤣 $ چرا اتاق من😫 ٪ چون نازگل عموش رو خیلی دوست داره😂 $ حسود هرگز نیاسود😂 ٪ حسود اون داداش زشتت علیه.. ¤ به من چه😐😑 ٪ همین که گفتم😂حرفم نباشه .. بابا علی ..بلع🤮 عمو رسول .. ایی🤢 حالم بهم خورد .. با این اسمای مسخرتون😬😂 ¤ 🙄رها برو تو اتاق یکم راحت شیم😣 $ تو اتاق من رفتی نرفتیا😐 ٪ برو بابا... من ه اجرا دوست داشته باشم میرم .. بی توجه به حرفم رفت تو اتاقم.. البته ... اتاق دیگه مال من که نبود.. اما هنوز بعضی از خرت و پرت هام توش بود.. به نازگل نگاه کردم🤓 اصلا حواسش به اطرافش نبود.. تو دنیای خودش بود دیگه عمو عمو گفتنش قطع شده بود🤪 بلند شد رفت به طرف اتاق خودش... در میزد😂 $ رها از بچه یاد بگیر تو اتاق خودشم میخواد بره در میزنه🤣😂 گفتم حتما رها نشنیده.. ولی امکان نداشت جواب نده😂 از تو اتاق صداش رو بلند کرد😂 ٪ رسووووول .. تورو خدا لم کن اه.. نازگل در میزد همچنان.. $ عمو اتاق خودته😂 بسه دیگه برو تو.. یه نگاه مظلومانه ای کرد دوید به طرفم.. کفشاش صدا میداد... از همون کفش هایی که صوت دارن😅 بغلش کردم.. $ عمو بابا کو؟؟ جواب نمیداد😂 انگار خوابش میومد.. سرش رو گذاشتم رو شونم... خوابش برد.. بردمش تو اتاق خودش .. روی تخت گذاشتم.. داشتم به این فکر میکردم که چطوری ازش دل بکنم برم تهران😢 خیلی جیگر بود🤤 خیلی دوسش داشتم.. ..... کم کم شب شد😁 سفره رو چیدن... ♡ چون میدونستم رسول قرمه سبز یی دوست داره قرمه سبزی بار گذاشتم🙃 $ فدات بشم مامان😚 ♡ بسه دیگه.. خودت رو جمع کن لوس نشو😐 ٪ راس میگه دیگه مامان🤪لوس نشو رسول خان🙄 $ 🤗تهران دارم برات😲 ¤غلط میکنی تهران داشته باشی😠 ٪ بفرما😂 ¤ رها یکم برو اون ور تر😋 نگاهی به من کرد😐 ٪ نوچ ¤چرا؟؟ ٪ چون کنار رسول خطرناکه😩😂 یهو برای تلافی نیشگون میگره😂 ¤ غلط میکنه.... تو برو اون ور الان زهرا میاد .. $😑 تا این علی اینجاست نگران هیچی نباش.. زورگوی خونس دیگه😑 ٪ 😂.. به طرفم اومد... از نشستن کنار من اکراه داشت... همیشه میخواست ازم دور بشه☹️.. شاید چون خیلی سر به سرش میذاشتم😜😂 من به طرفش رفتم😃 $ من شبیه لولو خورخورم😕😠؟! ٪ شبیه نیستی.. $ پس چی☹️ ٪ خودشی😂 $ خیلی نامردی🙁 ٪ مرد که نیستم😂 ولی حالا تو هم قهر نکن😅 شوخی کردم.. $ نه بابا.. قهر که مال بچه های ۱۸ سالس😂 ٪ ببین جنبه معذرت خواهی هم نداری...😕 علی دستش رو انداخت رو گردن رها.. 🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢🤢 ¤ دیگه چه خبر خانم خانما😍؟! ٪ اولن که دستت رو از گردنم بردار.. زیاد پسر خاله نشو... فردا باید برم الکی وابستم نکن😂 دومن خبری نیست... همش دنبال درسام.. سومن خانم خانما اون دختر خوشگلته😍 ¤😑 خیلی ممنون از پاسخگویی تون.. ♡ بسه دیگه شام یخ کرد..
😊🦋بچه ها ببخشید امروز فقط ۱ پارت تونستم تایپ کنم😂❤️