محمد رحمه للعالمین.mp3
18.25M
محمد رحمه للعالمین است؛ رسول آسمانی بر زمین است😍
دلش دریایی و خلقش خدایی؛ نگاه روشنش شمس الضحایی🥺🍃
『 @madarsadat135🪴』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حُر_مدافعان_حرم🕊
لوتیهاهمبهزبونخودشون
باخداعشقبازیمیکنن...
#شهید_مجید_قربانخانی♥️
『 @madarsadat135🪴』
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
#حُر_مدافعان_حرم🕊 لوتیهاهمبهزبونخودشون باخداعشقبازیمیکنن... #شهید_مجید_قربانخانی♥️ 『 @madar
شهید مجید قربانخانی به قهوهخانه علاقمند بود و شبها تا دیر وقت در قهوه خانه می ایستاد و با دوستانش قلیان می کشید
پدرش او را بسیار سرزنش می کرد و می گفت نباید بکشی و چند باری با او دعوا کرد به همین دلیل چند شب قهر کرد و به خانه نمیآمد و در مغازه می خوابید
پسر جوان خیلی شری بود و همیشه در جیبش یک چاقو می گذاشت بدنش خالکوبی بود و در محل قلدری میکرد و باید همه حرف او را گوش می کردند.
تا یک روز به کربلا سفر کرد کربلا او را به یک انسان کاملا متفاوت تبدیل کرد وقتی که از کربلا بازگشت کاملاً تغییر کرده بود
در قهوه خانه با یک پسر جوان به نام مرتضی کریمی آشنا شد جوانی که شغلش پاسدار بود و این آشنایی باعث شد که شهید مجید قربانخانی به فکر سفر به سوریه بیفتد و تصمیم بگیرد که در راه مظلومیت حضرت زینب مبارزه کند
به سوریه رفت و مدافع حرم شد و با تمام جان و دل برای محافظت از حرم حضرت زینب می جنگید
شب قبل از شهادتش در حال وضو گرفتن بود و بازوهایش خالکوبی بود فرمانده بهاو گفت اینچه کاری است که کرده ای چرا بدنت خالکوبی است که شهید مجید قربانخانی به او گفت فردا حضرت زینب پاکش خواهد کرد
《آقا مجید تو روضه ی حضرت زینب اونقدری گریه کرده بود که ازحال رفت•••
وقتی به هوش اومد
گفت:
من باشم وکسی نگاه چپ به حرم بی بی زینب(س) بنداره》
#غیرت
#حر_مدافعان_حرم
『 @madarsadat135🪴』
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
شهید مجید قربانخانی به قهوهخانه علاقمند بود و شبها تا دیر وقت در قهوه خانه می ایستاد و با دوستانش ق
لات هم باشی او بخواهد
کربلایی خواهی شد.. .
فاصله حسینی شدن.. .
یک نقطه هست
{حُریّت!! .}
یا.. .
.
خلاصه ای از داستان زندگی مجید:
مجید هیچ وقت #اهل نماز و روزه و دعا نبود، اما سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به کلی متحول شد، همیشه در حال دعا و گریه بود، نمازهایش را سر وقت میخواند و حتی نماز صبحش را نیز اول وقت می خواند،
خودش همیشه میگفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که این طور عوض شدهام و دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و همیشه در حال عبادت باشم.
وقتی که به هردری زد ک بره سوریه فدایی خانم زینب (س) بشه و رفت اونجا.. .
شب آخر در سوریه جورابهای همرزمانش را میشسته،
همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که #خالکوبی روی دستت است..
مجید میگوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک میشود و یا اینکه پاک میشود.
و فردای آن روز داش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت.
یک تیر به بازوی سمت چپش می خورد، دستش را پاره کرده و سه تا از تکفیریها را میکشد، سه یا چهار تیر به سینه و #پهلویش میخورد و شهید میشود
محل شهادتش 21دی ماه 1394
جنوب حلب، #خان_طومان، باغ زیتون است
『 @madarsadat135🪴』
🌹پیامبر اکرم(ص):
هرگاه در خانهای
بسيار قرآن تلاوت شود،
خير و بركتش زياد میشود،
و اهلِ آن به وسعت میرسند؛
و آن خانه، براى اهل آسمان درخشندگى دارد،
چنانچه ستارگان آسمان براى اهل زمين میدرخشند.
📖 الکافی، ج۲، ص۶۱۰
『 @madarsadat135🪴』
خواهـرم!
بلاخـرهیہروزمجبـورۍباحجـٰاببشۍ!
وازسرتـاناخـنپـٰاترومۍپوشونَن...
امـٰادیگہدیرشـده❗️
اینآخـرینحجـٰابتخـواهدبـود!
پسمحجـوببـٰاشو🚶♀
نـزاراولیـنحجـٰابت،ڪفنتبـٰاشہ.
اینجا.گناه.ممنوع📗
『 @madarsadat135🪴』
‹ حُـࢪِّھ¹³⁵ ›
‹بِسْــــمِاللَّھِالرَّحمَٰنِالرَّحِیمِ› ◗ـبـِسمـٰالـرّبچـٰآدرخـٰآڪۍمـٰآدرسـٰآدـٰآت!'◖
آنچہامروزگذشت.!💛
شبتونفـٰاطمۍ❁...!🌚
دمتونحَـیدری....!🌸
عاقبتتانشُھدایۍ📿
‹بِسْــــمِاللَّھِالرَّحمَٰنِالرَّحِیمِ›
◗ـبـِسمـٰالـرّبچـٰآدرخـٰآڪۍمـٰآدرسـٰآدـٰآت!'◖
ـ ـ ـ ـــــ𖧷ـــــ ـ ـ ـ
‹ ذِڪرِروزیڪشنبھ..!🖤•• ›
‹ یـٰآذَالجَلالِوَالاِڪرآم..!🎼•• ›
‹ اےصـٰاحبِشڪوھوبزرگوارے..!📓•• ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بگو یا علی❤️خودش یه ختمِ قرآنِ😍🍃
『 @madarsadat135🪴』
Ali Akbar Ghelich - Iliyaa - 128 - musicsweb.ir.mp3
4.5M
بهعشقعلیحتیمحالهاشدنی💚🌱
『 @madarsadat135🪴』
🔹به جرج جرداق گفتند:
شما یک مسیحی هستی و خیلی هم مذهبی نیستی، چه شد که در مورد حضرت علی (ع) کتاب نوشتی؟
به گریه افتاد و گفت مرحوم علامه امینی هنگامی که کتاب الغدیر را نوشت چند جلد از کتاب را برای من فرستاد.
یک نامه هم نوشت و گفت آقای جرد جرداق شما یک حقوقدان و وکیل دادگستری هستی، نه شیعه هستی و نه سنی که بگوییم طرفداری میکنی، کار تو دفاع از مظلوم است.
ما با اهل سنت بر سر علی (ع) دعوا داریم ما میگوییم حق با علی است آنها می گویند نه.
حالا این چند جلد کتاب الغدیر را به عنوان پرونده مطالعه کنید تمام مدارک هم از اهل سنت است.
من از شیعه چیزی در آن ننوشتهام.
شما هم در حد یک وکیل دادگستری قضاوت خود را برای من بنویسید.
جرداق می گوید:
من دیدم وقتی انسانی مرا به عنوان یک وکیل دادگستری مخاطب قرار داده و از من کمک خواسته بیانصافی است اگر کمک نکنم بنابراین پذیرفتم.
وقتی کتابها را دقیق خواندم دیدم در تاریخ از علی(ع) مظلومتر نمیشناسم و لذا تصمیم گرفتم به اقتضای شغلم که وکیل دادگستری است، از این مظلوم دفاع کنم و کتاب «الامام علی صوة العدالة الانسانیة» را نوشتم.
『 @madarsadat135🪴』