eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.4هزار دنبال‌کننده
553 عکس
90 ویدیو
68 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
22.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ هنرانقلابی و رویای ایرانی 🔹 هنر مداحی که هیچگاه مورد اعتنای روشنفکران غرب‌زده در ایران نبوده است – مگر برای تمسخر و تخریب – این سال‌ها به مدد جوشش خلاقانه هنرمندان انقلابی؛ به ترازی نزدیک شده است که می‌تواند الهام بخش دیگر شاخه‌های هنر کشور باشد. 🔹 یانکی‌ها؛ بیش از صد سال است "رویای آمریکایی" را با سینما پشتیبانی کرده‌اند و از مهم‌ترین کارکردهای هالیوود؛ رویاسازی برای جامعه آمریکایی بوده است. 🔹 این کارکردِ سینما، در ایران با طراحی جریان روشنفکری به "کابوس سازی" تغییر کرده است و ایرانیان را مجبور کرده‌اند در آینه مقعر سینمای کن و برلین و اسکار؛ تصویری کج و کوله و کابوس‌وار از ایران انقلابی را به تماشا بنشینند. رسانه ملی جمهوری اسلامی هم با انبوه سریال‌های سیاه و تلخ یا پوچ و باری به هر جهت خود، عمدتا در همین پازل، گویی به نقشی که دشمنان ایران برایش تعریف کرده‌اند وفادار مانده است. 🔹 در فقدان سینمای ملی و رویاساز، این مداحی درخشان سید رضا نریمانی را ببینید تا دریابید وقتی از هنر ملی و آرمانی و رو به آینده حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم و رسانه‌های زرد و روشنفکران غرب‌گرا و مدیران منفعل؛ چه فرصت‌های شیرین و بزرگی را در هنر؛ از جامعه ایرانی دریغ کرده‌اند. رسانه مستقل خبرحوزه
قسمتی از پیشگفتار کتاب "عیار تمدنی" https://eitaa.com/Habibollah_Babai‌
قسمتی دیگر از مقدمه کتاب عیار در معرفی پروژه https://eitaa.com/Habibollah_Babai‌
کتاب "عیار تمدنی جمهوری اسلامی" (در حجم ۷۶۰ صفحه) که کار نفس‌گیر گروهی از تمدن‌پژوهان است از سوی مرکز مطالعات اجتماعی و تمدنی در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی منتشر شد. این کتاب که طراحی و اجرای آن از سال ۱۳۹۴ شروع شد، در یک فرآیند نوآورانه و به شکل گروهی به ثمر نشسته و ایده‌ها و پرسش‌های جدیدی را در تجربه تمدنیِ اسلام در نظام جمهوری اسلامی عرضه نموده است. در این کتاب، موضوعات برگزیده از تجربه تمدنی جمهوری اسلامی، از سه نقطه عزیمت نظریات پشتیبان، اسناد بالادستی، و تجربه عینی جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و نقطه‌ها قوت و ضعف تمدنیِ ایران در گذشته چهل‌ساله‌اش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. شایان ذکر است که خلاصه ۲۶۰ صفحه‌ای از همین کتاب نیز با عنوان "کارنامه تمدنی جمهوری اسلامی" تا چندروز آینده منتشر خواهد شد. https://eitaa.com/Habibollah_Babai‌
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام برگزار میکند: بازخوانی اصحاب علوم انسانی اسلامی در باب جهان مقاومت پس از شهادت حاج قاسم سلیمانی *حجه الاسلام دکتر شمس الله مریجی چالش ایده نسبیت ارزشها با مکتب سلیمانی *حجه السلام دکتر حبیب الله بابایی شجاعت و شهادت در فرآیند تمدنی اسلام * حجه الاسلام دکتر قاسم ابراهیمی پور محبت در اندیشه اجتماعی مسلمین و حاج قاسم سلیمانی * دکتر محمدرضا قائمی نیک ایام الله شهادت حاج قاسم و الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت *دکتر راضیه زارعی سردار سلیمانی و افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی در جهان اسلام *محمدرضا مالکی دو روایت از اسطورگی حاج قاسم زمان:چهارشنبه ۱۶م بهمن از ساعت ۱۴تا۱۶ مکان:پردیسان، دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام، طبقه سوم، سالن جلسات حوزه ریاست
بخش اول از سمینار تمدنی "شهید امت" ۱۷ ام بهمن روز پنج شنبه ساعت ۱۰ تا ۱۲.۳۰ در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات، با دو پنل عرفانی و فقهی برگزار می شود. بخش دوم از همین سمینار روز دوشنبه ۱۲ام اسفند در همین پژوهشگاه برگزار خواهد شد. https://eitaa.com/Habibollah_Babai‌
🔘چگونه قربانی شدن حماسه می‌سازد؟ 🔻دکتر حبیب‌الله بابایی، رییس گروه مطالعات فرهنگ و تمدنی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی در نشست «جهان مقاومت پس از سردار سلیمانی» در دانشگاه باقرالعلوم (ع): 🔹بنده در کتاب رنج عرفانی و شور اجتماعی در یکی از فصل ها و مقالات به بحثی پرداختم تحت عنوان «شجاعت و شهادت یا دوگانه قربانی و قهرمانی در اندیشه اسلامی؟» این نگاه تلاش می‌کند به پاراداوکسی پاسخ بدهد که این پاسخ از ماهیتی الهیاتی برخوردار است تا یک پاسخ جامعه‌شناختی. و آن پارادوکس اساسا این هست این است که قربانی شدن یا مظلومیت چگونه می‌تواند قهرمانی یا حماسه بسازد؟ این پارادوکس را به شکل دیگری هم می‌توان مطرح کرد به این بیان: شهادت که امری عدمی است انسان چگونه می‌تواند عزتی بسازد که امری وجودی و ماندگار به حساب آید؟ 🔸نقطه عطفی که بنده در حل این پارادوکس و این تناقض دارم اشاره به دو نفس یا دو من هست که شهید مطهری در کتاب جاودانگی و اخلاق و همچنین در کتاب تعلیم و تربیت اسلام اشاره می‌کند. یکی من علوی است و یکی من سفلی است. که متن کوتاهی را از ایشان نقل می‌کنم: «یک خود یا یک من که خوب دیدن او عجب است. بزرگ دیدن او کبر است و خواستن او خودخواهی و مذموم است. با او باید جهاد کرد و به چشم دشمن به او نگاه کرد و با هواهای او باید مبارزه کرد. و یک خود دیگر که باید آن را عزیز و محترم شمرد و باید آزادی اش را حفظ کرد و باید قوت و قدرتش را حفظ کرد و آلوده به ضعفش نکرد.» 🔹عرض کنم در نسبت میان این دو من و ارتباطی که آن دو با یکدیگر می‌یابند نکته‌ای را بنده باز آورده ام که اساسا این من علوی و معنوی انسان که بعد حقیقی و معنوی انسان را تشکیل می‌دهد و مشترک میان من (self) و دیگری (other) است. می‌تواند موجِّهی باشد برای آدمی که خود مجازی‌اش را قربانی خود حقیقی یا علوی کند. در حقیقت پارادوکس اینجا حل می‌شود که یکی را فدای دیگری خواهیم کرد. 🔸نکته مهمی که به نظرم اهمیت دارد و ارتباط موضوع این جلسه و شهید بزرگی مثل شهید سلیمانی را با دوگانه مذکور می‌توان برقرار کرد، این است که اساسا خودقربانی یا شهادت، به معنای از دست دادن خود نیست. بلکه به دست آوردن خود و بهبودی و پیشرفت در آن است. اینجا منظور از خود، خود حقیقی است. در واقع چنان مرگی حیات بخش است و چنان حیاتی تنها از طریق چنین مرگی حاصل می‌شود. هرچند این نکته شاید در نگاه بدوی تناقض‌آلود به نظر برسد که آدمی چگونه خود را از طریق قربانی کردن بهبود و توسعه بخشد و از رهگذر مرگ به حیات و زندگی برسد، ولی با توجه به دو نوع خودی که بیان شد، این تناقض قابل حل است. 🔹اینجا نکته‌ دیگری وجود دارد که بنده در مقاله خون خدا به آن اشاره کردم و به نظرم نکته مهمی است: اساسا یک چنین قربانی کردن زمانی به سطح تمدنی خودش می‌رسد که طبق حدیث قرب فرائض و نوافل، این قهرمانی و این قربانی فی سبیل‌الله باشد. فی سبیل‌الله بودن باعث می‌شود که قربانی و قهرمانی در مقیاس خود خدا فعال می‌شود و می‌تواند آثار اجتماعی بگذارد و کاری که عملا در راه خدا انجام نمی‌شود هیچ گاه نمی‌تواند این ماندگاری و اثرگذاری را در این مقیاس وسیع در پی داشته باشد. https://eitaa.com/Habibollah_Babai‌ https://eitaa.com/BouNEWS
استاد یزدان‌پناه: شهید سلیمانی اَبَرشهیدی بود در تراز تمدنی در سمینار "شهید امت، انسان تراز تمدنی" پنل تخصصی "عرفان تمدنی" با دو ارائه استاد یزدان‌پناه و استاد امینی‌نژاد و با دبیری حجه الاسلام عباس حیدری‌پور برگزار شد. گزارش تفصیلی ارائه استاد یزدان‌پناه با عنوان "شهادت و امتداد اجتماعی آن"👇👇 https://eitaa.com/Habibollah_Babai‌
قسمت اول: ما شاید در کار قاسم سلیمانی عظمت او را ببینیم ولی از ظرفیتی که در انقلاب اسلامی برای پرورش این شخصیت روی داده است هم باید سخن گفته شود. در عین حال که باید این شخصیت شناخته بشود مکتبی که برآمده از آن است باید به آن مکتب هم توجه کرد. انقلاب اسلامی همراه با خودش دسته ای از پدیده های متناسب با خود را فراهم کرده است. و این نمایی است از تمدن اسلامی که ما درصدد آن هستیم. به عنوان یک مقدمه کوتاه که جای البته تفصیل دارد باید اشاره کنم؛ ما وقتی فضای تمدن اسلامی را مطرح می کنیم چه تصویری داریم و چه مؤلفه هایی را دنبال می کنیم. گفته ام بنده در بحث های قبلی که مغز تمدن اسلامی معنویت و عرفان و توحید است بدون اینکه سهم سایر موارد را کم کنیم. این بحثی که الان می خواهیم وارد شویم نمونه ای است از نشان دادن اینکه چگونه معنویت مغز است. همین مسئله را در سایر مسئله های اجتماعی باید پی بگیریم. من دیده ام برخی می گویند تمدن اسلامی جمع دنیا و آخرت. اما مسئله بیش از این است. مغز تمدن اسلامی می شود فوق آخرت که خداوند متعال است. خودم تلقی ام نسبت به حاج قاسم سلیمانی این است که ایشان اندیشه شهادت را به عمق ویژه ای رسانده است در فضای سلوکی شان خیلی عمق داده اند. من به عنوان ابرشهید و شهید متعالی در تراز تمدن اسلامی از ایشان یاد کنیم. هرچند باز می توان بالاتر ترسیم کرد مثل امام حسین ع و سایر ائمه ع ولی خوب ایشان هم شاگردان آن مکتب هستند. ابرشهید و شهید متعالی در تراز تمدن اسلامی چگونه شخصیتی است؟ گاهی ما این را در لابلای شخصیت ها و برخی شهداء می دیدیم اما در مورد ایشان خیلی به چشم آمده است. ملت با لطف الهی با این شهادت برکت یافت. خود ایشان که البته نیاز نداشت. چه اضلاعی است که ایشان را به اینجا می کشاند و تبدیلش می کند به این شخصیت. بدانید کنش اجتماعی و فردی خالی از معنی نیست. با معنی کنش قابل فهم می شود. فهم کنش با معنی درون آن است. معنی اجتماعی کنش همان فرهنگ می شود. هر کنشی شدت و قوتش به معنی های پشت صحنه آن باز می گردد. کنش های اجتماعی‌ عمده‌ای که شهید سلیمانی انجام داد مقاومت و جهاد بود. پس وقتی عنوان می دهیم اضلاع، مرادمان آن معانی نهفته پشت صحنه است که البته بحث را معطوف می کنیم به شهادت. واقعیت این است که ما چند زاویه کار داریم که در مکتب امام ره به نحو واضح وجود دارد. یکی از آن ها سه گانه ای است به عنوان معنویت، عقلانیت و عبودیت. این سه گانه پایه انقلاب ماست. برخی متوجه نیستند. برخی عقلانیت را برمی دارند و می بینند برخی پایه های اندیشه ای با خلل مواجه می شود و ما تعبیر می توانیم بکنیم به اخباری گری صرف که این بروزات خاصی دارد و می شود به این بروزات اشاره کرد که ما نمی خواهیم الان به این نتایج و بروزات اشاره کنیم. معنویت و عرفان هم جایگاه جدی دارد یعنی همه کار برای خدا باشد و قیام لله باشد و برای خدا باشد. من مأمور به وظیفه ام که حالا در سخنان امام ره است، همین است. مامور به وظیفه بودن تعبد است ولی پشت صحنه آن معنویت است و آن خدا و خدامحوری است و لا غیر که حتی حضرت امام ره در بسیاری از جوان های پیرو خودش بنیاد کرد. و حتی در تحلیل ها هم خرمشهر را هم خدا آزاد کرد فرمودند و مشابه این موارد زیاد است؛ یک وقتی متکلمی گفت که متکلم هم این را می گوید که از او پرسیدم وقتی امام ره این را فرمود شما بار متکلمانه در غنای آن دیدید که اعتراف کرد خیر و در واقع این سخن‌هایی غنایی بیش از سطح متکلمانه دارد. در قصه عقلانیت که حضرت امام ره حاضر بود خودش را بشکند ولی این عقلانیت را نگه دارد. مثالش خوب پیام قطعنامه است. با اینکه آن مخالف خواست ایشان بود ولی خود را شکست. شریعت محوری هم جدی است. که در کار حضرت امام ره است و در کنش های شاگردان مکتب امام ره می بینیم. https://eitaa.com/Habibollah_Babai‌