عبدالله بن یزید فزاری میگوید:
سپس گروه دیگری به نزد رئیسشان آمدند و گفتند: در مورد علی بن ابی طالب چه میگویی؟ گروهی از او ابراز برائت کردند و او را تکفیر کرده و با وی جنگیدند.
وی در پاسخ گفت:
از اینان بپرهیزید که اهل بدعت هستند و آن چه را برایتان میگویم بنویسید. برای ما روایت شده است که علی بن ابی طالب اولین و برترین مسلمان همراه رسول خدا و با عظمتترین مردم در اسلام و جهاد علیه مشرکان در نزد ایشان بود. پیامبر بین اصحابش پیوند اخوت و برادری منعقد کرد و سپس بین خود و علی بن ابی طالب چنین پیوندی برقرار ساخت و فرمود: [ای علی] منزلت تو نسبت به من همانند منزلت هارون نسبت به موسی است الا آن که پس از من پیامبری نیست. همچنین فرمود: هرکس که من مولای او بودم، علی مولای اوست. خداوندا، هر آن که او را دوست دارد دوست بدار و هر آن که وی را دشمن میدارد دشمن بدار. هرکس که وی را یاری کند یاری کن و هر ان کس که وی را خوار میسازد خوار گردان. پیامبر ابوبکر را برای ابلاغ سوره توبه فرستاد تا آن را برای مردم در مکه بخواند تا هر صاحب عهدی، عهد و پیمان خود را پس بگیرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و به پیامبر گفت: این امر را هیچکس نمیتواند به انجام برساند مگر کسی از خود تو باشد. پس پیامبر ابلاغ سوره توبه را به علی بن ابی طالب سپرد و وی را برای انجام این کار فرستاد. همچنین پیامبر فرمود: برخی از شما در باب تاویل قرآن خواهند جنگید همانطور که من برای نزول آن جنگیدم. در این هنگام ابوبکر و عمر و اصحاب رسول خدا برخاستند و هرکس بدین جهت خوشحال بود که او همان کسی است که پس از رسول خدا در باب تاویل قرآن خواهد جنگید. علی بن ابی طالب در آن زمان در گوشهای مشغول دوختن و وصله زدن کفشش بود. رسول خدا فرمود: آن فرد همان کسی که کفشش را میدوزد و وصله میزند خواهد بود یعنی علی بن ابی طالب. همچنین پیامبر روزی که میخواستند از گوشت پرندهای که برایشان آماده شده بود میل کنند، فرمودند: خداوندا، محبوبترین فرد در نزد خودت را به نزدم بیاور تا با من از گوشت این پرنده بخورد. در این هنگام خداوند علی بن ابی طالب را به نزد پیامبر آورد و هنگامی که پیامبر، علی بن ابی طالب را دیدند خوشحال شده و فرمودند: خداوندا، هر آن کس که وی را دوست دارد دوست بدار و هر آن کس که وی را دشمن میدارد دشمن بدار و هر آن کس که وی را خوار میسازد خوار و خفیف گردان و هر آن کس که وی را یاری میکند، یاری کن. و همچنین سایر احادیثی مشابه این احادیث را نقل میکنند که در باب فضائل علی بن ابی طالب معروف و شناخته شده است. گروهی این موارد را قبول کردند که عوام مردمند و آن را اعتقاد و دین خود قرار داده و ولایت علی بن ابی طالب را پذیرفتند و همراه او علیه تمامی کسانی که با وی به مخالفت برخاستند جنگیدند و اینان همان شیعه و معتزله و عموم امت هستند ؛
و گروهی از شیعیان در مورد علی بن ابی طالب افراط کردند همانطور که محدثشان نقل کرده که پیامبر فرمودند: علی خلیفه من و وصیم در امتم پس از من است و پیامبر، علی بن ابی طالب را به منزله امام برای مردم نصب کرد و مواردی از وحی را به صورت سری در اختیار او قرار داد که آن را به امتش نیاموخت و پیامبر امور همسرانش پس از خود را به علی سپرد و [در واقعهای] هنگامی که عصر فرا رسید و خورشید نزدیک به غروب کردن بود، خورشید برای علی بن ابی طالب بازگشت و همچنین [گفتهاند که] علی بن ابی طالب همان «دابة الله» است که بر مردم ظاهر خواهد شد و عصای موسی و خاتم سلیمان همراه اوست و وی تقسیم کننده بهشت و جهنم است و این که ابوبکر و عمر بن خطاب، فاطمه دختر رسول خدا را مورد ضرب و شتم قرار دادند تا این که جنینش را سقط کرد و این که ابوبکر هنگامی که علی بن ابی طالب از #بیعت با او سر باز زد به #خالد_بن_ولید دستور داد تا وقتی ابوبکر سلام نماز را داد، خالد بن ولید گردن علی بن ابی طالب را بزند اما هنگامی که ابوبکر برای تشهد نشست، نظرش تغییر کرد و قبل از سلام دادن گفت: ای خالد، آن چه را به تو دستور دادم انجام نده. و دیگر احادیث دروغین و ضاله که کسی که آن را باور کند گمراه میسازد و افراطیان این احادیث را قبول کرده و دین خود قرار دادهاند و به همین دلیل آنان را که خود را بر آن حضرت مقدم داشتند را تکفیر کردهاند و بر این اعتقادند که امت پس از رسول خدا مرتد شدند چرا که علی بن ابی طالب را به خلافت قبول نکردند و علی بن ابی طالب مورد ظلم و ستم قرار گرفت و از ابوبکر و عمر و کسانی که به مانند ایشان شهادت ندهند و معتقد نباشند، ابراز برائت کردهاند و اینان همان روافض هستند که لعنت خدا بر ایشان باد (!!!). با چنین روایاتی و تاویلهای سوء و به این اعتقادات پایبندند.
➖➖➖➖➖