یڪ یا حُسین گفتم و دیدم غمے نماند
تسڪین دردهاے دل مضطرم "حسین"...
🌨 @Hadise_love84
#مناجاٺ_عاشقانہ
آقاے من!
تنہا تو، نہ هر ڪہ از او چیزے خواهند، امید گاهِ خواستہے منے؛ و تنہا تو، نہ هر طلب شدهاے، حاجت دهندهے منے.
پیش از هر ڪسے تنہا تو را مےخوانم و بس، و هیچ ڪس در امید من، با تو شریڪ نباشد، و در دعاے من، ڪسے با تو هم شان نگردد، و نداے من، دیگرے را با تو هم ردیف نگرداند.
#فرازےاز_دعاےبیستوهشتم_صحیفہےسجادیہ
🌨 @Hadise_love84
ولنتاین بقیه: آیفون ۱۵ نگیره، ریجستر نمیشه🙄
ولنتاین من: تولد حضرت عباسِ(ع)، کاش از ایستگاه صلواتی شکلات بیاره🥰
#فان
🌨 @Hadise_love84
روز نخستِ خلقتمان حیدری شدیم
ما را صدا زدند و #علی_اکبری شدیم
❣نمیدانم تو #علی هستی یا #محمــد؟!!
🎈میــلاد حضرت علیاکبــر (علیهالسلام) و روز جوان مبارک
🌨 @Hadise_love84
و قسم به حلاوتِ خرمایی که اباعبدالله
در دهانِ لیلا گذاشت و فرمود:
«چشمت روشن عروسِ علی.»
❤️ ای جان! عروس علی😍
🌨 @Hadise_love84
📖 #گزیدهِ_ڪتاب
یادت هست وقتے علےاڪبر بہ دنیا آمد؟
عجیب بود این شباهت.
آنقدر ڪہ من بہ محض تولد او،
بوے پیامبر را در فضاے حیاط استشمام ڪردم.
محمد بود، بہ واقع محمـد بود!
هیچڪس محمد را در آن سن و سال ڪہ من دیده بودم، ندیده بود. پنج سالگے پیامبر را ڪدامیڪ از اهل خانہ دیده بودند؟
و این ڪودڪ پریچہـر، مو نمیزد با آن محمد ماهرو.
در ڪوچہ و خیابانهاے مدینہ وقتے ڪہ مےگذشت همہ انگشت حیرت بہ دندان مےگزیدند و ظہـور دوباره پیامبر را بہ حیرت مےنگریستند…
📚 #پدر، عشق، پسر
#سیدمہدے_شجاعے
🌨 @Hadise_love84
📖 #گزیدهِ_ڪتاب
از ڪتاب حزن المؤمنون نقل شده:
شخصے از شہـر دور آوازه جمال
حضرت علیاڪبر (علیهالسلام) را شنید،
بہ قصد زیارتش بہ مدینہ آمد وقتے ڪہ
حضرت را دید صیحہاے ڪشید.
اباعبدالله(سلاماللّهعلیه)، فرمودند:
معلوم است از او خوشت آمده؟
عرض ڪرد: آرے.
سیدالشہدا(سلاماللّهعلیه) فرمودند:
آیا راضے هستے خارے بہ پایش رود؟
شخص گفت: راضے هستم خار بہ چشم من برود نہ بہ پای او.
آنگاه حضرت فرمودند: پس من چہ حالے خواهم داشت...
📘 #مقتلمفتاحالجنہ(مقدس زنجانی) 175
🌨 @Hadise_love84