حضرت امام باقر (علیهالسلام) فرمودند:
وقتی دختر یزدگرد را پیش عُمر آوردند، دختران مدینه از بالای بلندیها به تماشای او آمدند و مسجد از پرتو جمالش نورانی شد. وارد مسجد که شد و چشم او به «عمر» افتاد، صورت خود را پوشانیده و گفت:
«روزگار هرمز سیاه باد.»
عمر خشمگین شده و گفت:
این مرا دشنام میدهد و خواست به او حمله کند.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مانع او شده و فرمود:
تو را نمیرسد که چنین کنی، از او روی گردان شو.
او یکی از مسلمانان را برایِ خود انتخاب میکند، سپس قیمتش را از سهم آن مرد حساب کن.
عمر به او اجازه انتخاب داد، او پیش آمد و با دست به «حسین بن علی علیهالسلام» اشاره کرد،
امیر المؤمنین (علیهالسلام) فرمود:
نام تو چیست؟
عرض کرد: جهانشاه،
فرمود: «نه شهربانو.»
سپس نگاهی به امام حسین (علیه السلام) نموده و فرمود:
یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ! لَیُولَدَنَ لَکَ مِنْهَا غُلَامٌ خَیْرُ أَهْلِ الْأَرْضِ
«یا اباعبدالله! فرزندی از این زن برایِ تو متولد میشود"امام سجاد علیهالسلام" که بهترین فرد رویِ زمین است.»
#بصائر_الدرجات،ص۳۳۵
🌨 @Hadise_love84