eitaa logo
نوای حاج عباس واعظی
897 دنبال‌کننده
419 عکس
298 ویدیو
24 فایل
نوای حاج عباس واعظی مداح و ذاکر اهل بیت(ع) از شهرستان تربت حیدریه ارتباط با ادمین کانال @AbbasVaezy110 @RezaTaghavi1366
مشاهده در ایتا
دانلود
هزار شُکر سَرم زیرِ پرچمِ حسن است شبِ ششم شده یعنی مُحَرم حسن است هزار شکر که زهرا خرید ما را باز که جمعِ ما همه در جنس دَرهَمِ حسن است بد است پیشِ کریمان که بیش و کم خواهیم که کار و بارِ دو عالم از عالم حسن است قسم به گریه‌کنانش که زود می‌بینیم قرارِ ما همه صحنِ معظَّمِ حسن است چه غم که قفل زیاد است از قضا و قَدَر کلیدِ رفعِ بلا ذکرِ اعظمِ حسن است چقدر فاطمه می‌خواهدش کسی را که کنارِ داغِ حسینش، غمش غمِ حسن است فقط نه مرهم انبوهِ زخم‌های حسین که اشکِ چشمِ عزادار، مرهم حسن است نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن محرم و صفر ما، مُحَرَمِ حسن است فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سَم بود تمامِ کرببلا مقتلِ غمِ حسن است ✍ https://eitaa.com/HajAbasVaezii
از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با غلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه  فکرِ سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکرِ بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد  میریزد بِهَم بازهم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگِ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد بازهم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند رویِ مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمردِ شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم  طشتِ زر ،یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان ،انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه ، زجر وقتی هست پنهان می‌شوم @hajabasvaezii
ای عشق بیا صاف نما باده‌ی ما را بر باد بده این سر اُفتاده‌ی ما را تا قلب مدینه برسان جاده‌ی ما را صد شور در این بزم مهیاست مبارک شادیِ علی  شادی زهراست مبارک صد داغ اگر بر دلِ پروانه نشاندند آخر به لبش آتشِ میخانه نشاندند ما را به مدینه درِ این خانه نشاندند در کوی علی در گذر فاطمه هستیم تا هست نفس پشت در فاطمه هستیم انگار که در زلفِ تو شب ریخت خداوند نام تو که بردیم رطب ریخت خداوند صد چشمه عسل بینِ رجب ریخت خداوند در اول این ماه شب قدر من آمد سوگند که ای عشق حسن در حسن آمد از زمزمِ چشمان تو در زمزمه زهرا ای عین علی عین محمد همه زهرا ای نام تو نقش جگر خاتم زهرا وصف تو شنیدیم و دگر خواب نداریم ما خانه به دوشان غمِ سیلاب نداریم امروز نشستیم تماشای حسن را تا در تو ببینیم سراپای حسن را تو آمده‌ای پر بکنی جای حسن را بُرده است نگاهی دل دلداده‌ی ما را ای خلق ببینید حسن‌زاده‌ی ما را این باده که از جام حسین است حسین است این عشق سرانجامِ حسین است حسین است این جلوه‌ی اسلامِ حسین است حسین است دنیای من عقبای من از توست محمد تلفیق حسین و حسن از توست محمد موسی نشود آنکه کلیمِ تو نباشد عیسی نشود هرکه مقیمِ تو نباشد آنکس که سوی دست کریمِ تو نباشد هیهات که از عشق خبر داشته باشد باید که فقط بر تو نظر داشته باشد صد چشمه‌ی توحید لب بام تو جوشید علم و ادب و معرفت از نام تو جوشید اندیشه‌ی شیعه که در ایام تو جوشید آنقدر تناور شده از باد نلرزد این کوه محال است که از داد بلرزد ای خوش به نفس‌های گدایی که تو داری در دست علی زلفِ رهایی که تو داری ما را برسان سمت خدایی که تو داری لب را بگشا عِلم به حیرت بنشیند تا گرد از آیین محبت بنشیند پیغمبری و مومن قرآن تو گشتیم گفتیم علی جان و مسلمان تو گشتیم تا سبز از اندیشه‌ی باران تو گشتیم حیرت زده‌ی منبر تدریس تو هستیم ما شیعه‌ی انوار احادیث تو هستیم ما درس تو خواندیم  از این خاک گذشتیم نِی‌نِی که غلط بود از افلاک گذشتیم از پیش بقیع با جگر  چاک گذشتیم ای دربه‌درِ اهل حرم بینِ خرابات ای شانه‌ی تو تکیه گه عمه‌ی سادات @hajabasvaezii