eitaa logo
شهیـــღـد عِشـق
831 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
40 فایل
کانال بایگانی شد... به یاد شهیــღـد محمــღـدحسین محمـღـدخـانی کپی حلال حلال اینستا «آرشیو عکس ها و فیلم های شهید»👇🏻 https://instagram.com/hajammar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کتابخانه زینبیون، پشتیبانی
مگر پسر عمویت نمی‌گوید حبیب خداست و از طرف او آمده؟ پس چرا از خدا نمی‌خواهد فقر و نداری تان تمام شود؟ علی(ع) سکوت را شکست: خدا بندگانی دارد که اگر از خدا بخواهند دیوار را برایشان طلا می‌کند. مرد یهودی در چشمان علی(ع) حقیقتی دیگر می‌دید. نگاهش از چشمان او به دیوار رسید؛ دیوار طلا شده‌بود و می‌درخشید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ✨ ۱۴ روز تا عید بزرگ #غدیر✨ 🌹کسی که عید غدیر را گرامی بدارد خداوند خطاهای کوچک و بزرگ او را می بخشد و اگر از دنیا برود در زمره شهدا خواهد بود.‌‌.. (امام رضا علیه السلام) 🔖در عید غدیرخم به نیت فرج میخواییم کتاب نذری بدیم:😍 شماره کارت ۶۳۹۵۹۹۱۱۰۷۲۹۷۶۱۶ #پدر #روز_شمار_غدیر
هدایت شده از کتابخانه زینبیون، پشتیبانی
مگر پسر عمویت نمی‌گوید حبیب خداست و از طرف او آمده؟ پس چرا از خدا نمی‌خواهد فقر و نداری تان تمام شود؟ علی(ع) سکوت را شکست: خدا بندگانی دارد که اگر از خدا بخواهند دیوار را برایشان طلا می‌کند. مرد یهودی در چشمان علی(ع) حقیقتی دیگر می‌دید. نگاهش از چشمان او به دیوار رسید؛ دیوار طلا شده‌بود و می‌درخشید. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ✨ ۱۲ روز تا عید بزرگ ✨ 🌹کسی که عید غدیر را گرامی بدارد خداوند خطاهای کوچک و بزرگ او را می بخشد و اگر از دنیا برود در زمره شهدا خواهد بود.‌‌.. (امام رضا علیه السلام) 🔖در عید غدیرخم به نیت فرج میخواییم برنامه استغاثه بگیریم و اطعام بدیم شماره کارت ۶۳۹۵۹۹۱۱۰۷۲۹۷۶۱۶ مبلغ واریزی رو به این آیدی خبر بدید @ya_emam_hasan313 اجرتون با خود حضرت...
دورش کردیم و گفتیم خب بگیددیگه، تعریف کنید...یه کم از اون روزا بگید. کمی مکث کرد و گفت حالا که اصرار میکنید یه مناسبتیش رو میگم،ولی اگه اشکم در اومد من میدونم وشما. خندیدیم و منتظر شدیم تا بگه. بسم اللهی گفت و شروع کرد: صبح که پاشدیم سریع یه صبحونه ای زدیم و به عمار گفتم ما میریم پیش نیروهاواسه تبریک عید.عمار هم یه دمت گرمی گفت و گفت منم یه کم کار دارم بعد بهشون سر میزنم. دو سه نفری رفتیم پیش نیروها.عید رو تبریک گفتیم و چایی زدیم و داشتیم بلند میشدیم که یه چیزی زد به سرم.رفتم پیش فرماندشون و دستش و گرفتم و گفتم با من بخون؛تعجب کرد!گوشی رو درآوردم از تومفاتیح اعمال روز عیدغدیر عقد اخوت روپیدا کردم و خوندم.برادر شدیم.ذوق کرد و ذوق کردم.بعد با همه بچه هایی که اونجا بودن صیغه برادری خوندیم...چند روز دیگه عملیات بود و به خیال خودم داشتم زرنگی میکردم.بگذریم. برگشتیم مقر اولین نفر عمار رو دیدم....عمار...عمار...عمار این عمار اون عمار همیشگی نبود بزرگ شده بود خیلی اینقدری که حتی چشای داغون منم میتونست ببینه که روحش زوری تو جسمش گیر افتاده و بفهمم که این روزا،روزای آخر با عمار بودنه...میدونستم عماردیگه مال این دنیا نیست. دویدم طرفش و دستشو گرفتم.نمیخواستم از دستش بدم.باید دست منم میگرفت.این بهترین فرصت بود.گفتم عمار هرچی میخونم تکرار کن وَاخَيْتُكَ فِي اللَّهِ وَصَافَيْتُكَ فِي اللَّهِ وَصَافَحْتُكَ فِي اللَّهِ وَعَاهَدْتُ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ وَكُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَأَنْبِيَاءَهُ وَالْأَئِمَّةَ الْمَعْصُومِينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عَلَى أَنِّي إِنْ كُنْتُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَالشَّفَاعَةِ وَأُذِنَ لِي بِأَنْ أَدْخُلَ الْجَنَّةَ لاأَدْخُلُهَاإِلّا وَأَنْتَ مَعِي...خوند.بامن خوند.گفتم حالا بگو قبلتُ...گفت. قلبم آروم شد.انگار کلید بهشت رو دادن دستم.عمار دیگه برادرم شده بود...خودش گفت لاأَدْخُلُهَاإِلّا وَأَنْتَ مَعِي. هنوز آروم نشدم.رفتم سراغ اسماعیل.عمار هم اومد.و با اسماعیل هم قراربستیم.هنوز ارضا نشده بودم.ایندفعه با اسماعیل و عمار رفتیم تو اتاق.حاج ابوسعید اومدجلو.بغلش کردم و دستش و گرفتم و گفتم حاجی بخون.وحاج ابوسعید هم خوند...حالا دلم یه کم آروم گرفت. با خودم گفتم چه عیدپربرکتی.ای خدا شکرت... . حالا داداش عمار پرکشیده داداش سعید پرکشیده داداش شیخ مالک پرکشیده داداش اسماعیل همه وجودشو فدا کرده داداشام پر کشیدن و من...من تنهام. لامصبا گفتم اشکمو در بیارید من میدونم و شما. لبم به خنده بازه ولی قلبم...دارم آتیش میگیرم. میدونم داخل بهشت نمیشن تا من هم بهشون برسم. آخه قول دادن حرف زدن مگه میشه زیر حرفشون بزنن ولی میدونید چیه طاقت ندارم دیگه نا ندارم نفس ندارم آخه دنیا بدون برادر مگه میشه داغ برادر انکسر ظهری میکنه تنهایی....تنهایی خیلی بدِ بچه ها... . . و دیگه نتونست حرف بزنه و بغض بود که تهِ حلق ما میشکست و از خجالتش گریه نمیکردیم. برادر...داداش...رفیق شب عیدی چی بگم...فقط...بیچاره دلش برا دلش دعا کنیم قدر همو بدونیم مهربون باشیم. به حق ماخلاءالشفاعه و الزیاره و الدعاء بامعرفتا ما رو هم یاد کنید یاعلی الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام @hajammar313
ما را بنویسید نگهبان غدیریم از روز ازل جمله به قربان غدیریم شاه همه مردان جهان شاه غدیر است ما را بنویسید گدایان غدیریم دربار نجف ملک سلیمان جهان است ما خادم دربار سلیمان غدیریم ما شیعه و دلداده ی مولای جهانیم تا آخر جان حافظ پیمان غدیریم ما خادم و سرباز امیر دو سراییم با جان همگی گوش به فرمان غدیریم در بین رگم عشق علی در جریان است ما ریزه خوران نمکِ خوانِ غدیریم @hajammar313
قصه را زود تر ای‌کاش بیان می‌کردم قصه زیبا از از آن شد که گمان می‌کردم برکه ای رود شد و موج شد و دریا شد با جهاز شتران کوه احد برپا شد و از آن آینه با آینه بالا می‌رفت دستت در دست خودش یک تنه بالا می‌رفت تا که بعثت به تکامل برسد آهسته پیش چشم همه از دامنه بالا می‌رفت تا شهادت بدهد عشق ولی الله است پله در پله از آن مأذنه بالا می‌رفت پیش چشم همه دست پسر بنت اسد پیش دست پسر آمنه بالا می‌رفت گفت ‌این‌بار به پایان سفر می‌گویم بار ها گفته ام و بار دگر میگویم راز خلقت همه پنهان شده در عین علی‌‌ست کهکشان ها نخی از وصله نعلین علی‌ست گفت ساقی من این مرد و سبویم دستش بگذارید که یک شمه بگویم دستش_ هرچه در عالم بالاست تصرف کرده شب معراج به من سیب تعارف کرده گفتنی ها همگی گفته شد آن‌جا اما... واژه در واژه شنیدند صدا را اما... سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد آن که فهمید و خوش را به نفهمیدن زد... 🌹🌹🌹🎉🎉🎉🎉🌹🌹🌹 @hajammar313
32.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منظور ز نظم همه منظومه و افلاک و... گروه سرود نوای یاس #غدیر @hajammar313
🔺 یادم باشه : غدیر و دست بالا رفته‌یِ علی ع را جدی نگرفتند که سر حسین ع بر نیزه ها رفت...😔☝️ 🌈 🆔 @hajammar313 🔷🔸
🌹صلی الله علیک یا اباعبدالله از روز ازل بہ ما دو زمزم دادند با شور دمادم دادند هر چند زاده هستیم ولے ما را پر و بال در دادند ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
زخمی ام التیام میخواهم التیام از امام میخواهم السلام علیک یا ساقی من علیک السلام میخوام گاه گاهی کمی جنون دارم من جنونی مدام میخواهم... ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از عرشِ‌ خدا‌ نوا بلند است بی‌نامِ‌ علی اذان‌؛ اذان‌ نیست😍♥️ -نماهنگ‌فوق‌العادھ !🌱 ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺شعرخوانی زیبای پسر نوجوان اهل افغانستان در مدح امیرالمومنین(ع) ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜غرق آرامشم پر از رویا ⚜ ⚜ حرم توست خانه ی پدری ⚜ 🌼نماهنگ زیبای "خانه ی پدری"🌼 *سید حمید رضا برقعی* 🌴 زخمی ام، التیام میخواهم 🌴 التیام از امام میخواهم 🌴 السلام علیک یا ساقی 🌴 من علیک السلام میخواهم الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا امیرالمومنین علی‌ ابن ابیطالب🍂 ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
🍀°~ -مولای‌ما‌نمونه‌دیگر‌نداشته‌است! -اعجاز‌خلقت است‌و‌برابر‌نداشته‌است! -وقت‌طواف‌دور‌حرم‌فکر‌میکنم... -این‌خانه‌بی‌دلیل‌ترک‌برنداشته‌است! -دیدیم‌در‌... -آیینه‌ای‌برای‌پیمبر‌نداشته‌است! -سوگند‌میخورم‌که‌نبی‌شهر‌علم‌بود! -شهری‌که‌جز‌علی‌در‌دیگر‌نداشته‌است! -طوری‌ز‌چارچوب‌در‌قلعه‌کنده‌است‌... -انگار‌قلعه‌هیچ‌زمان‌در‌نداشته‌است! -یا‌غیر‌لافتی‌صفتی‌درخورش‌نبود... -یا‌جبرئیل‌واژه‌بهتر‌نداشته‌است! -چون‌ روز‌روشن‌است‌که‌در‌جهل‌گمشدست... -هرکس‌که‌ختم‌نادعلی‌برنداشته‌است! -این‌شعر‌استعاره‌ندارد‌برای‌او! -تقصیر‌من‌که‌نیست‌؛برابر‌نداشته‌است! ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
شهیـــღـد عِشـق
دورش کردیم و گفتیم خب بگیددیگه، تعریف کنید...یه کم از اون روزا بگید. کمی مکث کرد و گفت حالا که اصرار میکنید یه مناسبتیش رو میگم،ولی اگه اشکم در اومد من میدونم وشما. خندیدیم و منتظر شدیم تا بگه. بسم اللهی گفت و شروع کرد: صبح که پاشدیم سریع یه صبحونه ای زدیم و به عمار گفتم ما میریم پیش نیروهاواسه تبریک عید.عمار هم یه دمت گرمی گفت و گفت منم یه کم کار دارم بعد بهشون سر میزنم. دو سه نفری رفتیم پیش نیروها.عید رو تبریک گفتیم و چایی زدیم و داشتیم بلند میشدیم که یه چیزی زد به سرم.رفتم پیش فرماندشون و دستش و گرفتم و گفتم با من بخون؛تعجب کرد!گوشی رو درآوردم از تومفاتیح اعمال روز عیدغدیر عقد اخوت روپیدا کردم و خوندم.برادر شدیم.ذوق کرد و ذوق کردم.بعد با همه بچه هایی که اونجا بودن صیغه برادری خوندیم...چند روز دیگه عملیات بود و به خیال خودم داشتم زرنگی میکردم.بگذریم. برگشتیم مقر اولین نفر عمار رو دیدم....عمار...عمار...عمار این عمار اون عمار همیشگی نبود بزرگ شده بود خیلی اینقدری که حتی چشای داغون منم میتونست ببینه که روحش زوری تو جسمش گیر افتاده و بفهمم که این روزا،روزای آخر با عمار بودنه...میدونستم عماردیگه مال این دنیا نیست. دویدم طرفش و دستشو گرفتم.نمیخواستم از دستش بدم.باید دست منم میگرفت.این بهترین فرصت بود.گفتم عمار هرچی میخونم تکرار کن وَاخَيْتُكَ فِي اللَّهِ وَصَافَيْتُكَ فِي اللَّهِ وَصَافَحْتُكَ فِي اللَّهِ وَعَاهَدْتُ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ وَكُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَأَنْبِيَاءَهُ وَالْأَئِمَّةَ الْمَعْصُومِينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عَلَى أَنِّي إِنْ كُنْتُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَالشَّفَاعَةِ وَأُذِنَ لِي بِأَنْ أَدْخُلَ الْجَنَّةَ لاأَدْخُلُهَاإِلّا وَأَنْتَ مَعِي...خوند.بامن خوند.گفتم حالا بگو قبلتُ...گفت. قلبم آروم شد.انگار کلید بهشت رو دادن دستم.عمار دیگه برادرم شده بود...خودش گفت لاأَدْخُلُهَاإِلّا وَأَنْتَ مَعِي. هنوز آروم نشدم.رفتم سراغ اسماعیل.عمار هم اومد.و با اسماعیل هم قراربستیم.هنوز ارضا نشده بودم.ایندفعه با اسماعیل و عمار رفتیم تو اتاق.حاج ابوسعید اومدجلو.بغلش کردم و دستش و گرفتم و گفتم حاجی بخون.وحاج ابوسعید هم خوند...حالا دلم یه کم آروم گرفت. با خودم گفتم چه عیدپربرکتی.ای خدا شکرت... . حالا داداش عمار پرکشیده داداش سعید پرکشیده داداش شیخ مالک پرکشیده داداش اسماعیل همه وجودشو فدا کرده داداشام پر کشیدن و من...من تنهام. لامصبا گفتم اشکمو در بیارید من میدونم و شما. لبم به خنده بازه ولی قلبم...دارم آتیش میگیرم. میدونم داخل بهشت نمیشن تا من هم بهشون برسم. آخه قول دادن حرف زدن مگه میشه زیر حرفشون بزنن ولی میدونید چیه طاقت ندارم دیگه نا ندارم نفس ندارم آخه دنیا بدون برادر مگه میشه داغ برادر انکسر ظهری میکنه تنهایی....تنهایی خیلی بدِ بچه ها... . . و دیگه نتونست حرف بزنه و بغض بود که تهِ حلق ما میشکست و از خجالتش گریه نمیکردیم. برادر...داداش...رفیق شب عیدی چی بگم...فقط...بیچاره دلش برا دلش دعا کنیم قدر همو بدونیم مهربون باشیم. به حق ماخلاءالشفاعه و الزیاره و الدعاء بامعرفتا ما رو هم یاد کنید یاعلی الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
قصه را زود تر ای‌کاش بیان می‌کردم قصه زیبا از از آن شد که گمان می‌کردم برکه ای رود شد و موج شد و دریا شد با جهاز شتران کوه احد برپا شد و از آن آینه با آینه بالا می‌رفت دستت در دست خودش یک تنه بالا می‌رفت تا که بعثت به تکامل برسد آهسته پیش چشم همه از دامنه بالا می‌رفت تا شهادت بدهد عشق ولی الله است پله در پله از آن مأذنه بالا می‌رفت پیش چشم همه دست پسر بنت اسد پیش دست پسر آمنه بالا می‌رفت گفت ‌این‌بار به پایان سفر می‌گویم بار ها گفته ام و بار دگر میگویم راز خلقت همه پنهان شده در عین علی‌‌ست کهکشان ها نخی از وصله نعلین علی‌ست گفت ساقی من این مرد و سبویم دستش بگذارید که یک شمه بگویم دستش_ هرچه در عالم بالاست تصرف کرده شب معراج به من سیب تعارف کرده گفتنی ها همگی گفته شد آن‌جا اما... واژه در واژه شنیدند صدا را اما... سوخت در آتش و بر آتش خود دامن زد آن که فهمید و خوش را به نفهمیدن زد... 🌹🌹🌹🎉🎉🎉🎉🌹🌹🌹 ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
32.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منظور ز نظم همه منظومه و افلاک و... گروه سرود نوای یاس ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
هدایت شده از گرافیست الشهدا🎨
🍃بسم رب الزهرا . 🍃 و این است رسم جهان:  روز به شب می‌رسد و شب به روز.  آه از سرخی شفقی که روز را به شب می‌رساند! اما مارا به تو نه ! نه این که راهی نباشد نه انتخاب ما غافلان هزار تو بود آن هم  تاختن در هزارتوی   و نتیجه یکه تازی هایمان شد چاله . چاله هایی از جنس نفس در وجودمان . . 🍃حاج عمار!  این روز ها یکی مانند تو را نیاز داریم در زندگی فانی مان .حاج عماری که چاله های وجودمان را پر کند و انتهای راه را ختم کند به همان راهی که نزدیک ترین راه به است و نزدیک ترین راه به امام حسین بود و ما تمام امیدمان به محرم. اما آن هم دیگر امیدی بهش نیست و یادآوری اش خاری است به قلبمان چرا که ،  همین ها بود! . 🍃اما ملالی نیست چرا که " بانی روضه همین جاست شک نکن"و تلاش می کند برای شناختن امام حسین  به عالم،  همانطور که در زمان بودنش در این جهان همه ی دنیا را  می نشاند پای سفره . . 🍃هنوز هم که هنوز است  ما آدمیان منتظر یک معجزه ایم برای زنده شدن محافلی بهر مان   جان خودتان پای درمیانی کنید شاید شد! پ.ن : گذری بر کتاب  ( شهید اوینی) پ.ن : گذری بر کتاب "شعر های "  . . ✍نویسنده: . 💔به مناسبت هایمان برای . 📅تاریخ تولد : ۹ تیر ۱۳۶۴ . 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴. حلب سوریه . 📅تاریخ انتشار: ۲۱ مرداد ۱۳۹۹ . 🥀مزار : بهشت زهرا.قطعه ۵۳ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در فضل علی بس بود این نکته که باید اثبات کند شیعه که این مرد خدا نیست ٢٣ روز تا ╔═.🍃🕊.════♥️══╗ @hajammar313 ╚═♥️═════.🍃🕊.═╝
علۍ آقاي من علي مولاي من علی دنیاي من ست پروفایل به مناسبت عید غدیر 🌱🎬 💙 لطفا همه دوستان از عید قربان تا عید سعید غدیر پروفایل هاشون رو با این عکسا ست کنند👌
علۍ آقاي من علي مولاي من علی دنیاي من ست پروفایل به مناسبت عید غدیر 🌱🎬 💙 لطفا همه دوستان از عید قربان تا عید سعید غدیر پروفایل هاشون رو با این عکسا ست کنند👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد رائفی پور🌱 😍 « عید غدیر را پرشور برگزار کنید » 🍃بهترین جشن‌ها🎉 باید برای عید غدیر باشه، بهترین لباس‌ها👕رو تو این روز بپوشید و بهترین هدیه‌ها🎁 رو تو این روز بدید.🎈🥳😍 ╔═.🍃🕊.════♥️══╗ @hajammar313 ╚═♥️═════.🍃🕊.═╝