༺ بِسْمِ اللهِ قٰآصِمِ الْجَبّٰارین ༻
✨سرباز وطن، مرد بی ادعا✨
قلب زمین و زمان به درد آمد، پس از تو همه جای جهان غرق در غم و اندوه شد. مرد میدان، مردی که واژه غیرت با دیدنت زانو میزند و سر به پایین میاندازد. ای مرد عاشق که هر دم به فکر آن بودی که جام شهادت را بنوشی و به زنده و زندگانی درس شهادت و مردانگی را بیاموزی. چه گویم از مهربانی و دلسوزی علی وار تو و از شجاعت و شهامت عباس گونه ات.
در آن هنگام که تانک های آتشین پا به کوچهها و خیابانهای ایران گذاشتند، رودها خونآلود بودند و آسمان همواره اشک میریخت و در آن هنگام آتش از دهانه کانالها زبانه می کشید در صحنه حاضر بودی. پشت سنگر ها؛ در خط مقدم سینه سپر کردی و با دشمنان چشم در چشم شدی و همه شان را آرزو به دل گذاشتی و رد پای همه تانک ها و ناامنی ها را از کشورت پاک کردی.
چه ابهتی داشتی آنگاه که تیر و تفنگ را بر شانه خود می نهادی و دوان دوان از خاکریزها بالا میرفتی، زانو بر زمین می زدی و با ذکر یا زینب همه شان را خانه خراب می کردی. خاکریز هایی که با دیدن جمالت لرزه بر خود میدیدند و غبار بر هوا بلند میشد. با قدم گذاشتن بر جبهه و سنگرها آرامشی بودی بر دل رزمندگان و ترس و وحشتی بودی در دل صدام و سگ های ولگردش.
چه میتوان گفت از لحظه برتری آتش ما بر آن ها و شادی تو و چگونه میتوان وصف کرد لحظه جان دادن همرزمانت و خشم و اشکهای سرازیر از چشمان تو؟
چشمانی که تلفیقی از مهر و عطوفت و خشم و ارادت نسبت به وطن و ناموس بود؛ خدا میداند دیدن این چشم ها در دوربین جنگی نامردان سیاهپوش چه لرزهایی در بدن آنها میانداخت. خدا میداند چهره آنها با دیدن سرداری چون تو چگونه وحشت زده میشد.
سردار غریب، جهان لرزید هنگامی که با گامهای بلند و نفس های سنگین با دستت بر سینه خود کوبیدی و خود را دشمن ابدی آنها خواندی و قسم به نابودی آنها خوردی؛
چرا که جهان میدانست این فرمانده شجاع هرچه که میگوید بی وقفه به آن عمل می کند، می دانست این مرد از نسل علیست، وفای به عهد را از مکتب علی آموخته است.
چه قدرتمند در برابر شیطان و شیطانیان ایستادی و ذلیل شدن شیطان را به تصویر کشیدی. آنگاه که فریاد زدی و فاتحه وجود مردان سیاه پوش داعشی را خواندی. مردانی که گمان می کردند با شهادتت ایران در مقابل آنها به زانو در خواهد آمد و کسی نخواهد بود که در برابرشان بایستد و پاهایشان را از ورود به ایران قلم کند، اما نمی دانستند شهید سلیمانی از سردار سلیمانی حاضر در مرزها ترسناک تر است. نمی دانستند که تو ای مرد مهربان، سلیمانی هایی را بر جای نهادی و رفتی که هر روز قدرتمندتر از قبل چهره حقیقی سلطهگران و زورگویان را آشکار می سازند و آنها را انگشت نمای جهان می کنند.
نبودی و ندیدی که فرزندانت و یارانت بار دیگر سیلی محکمی به سلطه گران زدند. این مردانِ مرد، زاده شهامت و غیرت تو هستند و پرچمت را همواره بالا گرفته و به دشمن ایستادگی و پایداری خود را خاطرنشان میکنند.
ای مردی که چون شیری دلیر حسرت وارد شدن به منطقه حکومت حق را بر دل کفتار صفت ها گذاشتی. مردی بودی از جنس شجاعت؛ از جنس شرافت و آزادگی، کسی که محکم با دستانش به دهان ناحقان کوبید و نوای حق را سر داد. وجودت چه طوفانی به پا کرد و دریای آرامش ناجوانمردان را در تلاطم انداخت و درون نورانی ات چه زیبا آن سوی ایمان را نشان داد.
چقدر جای لبخندت کنار لبخند آقا خالیست، ایستادن در کنار آقا چقدر بر ابهتت می افزود و چه زیبا بود آنقدر تواضع و فروتنی در مقابل رهبرت. رفتی و آنچنان برایت اشک ریخت مه تماشای اشک ها و بغض های ایشان تن و بدن هر ایرانی را میلرزاند.
آنقدر قدرتمند و غرق در عظم و اراده چون کوه بودی که ایران و ایرانیان بر تو تکیه کردند.
آری تو را میتوان کوه خواند؛ همانقدر با عظمت،،، همانقدر استوار...
#جانفدا
#دلنوشته
#حاج_قاسم
#سرباز_وطن_مرد_بی_ادعا
#کتاب_میِ_صبحِ_فروغ
@Ekip_haji739