#بداهه_نوشت
تصور برگشتن از خاک سپاری،
دیدن جای خالی مادر،
از خود مصیبت سخت تر است.
"اللهم ارزقنا صبرا عظيما"
#صدیقهء_شهیده
#فاطمیه
✍🏻#زینب_صبور
🗒️@HamQalam
خون گریه میکنند ملائک، گمان کنم
زینب به خانه، روضه مادر گرفته است..
#فاطمیه
🗒️@HamQalam
▫️یکی شدن
"ایران دستخوش حاکمیتی شده که ترکیبی از ایدئولوژی با نادانی و ناپاکی است که نتیجه اش دو چیز است؛ فریبکاری و خشونت."
مصطفی ملکیان در تاریخ ۱۴۰۲/۱/۲۰
انتشار سحام نیوز.
🔸️اولین بار که این جمله را خواندم، قلبم به تپش افتاد و نفسم کوتاه شد، به فهمم اعتماد نکردم و دوباره خواندم، "ترکیب ایدئولوژی با ناپاکی و نادانی"، اخم هایم را توی هم کرده و گفتم "این کیه که اینجوری حرف زده" و همین نقطه آغاز آشنایی من با شخصیت ملکیان شد. کانال، سایت، پیچ، گروه در هر کدام از اینها میشد ردپای از ملکیان پیدا کرد، آرام و متین حرف می زد از خوبی و مهربانی صحبت می کرد از دغدغه مردم و عرف صحبت می کرد، او را نمی شناختی منجی بشریت می شمردیش.
اما همان یک جمله کافی بود برای اینکه باورش نکنم آخرین مطلب در کانال تلگرامی اش"زندگی پس از مرگ" بود، فایل صوتی از صحبت ملکیان در فلان نشستی با دانشجویان بود، با شنیدن جمله "هیچ راهی نداریم به دانستن آنچه بعد از مرگ خواهد آمد یا نخواهد آمد، علاوه بر آن سودی بر دانستن آن متصور نیست و هیچ تاثیری در مقام عمل ندارد و مصداق علم غیرنافع است." مغزم سوت کشید.
🔸️خودکار رو برداشتم و آنچه از دوران تحصیل طلبگی ام خوانده بودم و برای ما واضح بود را در رد نظراتش نوشتم، نوشته بدی نشد، برای ادمین کانال ملکیان فرستادم او هم در کانال "ناقد ملکیان" گذاشت. چند روزی نگذشت که من را هم، عضو گروه "ناقد ملکیان" کردند، گروهی تقریبا با ۳۵۰ عضو از دانشجویان فلسفه غرب و البته متعصب به غرب، گروه را بالا و پائین کردم از همه چیز حرف می زدند؛
سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصاد و هر کدام از آنها که بیشتر از این دولت و حکومت ایراد می گرفت، بیشتر تشویق میشد، معلوم بود اسم گروه" گروه ناقد ملکیان" است اما پر واضح بود که بیشتر اعضای گروه، شاگردان خود ملکیان هستند بعضی از صحبت های استادشان را میگذاشتند و خودشان هم تائید می کردند، باور کردنی نبود مسائلی که برای ما واضح بود و حتی در علم منطق بدیهی و یقینی شمرده میشد، آنها به آن شک داشتند گویا آنچه آموخته بودند برای رسیدن به شک بود نه یقین.
🔸️یکی از پیام ها را بهانه کرده و شروع کردم، اما قبلش با خودم چند عهد کردم؛
۱- مسائل را فقط بر محور عقل و عقلانی جلو ببرم.
۲- در هیچ بحثی، غیر از بحث علمی مرتبط دخالت نکنم.
۳- به پیام های غیر علمی خصوصا سیاسی واکنش نشان ندهم.
۴- احترام اعضای گروه و استادشان( آقای ملکیان) را حفظ کنم.
۵- اگر به من بی احترامی کردند، نادیده بگیرم.
۶- بر اعتقادات و باور و انقلابی بودنم صراحت داشته باشم.
۷- در موضوع علمی که بحث میکنم، باسواد باشم.
۸- در گفته هایم دقت میکردم، حتی در به کار بردن درست کلمات تا غلط نگفته باشم و اعتمادسازی علمی کنم.
۹- تحکیم عقیده نکنم و آزادی آنان را در عقیده شان محترم بشمارم.
۱۰- فقط مسائل عقیدتی و به طور خاص توحید را بحث کنم نه هر بحث علمی.
🔸️طولی نکشید که باورم کردند و همراه شدند، حرف هایم را با دقت می خواندند، سوال می پرسیدند و حتی جواب من را با صحبت ملکیان تطبیق می دادند، به خواست خودشان بحث علمی می کردیم و قدم قدم مسائل هستی شناسانه را با ابزار عقل به جلو پیش می بردیم.
وقتی که خیلی خوب و محترم و علمی با هم تعامل می کردیم یاد حرف امام در "وحدت حوزه و دانشگاه" افتادم.
با خود گفتم، وحدت حوزه و دانشگاه همین است؛
یکی شدن و هم راستا شدن در مسائلی که ما را به خدا می رساند.
و من الله توفیق
#تجربه_نگاری
#وحدت_حوزه_و_دانشگاه
✍🏻پازکی
🕊رزق طلبگی
اینروزها دارم حس نمکگیر شدن را میچشم!
وقتی نمکگیر شوی... میشوی مرید... میشوی سمعوطاعتا... میشوی مأموم.... و میشود امام! و هست امام... میزنی پردههای غفلت را کنار...
میفهمی همه چیز برکت است... همهچیز مسبب است و اوست سبب همهچیز معلول است و اوست علت...
مدتها در این اندیشه بودم که برهم زنم این برکتخواهی مطلق را...
فراموش کنم کُلُهُ هست چون او هست و نعمات پیدرپی ریزان ز صدقه سر اوست... و اوست ولی و سرپرست و اوست دردانه خلقت....
و اوست وجود مقدس پربرکت...
و منم ریزه خور این سفره کرم... این سفره پهن شده... و این وظیفه نهاده شده بر دوش.... و آن ندای خوانده شده در گوش.... که ای آدمیان منتظر واقعی اوست... و شما اگر منتظرید بهسان او باشید... شب و روزتان برای خدا باشد... و روزیتان بدست خدا باشد.... و اوست رازق کل مرزوق...
آمدهبودیم چند لقمهای بچشیم... قصد ماندن نداشتم... و شاید قصد تنها میهمان این سفره بودن را... گفتیم میاییم ز این دریا قطرهای لب ترکنیم و جرعههایمان را از کوزههای شکسته این و آن طلب کنیم... و ندانستیم آب دریا استسقا میآورد و یک قطرهاش سیراب میکند و تشنهترت!
این را گفتم که بگویم مدتهاست جیره خوریم و راضی تر از آنیم که بگوییم کم است گرچه کمش هم زیاد است... هم ز پیالهمان... هم ز سرمان!
#طلبگی
✍🏻#سوگند_مولایی
🗒️@HamQalam
#بداهه_نوشت
جنگ دفاع مقدس، جانباز و شهید داشت؛ اکنون، جنگ ها تلفات دارد.
#جنگ_اراده_ها
✍🏻#زینب_قائمی
🗓@HamQalam
شب یلدا
یا شب بلند! کدام شب یلداتر از نبود توست؟ یا منتقم کرار، کدام شب؟
این بقیه الله؛
آه! درون سینه ام پر از درد است، پر از رنج ها، حجران کشیده درد حجران کشیده داند.
#منتقم_کرار
✍🏻#موسوی
🗒️@HamQalam
#بداهه_نوشت
فقر و ثروت همه اش امتحان های دنیاست. روزی که به دنیا اومدیم و روزی که می ریم، مالک هیچ چیز نیستیم. معلوم می شه بین تولد و مرگ همه اش خیالِ مالکیت بوده و بس.
پس به فکر هم باشیم. همین!
شب یلدا زندگی هاتون گرم و قشنگ باشه الهی 🌹🍉
#یلدای_مهربونی
🗒️@HamQalam