#تجربه_نوشتن
⚜ سال گذشته، همین روزهای ایام فاطمیه بود، درگروهی عضو شدم، که اکثر اعضای آن شاعران فعال و خوش ذوقی بودند،
هر روز چندین پیام از جدید ترین شعرها و بداهه هایشان منتشر میکردند، من هم عاشق شعر بودم، اما چون مسلط به وزن و قافیه نبودم، نمیتوانستم خودم مستقیم و مباشر، شعر بنویسم، ناچار از باب تمرین، به شعر های بزرگواران تعریض میکردم(بنابر وزن و قافیه، مضمون را تغییر میدادم، و درپاسخ شعر ایشان میگفتم).
یکبار، دمم در تله یکی از شاعران بد اخم گیر کرد، برخلاف سایرین، تشویق و لبخند نبود، بلکه دو یا سه پیام طولانی، در حد طومار نوشت و هر چه خارج از ادب بود نثار من کرد، خلاصه حسابی در جمع مرا کوبید. مجبور شدم گروه را ترک کنم، حدود ۴ماه اصلا طرف شعر نرفتم، نه نوشتم و نه خواندم....
پیش خودم گفتم، اصلا مرا چه به پا کردن درکفش اساتید ادبیات؟
نمیدانم چطور اما، با تشویق یک نفر دوباره، حال و هوای سابق را از سر گرفتم، بعد از افسردگی و سرخوردگی سابق، اینبار که مینوشتم، انگار خیلی بهتر توانش را یافته بودم.
تلخی لحن شدید آن شاعر،و بعد از مدت ها،شروع دوباره، دو درس بزرگ به من داد، اول اینکه، ثبات قدم و ادامه دادن، کم کم من را رشد میدهد، نباید با انتقاد متوقف شد، و دوم اینکه هرچند، نقد او پر از توهین بود، ولی حداقل نقاط ضعف مرا گفت.
گاهی انسان درسهایی از دشمن اش میگیرد، که دوستانش، بخاطر خجالت و رو دربایستی هیچوقت به او گوشزد نمیکنند، همین لحن تند او حواس من را جمع کرد، تا درنوشته های بعدی دقت بیشتری داشته باشم، بعد از آن، خودم بداهه گفتم، که اگر فقط تشویق شده بودم، هنوز داشتم تعریض مینوشتم....
✍ زهرا شعبانزاده
🗒@HamQalam
#بداهه_نوشت
«لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی کَبَدٍ»
انسان در رنج و سختی آفریده شده، به درستی که همین گونه است.
به چه چیز سختی میگوییم؟
تعریف سختی چیست؟
آیا حق انتخاب هم داریم؟
اری.چه خوب است، سختی هایی را با اختیار خود انتخاب کنیم ولی در آینده سختی اجباری نکشیم.
چه زیرک اند آنان که از همان اول متوجه شدند و این سختی ها را با انتخاب خود به جان خریدند.
✍🏻#زینب_قائمی
🗒@HamQalam
#شعر
خدا کند که کسی بیهوا زمین نخورد
به ضرب پا وسط شعلهها زمین نخورد
هزار مرد بیفتد به پیش چشم همه...
ولی زنی وسط کوچهها زمین نخورد
در ازدحام هجوم ستم ، در خانه
خدا کند که زنی پا به ما زمین نخورد...
به آن عبا که علی روی همسرش انداخت
زنی مقابل نامردها زمین نخورد
به اشک چشم حسینش خدا کند دیگر
که مادری جلوی بچهها زمین نخورد
زدند فاطمه را هر چه ، باز هم میگفت
که من زمین بخورم ، مرتضی زمین نخورد
پس از مدینه و این مادر و زمین خوردن
خدا کند پسرش کربلا زمین نخورد
خدا کند که کسی نیزه بیهوا نزند
خدا کند که دگر بیهوا زمین نخورد
خدا کند که دگر پیش خواهری مضطر
سر برادری از نیزهها زمین نخورد
سر بریده به نیزه خدا خدا میکرد
رقیهام ز روی ناقهها زمین نخورد
رباب هم به روی ناقهها دعا میکرد
علی اصغرم از نیزهها زمین نخورد
*عبدالحسین میرزایی
#حضرت_مادر
#فاطمیه
🗒️@HamQalam
#بداهه_نوشت
صدای لگدهای بی امان،
بوی دود و آتش،
بوی میخ های داغ شده،
صدای شکستن سینه،
صدای ضربه های وحشیانهی غلاف،
صدای نالهی عرش.
تو را یاد چه می اندازد؟
بای ذنب قتلت؟
#صدیقهء_شهیده
#فاطمیه
✍🏻#زینب_صبور
🗒️@HamQalam
#درحوالیحرم
میخواهم به دیوار تکیه دهم...
اما ناگاه دلم میلرزد که نکند پشت کنم به ضریحتان و بیحرمتی کنم به مقامتان...
پس حساب قدم هایی که خلاف مسیر شما برداشته ام چه میشود؟
گناه کوچکم قامت پشت کردهام بوده است...
العفو 🌿
#سوگند_مولایی
🗒@HamQalam