حضرت زینب (س) پس از واقعه کربلا و مصیبتی بزرگ که در آن عزیزان خود را از دست داده بودند، با حیایی کامل و سخنوری وارسته و در هیبت یک انسان عصمت مآب ظاهر می شوند و تابلوی واقعی از زبان گویای امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام را به نمایش می گذارند. با یک کلام و دستور آن حضرت همه مردم و حاضران مجبور به سکوت میشوند. حضرت زینب (س) به مردم اشاره کردند که ساکت شوید و ناگهان نفس ها در سینه ها حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد، و سپس خطبه را آغاز نمود.
متن عربی خطبه حضرت زینب (س) به این شرح است
ثُمَّ قَالَتْ بَعْدَ حَمْدِ اللَّهِ تَعَالَى وَالصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ (ص): أما بعد : یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ یَا أَهْلَ الْخَتْلِ وَالْغَدْرِ وَالْخَذْلِ أَلَا فَلَا رَقَأَتِ الْعَبْرَةُ وَلَا هَدَأَتِ الزَّفْرَةُ إِنَّمَا مَثَلُکُمْ کَمَثَلِ الَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ هَلْ فِیکُمْ إِلَّا الصَّلَفُ وَالْعُجْبُ وَالشَّنَفُ وَالْکَذِبُ وَمَلَقُ الْإِمَاءِ وَغَمْزُ الْأَعْدَاءِ أَوْ کَمَرْعًى عَلَى دِمْنَةٍ أَوْ کَفِضَّةٍ عَلَى مَلْحُودَةٍ أَلَا بِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ وَفِی الْعَذَابِ أَنْتُمْ خَالِدُونَ أتَبْکُونَ أَخِی؟! أَجَلْ، وَاللَّهِ فَابْکُوا فَإِنَّکُمْ أَحْرَى بِالْبُکَاءِ فَابْکُوا کَثِیراً وَاضْحَکُوا قَلِیلًا فَقَدْ أَبْلَیْتُمْ بِعَارِهَا وَمَنَیْتُمْ بِشَنَارِهَا وَلَنْ تَرْحَضُوهَا أَبَداً وَأَنَّى تَرْحَضُونَ قُتِلَ سَلِیلُ خَاتَمِ النُّبُوَّةِ وَمَعْدِنِ الرِّسَالَةِ وَسَیِّدُ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَمَلَاذُ حَرْبِکُمْ وَمَعَاذُ حِزْبِکُمْ وَمَقَرُّ سِلْمِکُمْ وَآسِی کَلْمِکُمْ وَمَفْزَعُ نَازِلَتِکُمْ وَالْمَرْجِعُ إِلَیْهِ عِنْدَ مُقَاتَلَتِکُمْ- وَمَدَرَةُ حُجَجِکُمْ وَمَنَارُ مَحَجَّتِکُمْ أَلَا سَاءَ مَا قَدَّمَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ وَسَاءَ مَا تَزِرُونَ لِیَوْمِ بَعْثِکُمُ فَتَعْساً تَعْساً وَنَکْساً نَکْساً لَقَدْ خَابَ السَّعْیُ وَتَبَّتِ الْأَیْدِی وَخَسِرَتِ الصَّفْقَةُ وَبُؤْتُمْ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ* وَضُرِبَتْ عَلَیْکُمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْکَنَةُ أَ تَدْرُونَ وَیْلَکُمْ أَیَّ کَبِدٍ لِمُحَمَّدٍ ص فَرَثْتُمْ وَأَیَّ عَهْدٍ نَکَثْتُمْ وَأَیَّ کَرِیمَةٍ لَهُ أَبْرَزْتُمْ وَأَیَّ حُرْمَةٍ لَهُ هَتَکْتُمْ وَأَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکْتُمْ أَ فَعَجِبْتُمْ أَنْ تُمْطِرَ السَّمَاءُ دَماً وَلَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى وَهُمْ لا یُنْصَرُونَ- فَلَا یَسْتَخِفَّنَّکُمُ الْمَهَلُ فَإِنَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَا یَحْفِزُهُ الْبِدَارُ «3» وَلَا یُخْشَى عَلَیْهِ فَوْتُ النَّارِ کَلَّا إِنَّ رَبَّکَ لَنَا وَلَهُمْ لَبِالْمِرْصادِ ثُمَّ أَنْشَأَتْ تَقُولُ (ع): مَا ذَا تَقُولُونَ إِذْ قَالَ النَّبِیُّ لَکُمْ مَا ذَا صَنَعْتُمْ وَأَنْتُمْ آخِرُ الْأُمَمِ بِأَهْلِ بَیْتِی وَأَوْلَادِی وَتَکْرِمَتِی مِنْهُمْ أُسَارَى وَمِنْهُمْ ضُرِّجُوا بِدَمٍ مَا کَانَ ذَاکَ جَزَائِی إِذْ نَصَحْتُ لَکُمْ أَنْ تَخْلُفُونِی بِسُوءٍ فِی ذَوِی رَحِمِی إِنِّی لَأَخْشَى عَلَیْکُمْ أَنْ یَحُلَّ بِکُمْ مِثْلُ الْعَذَابِ الَّذِی أَوْدَى عَلَى إِرَمٍ ثُمَّ وَلَّتْ عَنْهُمْ- قَالَ حِذْیَمٌ فَرَأَیْتُ النَّاسَ حَیَارَى قَدْ رَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ فَالْتَفَتَ إِلَیَّ شَیْخٌ فِی جَانِبِی یَبْکِی وَقَدِ اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِالْبُکَاءِ وَیَدُهُ مَرْفُوعَةٌ إِلَى السَّمَاءِ وَهُوَ یَقُولُ بِأَبِی وَأُمِّی کُهُولُهُمْ خَیْرُ کُهُولٍ وَنِسَاؤُهُمْ خَیْرُ نِسَاءٍ وَشَبَابُهُمْ خَیْرُ شَبَابٍ وَنَسْلُهُمْ نَسْلٌ کَرِیمٌ وَفَضْلُهُمْ فَضْلٌ عَظِیمٌ ثُمَّ أَنْشَدَ: کُهُولُکُمْ خَیْرُ الْکُهُولِ وَنَسْلُکُمْ إِذَا عُدَّ نَسْلٌ لَا یَبُورُ وَلَا یَخْزَى فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ یَا عَمَّةِ اسْکُتِی فَفِی الْبَاقِی مِنَ الْمَاضِی اعْتِبَارٌ وَأَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَةٍ إِنَّ الْبُکَاءَ وَالْحَنِینَ لَا یَرُدَّانِ مَنْ قَدْ أَبَادَهُ الدَّهْرُ فَسَکَتَتْ- ثُمَّ نَزَلَ (ع) وَضَرَبَ فُسْطَاطَهُ وَأَنْزَلَ نِسَاءَهُ وَدَخَلَ الْفُسْطَاطَ.
ترجمه خطبه حضرت زینب (س) در دروازه کوفه این چنین است:
ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش. اما بعد: ای مردم کوفه،ای مردمان حیله گر و خیانت کار! گریه میکنید؟ اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد. همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم میگسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و تقلب ساخته اید. آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینهه
ای آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت میشود؟ یا همچون سبزههایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازۀ دفن شدهای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند؟ چه بد توشهای برای آخرت فرستاده اید؛ توشهای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود. گریه میکنید؟ زار میزنید؟ آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست. و چگونه میتوانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا(ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟ کسی که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود. چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است. وای بر شماای مردم کوفه! آیا میدانید چه جگری از رسول خدا دریدهاید؟ چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید؟! چه خونی از آن حضرت بر زمین ریختهاید؟! و چه حرمتی از او شکستهاید؟! شما این جنایت فجیع را بیپرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته، سیاه، تاریک و جبران ناپذیر بوده، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده است. آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب میکنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کنندهتر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد. پس مهلتهایی که خدای متعال به شما میدهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمیکند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است. آنگاه حضرت زینب(س) این اشعار را خواند: اگر پیامبر از شما بپرسد، این چه کارى بود که کردید با آنکه شما امت [پیامبرِ] آخر الزمان بودید [و بر دیگر امتها شرافت داشتید]، چه پاسخ خواهید داد؟ شما چه کردید با اهل بیت و فرزندان و عزیزان من؟! جمعى را به اسارت بردید و گروهى را به خون آغشته کردید. این پاداش من نبود ـ با آنکه من خیرخواه شما بودم ـ اینکه در حق خویشاوندانم اینگونه به من جفا کنید. من مى ترسم همان عذابى که قوم «اِرَم» را به نابودى کشاند، بر شما نیز فرود آید. زینب کبرى(س) پس از این خطابه جانسوز، روى از آنان برگرداند. در این حال، مردم را دیدم که حیرتزدهاند و از اندوه و پشیمانى، دست به دندان مى گزند. حِذْیَم مى افزاید: به کنارم نگریستم، پیرمردى را دیدم که اشک مىریزد و محاسنش با قطرات اشکش تر شده بود. در همان حال دستان خود را به آسمان بلند کرد و گفت: پدر و مادرم فداى شما باد! پیرانتان بهترین پیران، زنانتان بهترین زنان و جوانانتان بهترین جواناناند. دودمان شما کریم و بزرگوار و فضل و منزلت شما بزرگ و عظیم است. آنگاه این بیت را خواند: پیران شما بهترین پیران و دودمان شما نیز بهترین دودمانند و در میان همه تبارها و نسلها، هرگز تبار شما نابود و بى اعتبار نخواهند شد. امام زین العابدین(ع) رو به عمه اش کرد و فرمود: «عمه جان آرام بگیر، سرگذشت گذشتگان براى آنان که ماندهاند مایه عبرت است. خداى را سپاس که تو عالمه تعلیم ندیده و خردمندِ خرد نیاموزیدهاى. گریه و زارى، آنان را که رفتهاند به ما باز نمى گرداند» با این سخنِ امام چهارم(ع)، زینب(س) آرام گرفت و حرفی نزد. حضرت زینب (س) پس از واقعه کربلا از هر فرصتی برا روشنگری و معرفی حق و باطل تلاش کردند و برای خارج کردن مردم از توهم دینداری ، خطبه های استوار و مستحکم ارائه می کند. ایشان علاوه بر کوفه، در شام و در مجلس یزید ملعون هم بر طبل ظلمت، غفلت و تزویر و جهل مرکب آنها می کوبد تا شاید چشم ها کور نشود و گوش ها کر نگردد. اما این جماعت همان اهل «صم و بکم و لا یعقلون» هستند و فقدان بصیرت.
منبع: بحارالانوار، علامه مجلسی
🏴بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
🏴جلسه دوم🏴
🏴خطبه امام سجاد علیه السلام در کوفه 🏴
«حذيم بن شريك اسدى» مى گويد: امام زين العابدين(عليه السلام) رو به مردم نمود و به آنها اشاره كرد كه ساكت شوند. مردم نيز ساكت شدند و آن حضرت در حالى كه ايستاده بود، پس از حمد و ثناى الهى و فرستادن درود بر پيامبر اسلام اين خطبه را ايراد كرد:
«أَيُّهَا النّاسُ! مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي، وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي فَأَنَا عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ الْمَذْبُوحِ بِشَطِّ الْفُراتِ مِنْ غَيْرِ ذَحْل وَ لا تِرات، أَنَا ابْنُ مَنِ انْتُهِكَ حَرِيمُهُ وَ سُلِبَ نَعِيمُهُ وَ انْتُهِبَ مالُهُ وَ سُبِيَ عِيالُهُ، أَنَا ابْنُ مَنْ قُتِلَ صَبْراً، فَكَفى بِذلِكَ فَخْراً.
أَيُّهَا النّاسُ! ناشَدْتُكُمْ بِاللهِ هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّكُمْ كَتَبْتُمْ إِلى أَبِي وَ خَدَعْتُمُوهُ، وَ أَعْطَيْتُمُوهُ مِنْ أَنْفُسِكُمُ الْعَهْدَ وَ الْمِيثاقَ وَ الْبَيْعَةَ ثُمَّ قاتَلْتُمُوهُ وَ خَذَلُْتمُوهُ؟ فَتَبّاً لَكُمْ ما قَدَّمْتُمْ لاَِنْفُسِكُمْ وَ سَوْأةً لِرَأْيِكُمْ، بِأَيَّةِ عَيْن تَنْظُرُونَ إِلى رَسُولِ اللهِ(صلى الله عليه وآله) يَقُولُ لَكُمْ: قَتَلْتُمْ عِتْرَتِي وَ انْتَهَكْتُمْ حُرْمَتِي فَلَسْتُمْ مِنْ أُمَّتِي».
(اى مردم! هر كس مرا شناخت كه مى داند من كيستم، ولى آن كس كه مرا نمى شناسد بداند كه من على فرزند حسينم، همان كس كه بدون هيچ جرم و گناهى كنار شطّ فرات [با لب تشنه] سر بريده شد. من فرزند كسى هستم كه حريمش مورد بى حرمتى قرار گرفت و اموالش به غارت برده شد و خانواده اش به اسارت گرفته شد. من پسر كسى ام كه با آزار و شكنجه به شهادت رسيد و همين افتخار ما را كافى است!
اى مردم! شما را به خدا سوگند! آيا قبول داريد كه همين شما بوديد كه به پدرم نامه نوشتيد [و او را براى آمدن به كوفه دعوت كرديد] ولى با او به نيرنگ عمل كرديد. با او با جان خويش عهد و پيمان بستيد و بيعت نموديد، آنگاه او را تنها گذاشته و با وى پيكار كرديد؟!
خداوند شما را به خاطر توشه بدى كه براى خود از پيش فرستاديد و تصميم بدى كه [در زندگى] گرفتيد، نابود كند. شما با چه چشمى مى خواهيد به پيامبر خدا بنگريد آن زمان كه [در قيامت] به شما مى گويد: شما خاندان مرا كشتيد و حريم مرا مورد هتك و بى احترامى قرار داديد، شما از امت من نيستيد).
«حذيم» مى گويد: با اين خطابه، صداى گريه مردم بلند شد و مردم به يكديگر مى گفتند: نابود و بدبخت شديد، ولى خودتان نمى دانيد!
امام سجاد(عليه السلام) در ادامه فرمود: «خداوند بيامرزد، آن كس كه نصيحت و اندرز مرا بپذيرد و سفارش مرا درباره تقواى الهى و درباره رسولش و اهل بيت پيامبر(صلى الله عليه وآله) به خاطر بسپارد؛ چرا كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) براى ما اسوه و سرمشق نيكو و ارزشمندى است».
مردم همگى فرياد زدند: اى فرزند رسول خدا(صلى الله عليه وآله) همه ما گوش به فرمان و مطيع توايم و حافظ و نگهبان جان و مال شما هستيم؛ هرگز از شما روى گردان نيستيم، به ما فرمان بده ـ خدايت رحمت كند ـ كه ما با هر كس تو بجنگى، مى ستيزيم و با هر كس كه آشتى نمايى، صلح مى كنيم، و كسانى كه به شما و ما ستم كردند و ظلم روا داشتند را مجازات خواهيم نمود!!
امام سجاد(عليه السلام) فرمود:
«هَيْهات! أَيُّهَا الْغَدَرَةُ الْمَكَرَةُ! حِيلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ شَهَواتِ أَنْفُسِكُمْ، أَتُرِيدُونَ أَنْ تَأْتُوا إِلَيَّ كَما أَتَيْتُمْ اِلى آبائِي مِنْ قَبْلُ، كَلاّ وَ رَبِّ الرّاقِصاتِ إِلى مِنى، فَإِنَّ الْجُرْحَ لَمّا يَنْدَمِلْ، قُتِلَ أَبِي بِالاَْمْسِ وَ أَهْلُ بَيْتِهِ مَعَهُ، فَلَمْ يُنْسِنِي ثُكْلَ رَسُولِ اللهِ(صلى الله عليه وآله) وَثُكْلَ أَبِي وَ بَنِي أَبِي وَ جَدِّي، شَقَّ لَهازِمي وَ مَرارَتُهُ بَيْنَ حَناجِرِي وَ حَلْقِي، وَ غُصَصُهُ تَجْرِي فِي فِراشِ صَدْرِي، وَ مَسْأَلَتِي أَنْ لا تَكُونُوا لَنا وَ لاعَلَيْنا».
(هيهات! اى گروه پيمان شكن حيله گر! [هرگز به وعده هاى شما اطمينانى نيست زيرا] ميان شما و خواسته هايتان پرده اى [از جهل و غفلت و ناتوانى] افكنده شده؛ آيا با همان حال و هوايى كه به سراغ پدران ما رفتيد، مى خواهيد به سراغ من بياييد [كه فقط وعده مى دهيد و عمل نمى كنيد؟!]؛ به خداىِ مركب هاى تندرو كه زائران خانه خدا را به سوى منا مى برند سوگند! كه هرگز چنين نخواهد شد [و من فريب وعده هاى شما را نمى خورم]؛ چرا كه هنوز آن زخمها بهبود نيافته. همين ديروز بود كه پدرم و جمعى از خاندانش به شهادت رسيده اند و هنوز داغ مرگ رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را فراموش نكرده بودم كه داغ مرگ پدر و فرزندان پدر و جدم اختيار از من ربود. تلخى اندوه آن را در گلوگاهم احساس مى كنم و درد جانكاهش در سينه ام جارى است. خواسته من از شما اين است كه نه از ما طرفدارى كنيد و نه با ما به جنگ و ستيز برخيزيد "ما را به خير شما اميدى نيست، شرّ مرسانيد).
آنگاه امام زين العابدين(عليه السلام) با اين ابيات سخنش را پايان داد
:
«لا غَرْوَ إِنْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ وَ شَيْخُهُ * قَدْ كانَ خَيْراً مِنْ حُسَيْن وَ أَكْرَما
فَلا تَفْرَحُوا يا أَهْلَ كُوفَةَ بِالَّذِي * أُصيبَ حُسَيْنٌ كانَ ذلِكَ أَعْظَما
قَتيلٌ بِشَطِّ النَّهْرِ نَفْسي فِداؤُهُ *** جَزاءُ الَّذِي أَرْداهُ نارُ جَهَنَّمـا».
(جاى شگفتى نيست اگر حسين(عليه السلام) و پدرش كه از او بزرگوارتر و بهتر بود كشته شدند.
اى كوفيان به آنچه كه به حسين رسيد و بسيار هم مصيبت بزرگى بود، شادمان نباشيد.
جانم فداى آن كشته اى كه كنار شط آب [با لب تشنه] به شهادت رسيد، ولى كيفر آن كس كه وى را شهيد كرد، آتش دوزخ است). (1)
داستان اين خطبه نشان مى دهد كه كوفيان با ضرباتى كه خطبه كوبنده امام سجاد(عليه السلام) بر روحشان وارد كرد چنان به هيجان آمدند كه آماده پيكار با دشمنان اهل بيت(عليهم السلام) و گرفتن انتقام از قاتلان شهداى كربلا شدند، ولى امام(عليه السلام) كه مى دانست آنها بى وفايى خود را بارها نشان داده اند و سست تر از آن هستند كه قيام همه جانبه اى بر ضد جانيان بنى اميه كنند، سخنان آنها را رد كرد و فرمود: به اين بسنده مى كنم كه بر ضد ما گامى بر نداريد كه به خير شما اميدى نيست اى سياه رويان! (2)
پی نوشت: (1). احتجاج طبرسى، ج 2، ص 117 - 119 و بحارالانوار، ج 45، ص 112 - 113.
(2). گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام، قم، 1388 ه. ش، ص 573.
بسم الله الرحمن الرحیم 🏴
🏴جلسه سوم🏴
🏴خطبه حضرت سکینه دختر امام حسین علیه السلام در کوفه 🏴
خطبه حضرت سکینه در کوفه - متن و ترجمه
الْحَمْدُ لِلَّهِ عَدَدَ الرَّمْلِ و الْحَصَی سپاس خدای را به تعداد ریگ ها و سنگ ها
و زِنَةَ الْعَرْشِ إِلَی الثَّرَی. و هم وزن آنچه از روی زمین تا عرش اوست.
أَحْمَدُهُ، و أُؤْمِنُ بِهِ، او را ستایش می کنم و به او ایمان دارم
و أَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ، و توکّلم به اوست
و أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، و شهادت می دهم که خدا یکی است و شریکی برای او نیست
و أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ و رَسُولُهُ (صلی الله و علیه و آله و سلم)، و محمّد (ص) بنده و پیغمبر اوست
و أَنَّ أولادَه ذُبِحُوا بِشَطِّ الْفُرَاتِ و گواهی می دهم که فرزندان او را کنار فرات سر بریدند،
مِنْ غَیْرِ ذَحْلٍ ولَا تِرَاتٍ. بی آنکه خونی از آنان طلبکار یا خونخواهی از او داشته باشند.
اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ پروردگارا! من به تو پناه می برم
أَنْ أَفْتَرِیَ عَلَیْکَ الْکَذِبَ از اینکه بر تو دروغ و افترا ببندم
و أَنْ أَقُولَ خِلافَ مَا أَنْزَلْتَ عَلَیْه یا سخنی بگویم برخلاف آنچه به پیغمبرت فرموده ای
مِنْ أَخْذِ الْعُهُودِ لِوَصِیِّهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ که از مردم برای وصٌی خود، علی ابن ابی طالب، بیعت بگیرد،
الْمَسْلُوبِ حَقُّهُ، همان علی بن ابی طالبی که حقٌش را غصب کردند
الْمَقْتُولِ مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ، و او را بی گناه کشتند،
کَمَا قُتِلَ وَلَدُهُ بِالْأَمْسِ فِی بَیْتٍ مِنْ بُیُوتِ اللَّهِ، چنانکه دیروز جماعتی فرزند او را در سرزمین کربلا کشتند.
وَ بِها مَعْشَرٌ مُسْلِمَةٌ بِأَلْسِنَتِهِمْ، که به زبان مسلمان و در دل کافر بودند،
تَعْساً لِرُؤوسِهِمْ، هلاکت بر سَران آنان باد!
مَا دَفَعَتْ عَنْهُ ضَیْماً که ظلم ها و ستم ها را از او دریغ نکردند
فِی حَیَاتِهِ ولَا عِنْدَ مَمَاتِهِ، نه در زندگانی و نه وقت جان دادن،
حَتَّی قَبَضْتَهُ إِلَیْکَ تا آنکه تو، او را، نزد خویش بردی.
مَحْمُودَ النَّقِیبَةِ، (خداوندا او را نزد خود با این صفات بردی) ستوده منقبت،
طَیِّبَ الْضَریبَة، پاکیزه طبیعت،
مَعْرُوفَ الْمَنَاقِبِ، با خوبی های شناخته شده
مَشْهُورَ الْمَذَاهِبِ، و برتری های آشکار
لَمْ تَأْخُذْهُ فِیکَ (خداوندا او را، از عبودیت و بندگی تو باز نداشت
لَوْمَةُ لَائِمٍ، ملامت هیچ ملامت کننده ای
و لَا عَذْلِ عَاذِلٍ، و سرزنش هیچ سرزنش کننده ای
هَدَیْتَهُ ـ یَا رَبِّ ـ لِلْإِسْلَامِ صَغِیراً، خداوندا! تو، او را ، در کودکی به اسلام، راهنمایی کردی
و حَمَدْتَ مَنَاقِبَهُ کَبِیراً، و چون بزرگ شد، مناقب او را ستودی.
و لَمْ یَزَلْ نَاصِحاً او همواره امّت را نصیحت کرد
لَکَ و لِرَسُولِکَ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وآلِهِ در راه تو و برای خشنودی پیغمبر تو،
حَتَّی قَبَضْتَهُ إِلَیْکَ، تا آنکه او را قبض روح فرمودی.
زَاهِداً فِی الدُّنْیَا غَیْرَ حَرِیصٍ عَلَیْهَا، او به دنیا بی اعتنا و بی علاقه،
رَاغِباً فِی الْآخِرَةِ، و به آخرت راغب و مشتاق بود
مُجَاهِداً لَکَ فِی سَبِیلِکَ، و در راه تو همواره با دشمنانت مبارزه و جهاد کرد.
رَضَیْتَهُ فَاخْتَرْتَهُ، تو از او خشنود شدی و او را برگزیدی
و هَدَیْتَهُ إِلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ. و به راه راست هدایت نمودی.
أما بعد :
یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ! یَا أَهْلَ الْمَکْرِ والْغَدْرِ والْخُیَلَاءِ! ای اهل کوفه! ای اهل مکر و خدعه!
إِنَّا أَهْلُ بَیْتٍ ابْتَلَانَا اللَّهُ بِکُمْ خداوند ما را به شما مبتلا ساخت
و ابْتَلَاکُمْ بِنَا، و شما را به وسیله ی ما امتحان و آزمایش نمود
فَجَعَلَ بَلَاءَنَا حَسَناً، و ما را به این امتحان ستود.
و جَعَلَ عِلْمَهُ عِنْدَنَا، وفَهْمَهُ لَدَیْنَا؛ فهم و علم خود را به امانت، به ما سپرد.
فَنَحْنُ عَیْبَةُ عِلْمِهِ ووِعَاءُ فَهْمِهِ وحِکْمَتِهِ پس ما هستیم گنجینه ی علم و فهم و حکمت او
و حُجَّتُهُ فِی الْأَرْضِ فی بِلَادِهِ لِعِبَادِهِ، و حجٌت خدا بر بندگانشان در روی زمین برای همه ی سرزمین ها.
أَکْرَمَنَا اللَّهُ بِکَرَامَتِهِ، خداوند ما را به کرامت خود بزرگ داشت
و فَضَّلَنَا بِنَبِیِّهِ (صلی الله و علیه و آله و سلم) عَلَی کَثِیرٍ مِنْ خَلْقِه تَفْضِیلًا، و به سبب محمّد(صلی الله و علیه و آله و سلم) بر بسیاری از مردم خود برتری داد.
فَکَذَّبْتُمُونَا، وکَفَّرْتُمُونَا، شما ما را تکذیب و تکفیر نمودید
و رَأَیْتُمْ قِتَالَنَا حَلَالًا، و ریختن خون ما را مباح و جنگیدن با ما را حلال
وأَمْوَالَنَا نَهْباً، و غارت اموال ما را جایز دانستید؛
کَأَنَّا أَوْلَادُ تُرْکٍ أَوْ کَابُلٍ، گویا ما از اسیران ترکستان و کابل بودیم!
کَمَا قَتَلْتُمْ جَدَّنَا بِالْأَمْسِ، چنانکه دیروز جدّ ما را کشتید
و سُیُوفُکُمْ تَقْطُرُ و هنوز از شمشیرهایتان می چکد
مِنْ دِمَائِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ خون ما؛ اهل بیت
لِحِقْدٍ مُتَقَدِ
ّمٍ، در اثر کینه های دیرین شما،
قَرَّتْ بِذَلِکَ عُیُونُکُمْ، چشمهای شما روشن
و فَرِحَتْ قُلُوبُکُمْ، و دل های شما خوشحال و فرحناک است
اجْتِرَاءً مِنْکُمْ عَلَی اللَّهِ، و از بهتانی که به خدا بستید
و مَکْراً مَکَرْتُمْ و خدعه و مکری که نمودید،
واللَّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ، ولی خداوند بهترینِ مکرکنندگان و انتقام گیران است.
فَلَا تَدْعُوَنَّکُمْ أَنْفُسُکُمْ اکنون شما خشنود نباشید
إِلَی الْجَذَلِ بِمَا أَصَبْتُمْ مِنْ دِمَائِنَا، از ریختن خون ما
ونَالَتْ أَیْدِیکُمْ مِنْ أَمْوَالِنَا و چپاول و غارت اموال ما
فَإِنَّ مَا أَصَابَنَا مِنَ الْمَصَائِبِ الْجَلِیلَةِ و الرَّزَایَا الْعَظِیمَةِ، زیرا این مصائب بزرگ و عظیم،
فِی کِتابٍ مِنْ قَبْلِ پیش از این در کتاب خدا نوشته شده
أَنْ نَبْرَأَها و خدا بر آن آگاه بود
إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ، و این بر خداوند سهل و آسان است.
«لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ ولا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ واللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ» «تا بر آنچه از دستتان رفته است تأسف نخورید و به آن سودی که برایتان حاصل میشود، خوشحال نباشید؛ زیرا خداوند، حیلهگران و گردنکشان را دوست نمیدارد».
سوره ی حدید - آیه ۲۳
تَبّاً لَکُمْ، ای اهل کوفه! هلاکت بر شما باد!
فَانْتَظِرُوا اللَّعْنَةَ و الْعَذَابَ، و اکنون منتظر باشید که خیلی زود لعنت و عذاب خدا،
فکَأَنْ قَدْ حَلَّتْ بِکُم به تحقیق عذاب و لعنت بر شما وارد خواهد شد
و تَوَاتَرَتْ مِنَ السَّمَاءِ نَقِمَاتٌ، پی در پی از آسمان بر شما وارد خواهد شد
فَیُسْحِتَکُمْ بِمَا کَسَبْتُمْ، و شما را به کیفر کردارهای خود، معذّب خواهد نمود
«ویُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ» و بعضی از شما را به دست بعضی دیگر مبتلا خواهد کرد و از شما انتقام خواهد کشید
سوره انعام - آیه ۶۵
ثُمَّ تُخَلَّدُونَ فِی الْعَذَابِ الْأَلِیمِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ آنگاه روز قیامت، در آتش دردناک دوزخ جاویدان خواهید بود.
بِمَا ظَلَمْتُمُونَا، به جزای این ظلمها که در حق ما نمودید،
«أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ» آگاه باشید! لعنت خدا بر ستمکاران باد.
سوره ی هود - آیه ۱۸
وَیْلَکُمْ! وای بر شما ای اهل کوفه!
أَ تَدْرُونَ أَیَّةَ یَدٍ طَاعَنَتْنَا مِنْکُمْ؟! آیا می دانید با کدام دست، ما را نشان تیر و شمشیر ساختید؟
أو أَیَّةَ نَفْسٍ نَزَعَتْ إِلَی قِتَالِنَا؟! و با کدام نفس به جنگ ما پرداختید؟
أَمْ بِأَیَّةِ رِجْلٍ مَشَیْتُمْ إِلَیْنَا تَبْغُونَ مُحَارَبَتَنَا؟! و با کدام پا به قتل ما آمدید؟
فَقَسَتْ قُلُوبُکُمْ، به خدا قسم قلب های شما را قساوت گرفته
و غَلُظَتْ أَکْبَادُکُمْ، و جگرهای شما سخت و خشن شده
و طُبِعَ عَلَی أَفْئِدَتِکُمْ، و دل های شما از علم و دانش بی بهره گشته
و خُتِمَ عَلَی سَمْعِکُمْ و بَصَرِکُمْ، و چشم و گوش شما از کار افتاده است.
و سَوَّلَ لَکُمُ الشَّیْطَانُ و شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده
و أَمْلَی لَکُمْ، و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است
و جَعَلَ عَلَی بَصَرِکُمْ غِشَاوَةً، و بر چشم هایشان پرده انداخته است
فَأَنْتُمْ لَا تَهْتَدُونَ. پس شما هدایت نمی شوید
تَبّاً لَکُمْ، یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ! ای اهل کوفه! هلاکت بر شما باد!
کَمْ تِرَاتٍ لِرَسُولِ اللَّهِ قِبَلَکُمْ و ذُحُولٍ لَهُ لَدَیْکُمْ، آیا می دانید کدام خون از رسول خدا (صلی الله و علیه و آله و سلم) به گردن شماست
ثُمَّ غَدَرْتُمْ بِأَخِیهِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) جَدِّی وبَنِیهِ عِتْرَةِ النَّبِیِّ الطَّیِّبین الْأَخْیَارِ؟ و به سبب آن دشمنی هایی که با برادرش علی بن ابی طالب (علیه السلام) و فرزندان و عترت او کردید
وافْتَخَرَ بِذَلِکَ مُفْتَخِرٌ، و بعضی از شما به این جنایت ها افتخار می نمایید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام علیکم
تقدیم به محضرکریم آل عبا امام حسن مجتبی علیه السلام صلوات وتلاوت سوره مبارکه یس..☘️☘️
بسم الله جلسه الرحمن الرحیم
🏴جلسه چهارم🏴
🏴ورود اسرا به شام و کاخ یزید ملعون.🏴