▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مولای ما...
سالهاست که در خم و لای تارهای تنیدۀ عنکبوتصفتان، مردانی سربرآوردهاند از تبار ثاراللّه، که در عصر ظلمت آخرالزمان، سمع جان به ندای حضرتت داده و دل به پرتو نور حضورت سپردهاند و بیچشمداشت، خلوص خود را نثار حضرت دوست کردهاند تا سر بر آستان رحمتش بسپارند و با تلبیه بر دعوت مولای خویش، حیات معنوی و ابدی خود را در دولت حضورت بچشند.
امروز امتت داغدار مردی است که استواریِ نگاهش به هنگام گام نهادن در میدان جهاد و مبارزه، پشت دشمنت را میلرزاند و بر کوس رسواییاش میکوفت؛ که دل در گرو مولایش و مصداق شریفۀ «مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ» بود.
پس تبریک و تسلیت بر شما که اینک خداوند، دعایتان را در حق ایشان اجابت فرموده است:
«بَوّأَکمُ اللَّهُ مُبَوَّأَ الْأَبْرارِ، أَشْهَدُ لَقَدْ کَشَفَ اللَّهُ لَکمُ الْغِطاءَ وَ مَهَّدَ لَکمُ الْوِطاءَ وَ أَجْزَلَ لَکمُ الْعَطاءَ وَ کُنْتُمْ عَنِ الْحَقِّ غَیرَ بِطاءٍ وَ أَنْتُمْ لَنا فُرَطاءُ وَ نَحْنُ لَکمْ خُلَطاءُ فِی دارِ الْبَقاءِ وَ السَّلامُ عَلَیکمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.
خداوند شما را در جایگاه نیکان جای دهد. گواهی میدهم که خداوند پرده را برای شما کنار زد و جایگاه آسوده برایتان مهیّا نمود و عطای فراوان به شما بخشید؛ و شما در دفاع از حق، سستی نورزیدید. شما پیشتاز ما هستید و ما نیز در سرای پاینده، همدم شما خواهیم بود و سلام و رحمت و برکات خدا بر شما.»
رادمردان خدا، اهل ولا، سیرابشدگان از چشمۀ بقا، «در وفای به عهد، همچون تمامی سجایا و صفات شایستۀ الهی، پیشتاز و پرچمدار هستند. به وعدهای که دادند، متعهد هستند و در عمل به آن، از جان شیرین دریغ نمیکنند.»
حضرت آیةاللّهالعظمی خامنهای
شهادت، ارثی است از موالیان ما كه حیات را عقیده و جهاد در راه حق میدانستند و شهادت، عطیۀ الهی است که در جنگ نمیدهند، بلکه در مبارزه، عطایش میکنند. چنانکه فرمودهاند:
«فَوْقَ کلِّ بِرٍّ بِرٌّ، حَتّی یقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبیلِ اللَّهِ، فَاذا قُتِلَ فِی سَبیلِ اللَّهِ فَلَیسَ فَوْقَهُ بِرٌّ.
بالاتر از هر نیکی، نیکی برتری است تا اینکه شخص در راه خدا کشته شود؛ پس هنگامی که در راه خدا کشته شد، دیگر هیچ نیکیِ بالاتر از آن نیست.»
رهبر عزیزتر از جان
همانطور که حضرت امام(روحیفداه) فرمودند: «مردان مقاومت، گواه صادق و یادگار عزمها و ارادههای استوار و آهنین و نمونۀ بندگان مخلص حقّاند كه مراتب انقیاد و تعبد خویش را به پیشگاه اقدس حقتعالی با نثار خون و جان به اثبات میرسانند.»
و چنانکه فرمودید: «شهید سلیمانی، چهرۀ بینالمللی مقاومت است» و «در دفاع از حریم و حرم آلاللّه و پایانبخشی به سیطرۀ منحوس شجرۀ خبیثه و استکبارساختۀ داعش، تجلی و مصداق آیۀ شریفۀ «الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمیثاقَ».
عروج عاشقانۀ سرباز حقیقی ولایت «حاج قاسم سلیمانی» را به شما تسلیت عرض میکنیم و از خدا میخواهیم تلخی فقدان ایشان را در رسوایی دشمنانش و جانبخشی تازه به انسجام و مقاومت امت، تحت لوای حضرتتان، به شیرینی ابدی دولت ولایت حضرت حجت(عجّلاللّهفرجه) پیوند زند و شهادت چنین مردان خدا را بر شما و مولایتان و امت، مبارک گرداند.
ای شهید سعید که بهترین توصیف برایت، نام شهید است...
میستایمت که قانون جوانمردی را بر صفحههای تاریخ این دیار، حک کردی و با سرانگشتان حماسیات، ثانیههای ظلم را به کام مستبدان زمین، جهنم ساختی و «برترین شهیدان، کسانی هستند که در صف اول پیکار میکنند و روی برنمیگردانند تا کشته شوند؛ اینان هستند که جایگاهشان غرفههای عالی بهشت است و خدا بر آنها متبسّم است و اگر خدا بر بندهای تبسّم کند، هیچ حسابی بر او نیست.»
گوارا باد بر شما، لذت انس و همجواری با انبیاء عظام و اولیاء كرام و شهدای صدر اسلام؛ و به مصداق «الشَّهید ینْظُرَ إِلَى وَجْهِ اللَّه» گواراتر باد بر شما، نعمت فزونترِ «رضوانٌ من اللّه اكبرُ».
سَلامٌ عَلَیكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّار
سرکار خانم فاطمه لطفیآذر
شهادت #سردار_قاسم_سلیمانی
جمعه، ۹۸/۱۰/۱۳
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@Lotfiiazar
او شهید شد، کاش ما شاهد شویم
این اولین بار نیست!
اگر کسی سیر #تاریخ را بشناسد، میداند همواره چنین خونهایی ریخته شده تا دلها تکان بخورد. از آغاز بودهاند؛ از شهدای صدر اسلام و بعدها شهید اول و ثانی و...؛ تا #انقلاب_امام_خمینی (قدّسسرّه) که با خون شهدایش کلّ دنیا را تکان داد. منتها هر زمان در حدّ خودش کار میکند و تأثیر میگذارد. امروز هم خون #سردار_سلیمانی ریخته است.
ما جریان شهدای قبل را در تاریخ میخوانیم؛ اما امروز در سیر جریان این خون هستیم و جوشش آن را میبینیم که چطور در دنیا جاری میشود و همه را تکان میدهد. هنوز چیزی نگذشته، خیلیها افکارشان، خیالاتشان و اصلاً عالمشان عوض شده؛ و این تازه شروع ماجراست. مانده تا ببینیم این خون با دنیا چه میکند و چه ثمراتی در جامعۀ جهانی به ارمغان میآورد. اما...
#شهید، سیر خود را کرده و به اوج معراجش رسیده است. باقی ماجرا، برای ماست که چگونه با او برویم و با جریان خونش جاری شویم. شور و احساس این واقعه، دلها را به انقلاب انداخته است. اما نکند فقط سطح قضیه را ببینیم و در حدّ شعر و گریه و روضه توقف کنیم! بالأخره روزی، داغیِ این داغ کمتر میشود و سر و صداها میخوابد. آنچه خواهد ماند، سریان این خون در رگهای پیکرۀ انسانیت است. اگر آن را پیدا نکنیم، در جای خود راکد میمانیم و دوباره به زندگی روزمرهمان برمیگردیم.
حقیقت خون شهید، هدف و #فرهنگ اوست که جاری شده؛ ما باید با این هدف و فرهنگ حرکت کنیم. باید ببینیم در چه عالمی هستیم. باید مراتب وجودمان تغییر کند. محال است کسی نداند گیر کارش کجاست. باید ببینیم کدام رتبۀ #ماهیت، ما را نگه داشته و مانع از ادراک وجود در ما شده؛ سریعاً خونش را بریزیم که با این خون جاری شود و برود؛ وگرنه در سطح میمانیم.
این شهید، ماهیت خود را در حضرت حق تعالی فانی کرد و فانی شد. پیکری را که استعداد داشت بالاترین حقایق انسانی و اسماء الهی را به ظهور برساند، کاملاً از استعداد درآورد و تمام آنچه را میتوانست، نه تنها برای خود، که برای جهانیان به عینیت کشاند؛ تا آنکه یکپارچه روح و ربّانی شد و به کلی از ماده رهید تا در سطحی بسیار بالاتر، تأثیرات وجودش را برساند.
پس این خون و این #شهادت، از نوعِ گذشتن از جزئیاتِ #عوارض و دلبستگیها نیست. از مراتب ماهیتمان باید رها شویم. چرا؟ چون با قدم رتبۀ خود نمیتوانیم در این جریان برویم. نه که نتوانیم؛ اما خیلی جاها به غفلت میافتیم. پس باید رتبهای را که در آن ماندهایم، بشکنیم تا خونش جاری شود و با خون شهید برود؛ که خون او ساری و جاری شده و هرگز غفلت و ایستایی نخواهد داشت.
شکّی نیست که این خونها برای ما حجّتاند؛ حجّت رهایی، حجّت آزادی؛ حجّتِ کندن از قیود و حدود که همان مراتب ماهیتاند. یکی از این مراتب، #وهم است یعنی درک ما از جزئیات و قوانین #دنیا که مستلزم حیات مادی است. راحتی، سختی، رفاه، عدم امکانات، سلامتی، بیماری و...؛ اینها خاصیت دنیاست؛ همان قیودی که باید از آنها بگذریم و رها شویم. یعنی در هر موقعیتی وجود را ببینیم و راحت باشیم؛ چه در جمالها و آنچه برایمان خوش است، چه در جلالها و آنچه ناخوش است.
دیگر ببینیم چه میکنیم و چه سهمی برمیداریم. با کسی هم کار نداشته باشیم. خودمان فانی شویم و برویم؛ وگرنه باختهایم و دیر نخواهد بود که افسوس خواهیم خورد! پس یکباره تصمیم بگیریم و حرکت کنیم؛ که با عظمت این جریان، دیگر جای حرکت تدریجی نیست. تا الآن به تدریج رفتهایم؛ اما هر تدریجی، حرکت دفعی را به دنبال دارد. درخت از وقتی دانه است، به تدریج رشد میکند تا به تنه و برگ و شکوفه برسد و میوه دهد؛ اما میوه، در لحظه میرسد و چیدنی میشود.
امید که ما هم از قافله جا نمانیم و اگر توفیق شهادت نداریم، لااقل توفیق #شهود خون شهدا را داشته باشیم و به رفاقت آنان باریابیم که خوش رفقایی هستند؛ به قول خدایشان: "وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً" (سورۀ نساء، آیۀ 69).
#سردار_قاسم_سلیمانی
برگرفته از #بیانات_استاد_لطفی_آذر
@Lotfiiazar
#شهدا همواره موجب بیداری دلها بوده و هستند. اما چرا باید خون بهترینهای خدا بر زمین بریزد تا ما بیدار شویم؟
درست است که این شهادتها، زمینهٔ ظهور حق را فراهم میکند. اما خدا که از آغاز، اراده نکرده اینگونه ظهور کند!
او نخواسته دنیا و حیات زمینی، این شود که هست. اما وقتی ما به همین رتبهٔ ماهیت، راضی شدیم و همین جا خوابمان برد، چارهای نمیماند جز خون، آن هم گرانبهاترین خونها!
یعنی هرگاه بشر، کار را به اینجا برساند، این شهادتها مقتضی ظهور ارادهٔ حق میشود. پس چرا این مقتضی را عوض نکنیم تا نیاز نباشد برای آگاهی و بیداری ما، خون عزیزان خدا بر زمین بریزد؟
چگونه مقتضیات ظهور حق را عوض کنیم؟ با عوض کردن ماهیتمان! یعنی مراتب ماهیت را فانی کنیم و بالا برویم. آنوقت به جای اینکه حسرتِ رفتن آنها را بخوریم، در حضورشان بیدار میشویم و با نور وجودشان طعم شیرین حق را میچشیم.
حیف نیست؟
#شهید
#ولایت
#معرفت
#سردار_قاسم_سلیمانی
برگرفته از #بیانات_استاد_لطفی_آذر
@Lotfiiazar
سمعک به گوشهايمان گذاشت
عينک به چشمهايمان زد
كفش، پايمان كرد
نقشهٔ راه را به ما داد
ثمرهٔ قلبش را
با بستن سربند «يا حسين»
همراهمان كرد
پشت سر خودمان و سياهىهايمان آب پاشيد
و بدرقه كرد ما را سوى طريقى كه جز قلب، عظمتش را نفهمید
و ما را وداع گفت
وداعى پر از رسيدن
مملو از مرحبا و سلام
به راستی چه كسى میتواند مانند او، اینگونه با نبودنش بودن را به ما بچشاند؟
چه كسى از ميان ما اينگونه میرود، اما آمدنىها را به جا میگذارد؟
و چه كسى اینگونه چشم باز میكند، هنگامى كه چشمانش بسته میشود؟
#شهید
#ولایت
#معرفت
#سردار_قاسم_سلیمانی
#قلم_نوجوان 💕
@Lotfiiazar
#یادداشت_آخر_هفته
سلام به همه
بدون دستهبندی
بدون عنواندار کردن کسی
راستش دلم یکمدلی است؛ میترسد، از حرفهایی مثل «من اینجا کار میکنم تو آنجا، من بالاترم تو پایینتر»؛ میترسد از تفکیک کردن و دوتا شدن، از بیهمدلی!
شما هم این حس را دارید که این روزها تکراری ولی تازه است؟ تکرار است چون در هر دوره به نحوی، یاری ممتاز میشود و میرود؛ و تازه است چون این بار آدمها جور دیگری کنار هم جمع شدهاند. انگار همه، تفاوتها را کنار گذاشتهاند و فقط با دل آمدهاند. فارغ از جناح و ظاهر و پوشش و سن و سال و منصب و مقام.
آدم دلش برای این همصدایی غنج میرود؛ برای یکی خواستن و یکی شدن. کاش بمانیم در همین حال؛ و احساسمان ریشهدار شود و دیگر هیچوقت مثل قبل پراکنده نشویم.
میگویند هرگاه نعمت اصلی خدا که همان ولایت است، زیاد نادیده گرفته شود، خون یکی از خاصهای خدا ریخته میشود تا از برکتش به خود آییم و بیدار شویم. اما کاش این بار بیدار بمانیم؛ تا خدا دیگر خاصهایش را نبَرد. کاش بشویم همانهایی که لایقاند با این خاصها مرتبط باشند، آنها را ببینند، با آنها بروند و بیایند، حرف بزنند، با نورشان حرکت کنند و با هم به مقصد برسند. کاش دیگر تنبیه نشویم!
راستی دیدید ترامپ، قمارباز خوبی هم نبود؟ از پسِ یک محاسبهٔ کودکانه هم برنیامد و باز باخت. چقدر دل آدم میگیرد از هموطنانی که هنوز سنگ آمریکا را به سینه میزنند و چقدر دل آدم، محکم است به پیروزی نور خدا و عاقبتبهخیریِ دنیا.
دوباره راستی، حواسمان به پیشنهادها و نوشتههایی که ارسال کردید، هست. همه را خواندیم، باز هم سپاس از همراهیتان. کمکم آنها را با خودتان هم در میان میگذاریم تا ببینیم کدامشان را اجرا کنیم.
به امید همهوا شدن و به یک هوا ماندن
در مدار یار، ادامهدار بمانید و بمانیم
#شهید
#وحدت
#سردار_قاسم_سلیمانی
#سر_گروه_بان
@Lotfiiazar
شببهخير فرمانده
يادم نمیرود شبهایی كه چشمانت باز بود و تنها در سايهٔ امن نگاهت میتوانستيم يک دل سير استراحت كنيم.
اين شبها اما بی تو خواب، بعيدترين اتفاق ممكن است! مثلاً همين امشب هرقدر تمركز كردم، ذهنم از رفتنت خالی نشد كه نشد. بعد شروع كردم به شمردن معكوس؛ اعداد كم میآمد.
و بيشتر كه سعی كردم، ديدم ديگر دلم نمیخواهد بخوابم. آن شب هم همهٔ ما خواب بوديم كه تو رفتی!
میترسم در ميان اينهمه سايهروشن و لابهلای لابیهای دنيای سياست فراموشت كنيم! يادمان برود كه شبها چرا بيدار میماندی و به ما شببهخير میگفتی!
اينجا در اتاق من ساعت شماطهداری است كه عقربههايش روی ١:٢٠ گير كرده و هرچه تلاش میكنم، زمان نمیگذرد!
فرمانده جان
حالا پس از سالها بیخوابی میتوانی يک دل سير استراحت كنی. هرچند با شناختی كه از چشمان عاشقت دارم، میدانم باز هم روح مهربانت همچون پدری وظيفهشناس از عالم ملكوت، مراقب سرزمين قلبهامان هست و هرگز رهايمان نمیكند.
شببهخير، فرمانده عشق. ما تا صبح بيداريم. آيا صبح نزديک نيست؟
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهادت
#ولایت
#معرفت
#سردار_قاسم_سلیمانی
#صبح_صبا
@Lotfiiazar
سردار بزرگی به شهادت رسید و وعدهٔ یک انتقام سخت داده شد. در پاسخ این تهاجم غیرانسانی، اقدام موشکی انجام گرفت؛ و این تنها آغازی بود برای انتقام سخت که همانا اخراج کامل تروریستهای آمریکایی از تمام منطقه است.
اما این بخش ماجرا که در حیطهٔ کار نیروهای نظامی است. پس سهم ما چه میشود؟ مگر او سردار ما نبود؟ مگر ما داغدار شهادتش نشدیم؟ نمیخواهیم انتقام بگیریم؟!
سردار که فقط فرمانده جنگی نبود. او شیر میدان بندگی و معرفت بود؛ ذوب در #فرهنگ_ولایت بود. اگر هم میجنگید، نه فقط برای حفظ خاک، که برای حفظ آیین انسانیت در مقابل آیین شوم شیطنت بود.
آمریکا هم یک شخص یا حتی یک دولت نیست. یک #فرهنگ و سبک زندگی است که عشق و ایمان و وطن ما را نشانه گرفته و در صدد ترور فرهنگمان است.
اگر میخواهیم از این شیطان بزرگ، انتقامی سخت بگیریم، باید گرایش به این فرهنگ را به طور کامل از سرزمین #قلب و زندگیمان خارج کنیم و عرصه را برای حاکمیت فرهنگی که سردار عزیزمان میخواست، خالی نماییم.
#شهادت
#ولایت
#معرفت
#سردار_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
#من_مال_توام
@Lotfiiazar
18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقديم به روح مبارک #سردار_قاسم_سلیمانی
شاعر: #فاطمه_سادات_مير
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبح_صبا
@Lotfiiazar
تقديم به روح مبارک #سردار_قاسم_سلیمانی
خواب بد ديدهام و چشم دلم پرآب است
و كسی زنگ زده، باز پدر بیتاب است
باز هم زنگ، همان زنگ نفسگير زمان
باز پرواز كسی، آخر شب، چرخزنان
ماجرا چيست كه دنيای خبر میگريد؟
نفَس خانه گرفته است و پدر میگريد
گفت اخبار كه طوفان بلا آمده است
قاسم از سوريه تا كرببلا آمده است
إرباً إربا شده تا بی تن و بی سر برود
لب أحلای حسين(ع) از قدحش سر برود
گفت اخبار كه چشمان تو سردار شده
و به خال لب يک دوست، گرفتار شده
و شنيديم كه تصوير تو ديشب در ماه
شده رؤيت به بلندی، چو علمدار سپاه
آخرين عكس تو را هركه تماشا میكرد
«جُرمش اين بود كه اسرار، هويدا میكرد»
راز يک خاتم و انگشت سليمان يعنی...
تا ابد هست سليمانی و ايران يعنی...
قاسم قصه دگرباره جوان خواهد شد
«نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد»
خبر عاشقیات در همه جا پيچيده
باغی از سرو، پی هر قدمت رویيده
خون تو در رگ دوران به خروش آمده است
آسمان، صيحه، خبردار! سروش آمده است
داغ سختی است، ولی باز به پا میخيزيم
هركه باشيم، چو سرباز به پا میخيزيم
منتقم، منتظر و فصل كمين آمده است
عطر يوسف پی قاسم به زمين آمده است
مژده ياران كه در اين باغ، ثمر نزديک است
پای اين عهد بمانيد، ظفر نزديک است
شاعر: #فاطمه_سادات_مير
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صبح_صبا
@Lotfiiazar
💕🖌 #دل_نوشته
#يک_سال كه نه، به اندازهٔ یک قرن گذشت...
شبهای جمعه، ساعت روی يک و بيست دقيقه میماند. دردها بيدار میشدند و چشمهامان گرم از گريههای دنبالهدار.
رفتنت قوانين زمان و زمين را تغيير داد و بعد از دستی كه تنها باقیمانده از پيكرت بود، دست دادن در اين كرهٔ خاكی ممنوع شد. نمیدانم چگونه، اما اندوهت مرزهای جغرافيا را بیاعتبار كرد و ماتم، نام ديگر اين سياره گشت.
حتماً از جنس #بقا بودهای كه اينگونه مفاهيم را در عالم ماده به هم ريختهای و هرچه میگرديم، نمیتوانيم برایت نامی پيدا كنيم.
تو از تمام واژهها و عنوانها و مقامها فراتری؛ سرباز، فرمانده، سردار... نمیدانم كداميک. تو لغتنامهٔ جديدی هستی كه وحدت را در عين كثرت به تصوير میكشی و نامی جز عشق نمیتوان بر تو نهاد.
تو جاری هستی مثل روح طبيعت. خاطراتت همچون باران بر همه يكسان میبارد. زيباییات مانند رنگينكمان، شرق و غرب عالم را به هم دوخته و نام كوچكت «قاسم» پرچمی است كه كوههای زمين هنوز به آن تكيه میكنند.
یک قرن كه نه! هزار قرن هم بگذرد، تفاوتی نمیكند. تو با روح حقيقت، يكی شدهای و رفتنت مانند آمدن است.
#سردار_قاسم_سلیمانی
#صبح_صبا
🌐 Saehat.ir
📱 @Lotfiiazar