7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تلاوت آیه ۵۹تا ۶۳، ماموستا خالد عزیزی
مولا امیرالمومنین علی(علیهالسلام):
انسان هیچوقت از خانوادهاش،
بینیاز نخواهد بود!
هر چند مال و فرزند بسیار داشته باشد.
نهجالبلاغه،خطبه۲۳
🌷🌷🌷
امام هادی علیهالسلام به مردی که
گلایه داشت از دوری راه فرمودند:
تو اگر میخواهی با ما هم کلام شوی
نیاز نیست مسیر طولانی را از منزل خود
تا اینجا طی کنی.
فقط کافیست لبهات رو تکان بدی
و با ما حرف بزنی!
ما میشنویم!
#شهادت_امام_هادی( علیه السلام)
#همراه_شهدا
🌷اخلاص شهدا 🌷
گزارشرابگذاریدبرایقیامت؛
اگرکاربرایخداست
پسگفتنبرایچیست؟
#شهید_حسین_خرازی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
🌷🌷🌷
#حاجحسین_یکتا
حواستون رو جمع کنید بچهها. بچههای رزمنده سایبری! بچههایی که برای خدا دارید حرکت میکنید! بچههایی که توی این تاریکیهای ظلمت دنیا، وسط این همه فضای مجازیِ شلوغ پلوغِ پر از گناه و پر از آلودگی دارید حرکت میکنید! زمین خیلی آلودهس، مسیری که دارید میرید خیلی خطرناکه؛ گریه میخواد، اشک میخواد، دعا میخواد، توسل میخواد...
Khamenei.ir97984259_1528815244.mp3
زمان:
حجم:
5.42M
🎧 #كليپ_صوتی | امام هادی علیهالسلام و جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند
بیانات امام خامنه ای
#شهادت_امام_هادی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
هادی اگر تویی که کسی گم نمیشود... 🖤
شهادت دهمین امام شیعیان، امام علیالنقی الهادی تسلیت باد... 🏴
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
یک تکه جواهرید، نورید شما
اسطورۀ غیرت و غرورید شما
رفتید اگر چه، زود برمیگردید
زیرا که ذخیرۀ ظهورید شما
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
دستنوشته شهید نیری:
روز چهارشنبه میخواستم وضو بگیرم برای نماز که یک لحظه چشمم به حضرت (عج) افتاد…
تاریخ ۱۶/۱۱/۱۳۶۴ پادگان دو کوهه
* در روز جمعه در حسینیهی حاج همت پادگان دو کوهه در مجلس آقا امام زمان (علیه السّلام) گریه زیادی کردم. بعد از توسلات وقتی به خود آمدم دیدم که از همهی اشکی که ریختم یک قطرهاش به زمین نریخته! گویا ملائک همه را با خود برده بودند.
📚«عارفانه» – شهید احمدعلی نیّری، انتشارات شهید ابراهیم هادی، چاپ ۱۳۹۲؛ ۱۱۶ و ۱۱۷٫
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
💚شعر خوانی ولی خدا💚
وقتی که امام هادی علیه السلام وارد منزل متوکل شد،
متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می گساری بود.
دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند.
امام نشست.
متوکل جام شرابی که
در دستش بود
به امام تعارف کرد.
امام امتناع کرد و فرمود :
«به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده،مرا معاف بدار . »
متوکل قبول کرد،بعد گفت:«پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده . »
فرمود:»من اهل شعر نیستم و کمتر،از اشعار گذشتگان حفظ دارم . »
متوکل گفت:«چاره ای نیست،حتما باید شعر بخوانی . »
امام شروع کرد به خواندن اشعاری که مضمونش این است :
« قله های بلند را برای خود منزلگاه کردند،و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی می کردند،ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد » .
«آخر الامر از دامن آن قله های منیع و از داخل آن حصنهای محکم و مستحکم به داخل گودالهای قبر پایین کشیده شدند،و با چه بد بختی به آن گودالها فرود آمدند .
»در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که:کجا رفت آن زینتها و آن تاجها و هیمنه ها و شکوه و جلالها؟
»کجا رفت آن چهره های پرورده نعمتها که همیشه از روی ناز و نخوت،در پس پرده های الوان،خود را از انظار مردم مخفی نگاه می داشت؟»
«قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت.آن چهره های نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه کرم های زمین شد که بر روی آنها حرکت می کنند .
«زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند،
ولی امروز همانها که خورنده همه چیزها بودند
ماکول زمین و حشرات زمین واقع شده اند .
صدای امام با طنین مخصوص
و با آهنگی که تا
اعماق روح حاضرین
و از آن جمله خود متوکل نفوذ کرد
این اشعار را به پایان رسانید.
نشئه شراب از سرمی گساران پرید.
متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشکهایش مثل باران جاری شد .
به این ترتیب آن مجلس بزم در هم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را،و لو برای مدتی کوتاه،از یک قلب پر قساوت بزداید .
📚بحار الانوار،ج ۲احوال امام هادی،ص ۱۴۹
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada