eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 در محضر شهدا 🌹🇮🇷🌿 روز دوم اسفند۱۳۹۴، حجت که اتاقش نزدیک حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بود، بعد از نماز صبح پنجره اتاق را باز کرد و رو به حرم حضرت زینب گفت: «۱۵سال برایتان نوکری کردم، یک شبش را بخرید و من در شب شهادت مادرتان شهید شوم!» غروب همان‌روز، مصادف با شب شهادت حضرت‌ زهـرا سلام‌الله‌علیها، درحالیکه قرار بود حجت و دوستانش دو روز دیگر به مناطق عملیاتی بروند، متوجه یک عملیات انتحاری نزدیک حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها می‌شوند؛ پس از انفجار اول، شهید به سرعت به کمک مجروحان رفتند ولی دقایقی بعد، عامل انتحاری دوم و سوم منفجر شد و حجت را به آرزوی دیرینه‌اش رساند. شهید همانند حضرت‌ زهـرا سلام‌الله‌علیها از ناحیه پهلو، صورت و بازو مجروح شد؛ مقدار ترکش‌ها در ناحیه پهلو به‌قدری بود که به گفته یکی از همرزمانش اگر حجت نبود، این ترکش‌ها به ۳۰ تا ۴۰نفر اصابت می‌کرد، حجت به‌ سوی شهادت شتافت تا بسیاری را به زندگی امیدوار کند. شهیدحجت‌اسدی @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌ - - پدرم گفت علی ، قفل ِزبانم باز شد ؛ پس‌ از آن دم‌به‌دم ِهر دم ِمن بود علی :) @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️حـسیـن(ع)غـوغـاکردبـاعشـقِ نابـش هنـوزم هسـتن بیـنِ اون اصـحابـِش یکیـشـون بـودِش هـمیـن حـاج قـاسـم شـب جـمـعه پـر زد سمـتِ اربــابِش ♥️ ♥️ 🥀 اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ 🥀 @Hamrahe_Shohada
🔰 فاسدکننده قلب... ✨ امام باقر علیه السلام فرمودند: ✨مَا مِنْ شَيْءٍ أَفْسَدَ لِلْقَلْبِ مِنَ اَلْخَطِيئَةِ إِنَّ اَلْقَلْبَ لَيُوَاقِعُ اَلْخَطِيئَةَ فَمَا تَزَالُ بِهِ حَتَّى تَغْلِبَ عَلَيْهِ فَيَصِيرَ أَسْفَلُهُ أَعْلاَهُ وَ أَعْلاَهُ أَسْفَلَهُ. ✨هيچ چيز برای دل فاسدكننده‌تر و ویرانگرتر از گناه نيست، زيرا قلب با گناه مواجه مى‌شود،و با آن درگير است تا مغلوب آن گردد،در اين هنگام قلب زير و رو مى‌شود. 📚 مشکاة الانوار ص۲۵۶ @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴هر آنچه در اين دنيا جمع ميكنيد نابود خواهد شد به ياد عاقبت كار در آغاز كار باشيد… 🌹سخنی بیدارکننده از حضرت امام باقر (علیه السلام) @Hamrahe_Shohada
تلخ اما واقعیت.... ما أڪثرالضجیج وأقل الحجیج‼ 🔆🔆🔅🔅🔅 قَالَ أَبُو بَصِيرٍ لِلْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : مَا أَكْثَرَ اَلْحَجِيجَ وَ أَعْظَمَ اَلضَّجِيجِ فَقَالَ بَلْ مَا أَكْثَرَ اَلضَّجِيجَ وَ أَقَلَّ اَلْحَجِيجَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَعْلَمَ صِدْقَ مَا أَقُولُهُ وَ تَرَاهُ عِيَاناً فَمَسَحَ عَلَى عَيْنَيْهِ وَ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَعَادَ بَصِيراً فَقَالَ اُنْظُرْ يَا أَبَا بَصِيرٍ إِلَى اَلْحَجِيجِ قَالَ فَنَظَرْتُ فَإِذَا أَكْثَرُ اَلنَّاسِ قِرَدَةٌ وَ خَنَازِيرُ وَ اَلْمُؤْمِنُ بَيْنَهُمْ كَالْكَوْكَبِ اَللاَّمِعِ فِي اَلظَّلْمَاءِ فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ صَدَقْتَ يَا مَوْلاَيَ مَا أَقَلَّ اَلْحَجِيجَ وَ أَكْثَرَ اَلضَّجِيجِ ثُمَّ دَعَا بِدَعَوَاتٍ فَعَادَ ضَرِيراً فَقَالَ أَبُو بَصِيرٍ فِي ذَلِكَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَا بَخِلْنَا عَلَيْكَ يَا أَبَا بَصِيرٍ وَ إِنْ كَانَ اَللَّهُ تَعَالَى مَا ظَلَمَكَ وَ إِنَّمَا خَارَ لَكَ وَ خَشِينَا فِتْنَةَ اَلنَّاسِ بِنَا وَ أَنْ يَجْهَلُوا فَضْلَ اَللَّهِ عَلَيْنَا وَ يَجْعَلُونَّا أَرْبَاباً مِنْ دُونِ اَللَّهِ وَ نَحْنُ لَهُ عَبِيدٌ لاَ نَسْتَكْبِرُ عَنْ عِبَادَتِهِ وَ لاَ نَسْأَمُ مِنْ طَاعَتِهِ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ابوبصیر(ره ) یکى از شاگردان امام باقر (علیه السلام )، نابینا بود، در مراسم حج همراه آن حضرت شرکت کرد، سر و صدا و گریه بسیار شنید، گفت : ما اکثر الحجیج و اعظم الضجیج ؟ (چقدر حاجى زیاد است و گریه مردم عظیم مى باشد) امام باقر (علیه السلام ) فرمود: بل اکثر الضجیج و اقل الحجیج : (بلکه گریه کننده ، بسیار است ، اما حاجى اندک است) سپس فرمود: آیا دوست دارى ، به درستى گفته من آگاه گردى و به طور روشن ببینى که حاجى ، کم است ؟ آنگاه امام باقر (علیه السلام ) دستش را بر چشمان ابوبصیر(ره ) کشید و دعاهایى خواند، او بینا شد، امام به او فرمود: اى ابوبصیر(ره )! به حاجى ها نگاه کن . ابوبصیر(ره ) مى گوید: نگاه کردم دیدم اکثر مردم به صورت میمون و خوک هستند، و مؤمن در میان آنها مانند ستاره درخشنده در میان تاریکى است. ابوبصیر(ره ) بعد از دیدن این منظره ، به امام باقر (علیه السلام ) گفت : اى مولاى من ! آرى چقدر، حاجى ، اندک است و گریه کننده ، بسیار است ، سپس امام باقر (علیه السلام ) دعاهایى خواند و نابینایى ابوبصیر(ره ) به حال خود بازگشت.  📚مناقب آل ابیطالب ، ج ۴ص ۱۸۴ 📚بحارالانوار، ج۷، ص۱۷۹ @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همراه شهدا🇮🇷
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_هفتادُیک ✈ پرواز کردیم. به سوی دمشق. درخت آرزوی
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 یکی از نیروهای سپاه قدس، ما را نشاند و توصیه‌های حفاظتی را به ما گوشزد کرد. مقصد اول، ساختمان شیشه‌ای است. سوار یک ون می‌شویم و هفت‌هشت ده نفری با بچه‌های دانشگاه می‌رویم به ساختمان شیشه‌ای. فاصله این ساختمان با فرودگاه زیاد نیست. آن‌جا توی دو اتاق، مستقر می‌شویم. قرار است شب را در این ساختمان بمانیم. یکی از نیروهای سپاه قدس، تاکتیک‌های رزم را برایمان یادآوری می‌کند و شرایط منطقه را توضیح می‌دهد. نیروهای سوری که ما را می‌‌بینند، به من اشاره می‌کنند و می‌گویند مراقبش باشید! سرِ شوخی که باز شد، بچه‌ها می‌پرسیدند به کداممان می‌خورد که شهید شویم؟ اغلب انگشت اشاره‌شان به سمت من است. در فرودگاه ایران هم به شوخی به بچه‌ها گفته بودند که این جوان، نوربالا می‌زند. شب را در ساختمان شیشه‌ای می‌گذرانیم. فردا، روز ملاقات با عقیله بنی‌هاشم است. ... ۷۲ 📔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حتی شهید هم از آن مستثنی نیست❗️ الإمامُ الباقرُ(ع): کلُّ ذَنبٍ یکفِّرُهُ القَتلُ فی سَبیلِ اللّهِ عزّ و جلّ إلّا الدَّینَ لا کفّارَةَ لَهُ إلّا أداؤهُ، أو یقضِی صاحِبُهُ، أو یعفُو الذی لَهُ الحَقُّ. امام باقر(علیه السلام): کشته شدن در راه خدا، هر گناهى جز قرض وحق الناس را پاک مى کند؛ زیرا قرض جز با ادا شدن پاک نشود. یا باید وام دار، وام خود را بپردازد و یا طلبکار از حقّ خود بگذرد. 📚کافی @Hamrahe_Shohada
16877082274416859464522.mp3
6.95M
▪️شهادت امام‌محمدباقر (ع) 🎙حاج محمود کریمی @Hamrahe_Shohada
◻️◻️◻️◻️ اَلسَّلامُ عَلى مَحالِّ مَعْرِفَةِ اللهِ، وَمَساكِنِ بَرَكَةِ اللهِ، وَمَعادِنِ حِكْمَةِ اللهِ، وَحَفَظَةِ سِرِّ اللهِ، وَحَمَلَةِ كِتابِ اللهِ، وَاَوْصِياءِ نَبِىِّ اللهِ 🏴🏴🏴 شهادت آخرین بازمانده کربلا، باقر آل محمد تسلیت باد @Hamrahe_Shohada
41.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علت بی حرمتی امثال خانم ابتکار و دیگر طلبکاران شیفته مقام به سید محرومان را در ولایتمداری و پیروی محض ایشان از ولایت می توان یافت... عصبانی هستند از تشییع میلیونی مردمی این شهید 🎥ببینید @Hamrahe_Shohada
be-roye-mahat.mp3
2.03M
به ماه رویت قسم که جانا اگر که باشم گَهِ ظهورت وگر تنم را حصار قبرم میان دستان خود فشارد زمانه با داغ دوری تو گدازد این قلب چاک چاکم دوباره سر بر ره تو سایم به جانب پرچم تو آیم به حسرت تو بمیرم و خون زخم های شکفته ی من به شوق دیدار روی ماهت به پیش پایت چنین نگارم تمام عمرم برای مهدی شود وجودم فدای مهدی سپاس گویم خدای مهدی شنیدم آخر ندای مهدی تمام عمرم برای مهدی @Hamrahe_Shohada
چرا سر کله امثال محمد خاتمی و فائزه هاشمی و جهانگیری تو ستاد پزشکیان پیدا شده؟ برای روی کار آوردن قشر جوان پا صندوق به نفع پزشکیان از حسن روحانی خبری نیست چون اصلاح طلبان میدانند که چهره منفوری در جامعه داره اوج حساسیت رو تو مناظرات باید دید جاییکه پزشکیان برای همراه کردن دختران و پسران جوان و اقشاری که با انتخابات قهر کردند،از قتل مهسا امینی خواهد گفت و طلبکار نیز خواهد شد از حجاب خواهد گفت تا بانوان بی حجاب را با خود همراه نماید و ما همچنان درگیر جنگ و دعوای جلیلی قالیبافیم. بابا اول خیالتون از پزشکیان راحت بشه بعد به خاطر جلیلی و قالیباف بپرین رو سر و کول همدیگه وجدانا خیلیها اصلا طرفدار جلیلی و قالیباف نیستند فقط سعی در پرت کردن حواسها به نفع پزشکیان هستند محمد معصومی @Hamrahe_Shohada
| سردار شهید رسول حیدری؛ مردی ایستاده در غبار ((اولین دیپلمات شهید ایران در بوسنی وهرزه گوئن ۲۰ خرداد ۱۳۷۲ش )) ▫️شهید رسول حیدری، یکم فروردین سال ۱۳۳۹، در شهر ملایر به دنیا آمد. رسول دوره ابتدایی را در مدرسه پانزده بهمن در شهرستان ملایرتحصیل کرد و با نمرات خوب به پایان رسانید. ▫️ در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و پس از چندی دوباره به جبهه عزیمت کرد. همگام با مردم انقلابی در راهپیمایی‌ها و تظاهرات ضدّ رژیم شرکت نمود. یک مرتبه نیز توسط نیروهای شهربانی دستگیر شد. ▫️این شهید بزرگوار پس از اتمام تحصیل در سال ۱۳۵۸ به عضویت سپاه پاسداران همدان درآمد و سپس در سال ۱۳۵۹ سپاه پاسداران ملایر را تشکیل داد و قاطعانه به مبارزه علیه عوامل ساواک پرداخت. پس از مدتی به کردستان رفت و در شهر پاوه به مبارزه علیه ضدّانقلاب مشغول شد و چندین مرتبه مجروح شد. @Hamrahe_Shohada
💫بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫
💢 زیـارتنامه‌شهــــــداء 💢              ❣بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم❣ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🚩 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🚩 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم🌹 کاش‌می‌شـدهمچوشهداخاکی‌باشیم شهدا نگاهی... @Hamrahe_Shohada
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یااباصالحَ المَهدی یاخلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولای ْ الاَمان الاَمان الاَمان ورحمة الله وبرکاته
شهیدی که قرض هایم را داد‼️ آن طور که خودش تعریف می کرد از سادات و اهل تهران بود و پدرش از تجار بازار تهران. علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقش به شهدا، حجره ی پدر را ترک کرد و به همراه بچه های تفحص لشکر27 محمد رسول الله راهی مناطق عملیاتی جنوب شد. یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان. بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کرد و همسرش را هم با خود همراه کرد.🔆 یکی دو سالی گذشته بود و او و همسرش این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص می گذراندند. سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلشان، از یاد خدا شاد بود و زندگیشان، با عطر شهدا عطرآگین🍃 تا اینکه... تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دوپسرعمویش که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان آنان خواهند شد. آشوبی در دلش پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و او این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بود... نمی خواست شرمنده ی اقوامش شود.😓 با همان حال به محل کارش رفت و با بچه ها عازم شلمچه شد. بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردند و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد. شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین. اعزامی از ساری...گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما او... استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادند و کارت شناسایی شهید به او سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید،به بنیاد شهید تحویل دهد.✅ قبل از حرکت با منزلش تماس گرفت و جویای آمدن مهمان ها شد و جواب شنید که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرش وقتی برای خرید به بازار رفته مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرده اند به علت بدهی زیاد، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرش هم رویش نشده اصرار کند...😔 با ناراحتی به معراج شهدا برگشت و در حسینیه با شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداخت... "این رسمش نیست با معرفت ها. ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم. راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم...😞". گفت و گریست. دو ساعت راه شلمچه تا اهواز را مدام با خودش زمزمه کرد: «شهدا! ببخشید. بی ادبی و جسارتم را ببخشید...»😞 وارد خانه که شد همسرش با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس او کسی در خانه را زده و خود را پسرعموی همسرش معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسر او بدهکار بوده و حالا آمده که بدهی اش را بدهد. هر چه فکرکرد، یادش نیامد که به کدام پسرعمویش پول قرض داده است...با خود گفت هر که بوده به موقع پول را پس آورده.😁 لباسش را عوض کرد و با پول ها راهی بازار شد. به قصابی رفت. خواست بدهی اش را بپردازد که در جواب شنید:بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است. به میوه فروشی رفت...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بود سر زد. جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...✅ گیج گیج بود. مات مات. خرید کرد و به خانه بر گشت و در راه مدام به این فکر می کرد که چه کسی خبر بدهی هایش را به پسرعمویش داده است؟ آیا همسرش⁉️ وارد خانه شد و پیش از اینکه با دلخوری از همسرش بپرسد که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته ... با چشمان سرخ و گریان همسرش مواجه شد که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار می گریست...😭😭 جلو رفت و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودند در دستان همسرش دید. اعتراض کرد که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی⁉️ همسرش هق هق کنان پاسخ داد: خودش بود. خودش بود😭.کسی که امروز خودش راپسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. به خدا خودش بود....😭 گیج گیج بود.مات مات... کارت شناسایی را برداشت و راهی بازار شد. مثل دیوانه ها شده بود. عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می داد. می پرسید: آیا این عکس،عکس همان فردی است که امروز...⁉️ نمی دانست در مقابل جواب های مثبتی که شنیده چه بگوید...مثل دیوانه هاشده بود😭 به کارت شناسایی نگاه می کرد. شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین. اعزامی از ساری...وسط بازار ازحال رفت... پی نوشت1. این خاطره در مراسم تشییع این شهید بزرگوار، توسط این برادر برای حضار بیان شد. پی نوشت2. قبر مطهر این شهید، طبق وصیت خودش در دل جنگلهای اطراف شهر ساری، در کنار بقعه ی کوچک و ساده ی امامزاده جبار، قرار دارد. پی نوشت3. دوستانی که مایلند از نزدیک این شهید بزرگوار را زیارت کنند، آدرس مزار این شهید: کیلومتر5 جاده ساری نکا، بعد از بیمارستان سوانح و سوختگی، قبل از روستای خارکش شهیدسیدمرتضی دادگر🌹🇮🇷. @Hamrahe_Shohada
📖 💐« خداونـدا ... تو خود می‌دانی ڪہ بهتریـن لحظـه زندگـی‌ام زمانی خواهد بود کہ خونِ بدنم به محاسنم خضاب گردد و جانم را در راه اعتـلای دین تـو تقدیـم ڪنم » 🌹خوشا به حالت شهیـد چه زود حاجـت روا شـدی برای ما جاماندگان هم دعایی کن ... 🥀 🕊 ٦_چابهار @Hamrahe_Shohada