eitaa logo
همراه شهدا🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
73 فایل
ٖؒ﷽‌ 💌#شهـבا امامزاבگاט عشقنـב كـہ مزارشاט زيارتگاـہ اهل يقين است. آنها همچوט ستارگانے هستنـב کـہ مے تواט با آنها راـہ را پیـבا کرב. پل ارتباطی @Mali50 @Hamrahe_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5810051983582693599.mp3
2.94M
🏴 حسینیه مجازی 🎧 روز دوم محرم ▪️خاک ِ اینجا به ما نمی‌سازد، پسر ِ مادرم بیا برگردیم 🎤 با نوای حاج محمود کریمی @Hamrahe_Shohada
🔹روابط‌عمومی سپاه از شناسایی و تایید هویت پیکرهای مطهر ۵ شهید مدافع حرم خان طومان از استان‌های مازندران، فارس و البرز در عملیات تفحص خبر داد. 🔹هویت سرداران شهید عبدالله اسکندری، رحیم کابلی، مصطفی تاش‌موسی، محمدامین کریمیان و عباس آسمیه از طریق تطبیق نمونه DNA شناسایی و تایید شد و پیکرهای مطهر این شهدای والامقام به میهن اسلامی بازگشت.
ساعت۱۱ به وقت بیروت (۱۲:۳۰ ایران) حزب‌الله لبنان یک ویدئو مهم منتشر خواهد کرد
همراه شهدا🇮🇷
صفحه ۳۳ ... بدون درگيري تصرف شــد. شــهر، بار ديگر به دست بچه هاي انقلابي افتاد. فرمانده سربازان، پس
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 صفحه ۳۴ ... يک روز مدير مدرسه راهنمائي پيش من آمد. با من صحبت کرد و گفت: تو رو خدا، شما که برادرآقاي هادي هستيد با ايشان صحبت کنيد که برگردد مدرسه! گفتم:مگه چي شده؟!کمي مکث کرد و گفت: حقيقتش، آقا ابراهيم از جيب خودش پول ميداد به يکي از شاگردها تا هر روز زنگ اول براي کلاس نان و پنير بگيرد! آقاي هادي نظرش اين بود که اينها بچه هاي منطقه محروم هســتند. اکثرا سر کلاس گرسنه هستند. بچه گرسنه هم درس را نميفهمد. مدير ادامه داد: من با آقاي هادي برخورد کردم. گفتم: نظم مدرسه ما را به هم ريختي، در صورتي که هيچ مشکلي براي نظم مدرسه پيش نيامده بود. بعد هم سر ايشان داد زدم و گفتم: ديگه حق نداري اينجا از اين کارها را بکني. آقاي هادي از پيش ما رفت. بقیه ساعتهايش را در مدرسه ديگري پرکرد. حالا همه بچه‌ها و اوليا از من خواستند که ايشان را برگردانم. همه از اخلاق و تدريس ايشان تعريف ميکنند. ايشان در همين مدت كم، براي بسياري از دانش آموزان بي بضاعت و يتيم مدرسه، وسائل تهيه کرده بود که حتي من هم خبر نداشتم.با ابراهيم صحبت کردم. حرفهاي مدير مدرسه را به او گفتم. اما فايده اي نداشت. وقتش را جاي ديگري پر کرده بود. ابراهيم در دبيرستان ابوريحان، نه تنها معلم ورزش، بلکه معلمي براي اخلاق و رفتار بچه ها بود. دانش‌آموزان هم که از پهلوانيها و قهرمانيهاي معلم خودشان شنيده بودند شيفته او بودند. درآن زمان كه اكثر بچه هاي انقلابي به ظاهرشان اهميت نميدادند ابراهيم با ظاهري آراسته وكت وشلوار به مدرسه مي آمد. چهره زيبا و نوراني، کامل گيرا و رفتاري صحيح، از او معلمي کامل ساخته بود. در کلاسداري بســيار قوي بود، به موقع مي خنديد. به موقع جذبه داشت. زنگهاي تفريح را به حياط مدرسه مي آمد. اکثر بچه ها در كنارآقاي هادي جمع ميشدند. اولين نفر به مدرسه مي‌آمد و آخرين نفر خارج ميشد و هميشه در اطرافش پر از دانش‌آموز بود. در آن زمان که جريانات سياســي فعال شده بودند، ابراهيم بهترين محل را براي خدمت به انقلاب انتخاب کرد. فرامــوش نميكنم، تعــدادي از بچه ها تحت تاثير گروههاي سياســي قرار گرفته بودند. يك شب ... @Hamrahe_Shohada لیست صفحات این کتاب https://eitaa.com/Hamrahe_Shohada/2925 🍃🍃🍃🍃🍃
همراه شهدا🇮🇷
🔹روابط‌عمومی سپاه از شناسایی و تایید هویت پیکرهای مطهر ۵ شهید مدافع حرم خان طومان از استان‌های مازند
سردار سر از تن جدا ... ‏مسئول بود، استعفا داد و رفت برای دفاع از حرم اهل بیت، داعشیان سرش را مثل اربابش از تن جدا کردن، و امروز پیکر سردار شهید عبدالله اسکندری بعد سال ها در خان طومان شناسایی شده و بزودی به ایران بازخواهد گشت... @Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
🔹روابط‌عمومی سپاه از شناسایی و تایید هویت پیکرهای مطهر ۵ شهید مدافع حرم خان طومان از استان‌های مازند
روحانی شهید مدافع حرم محمد امین کریمیان نخبه علمی با وجود آنکه از دانشگاهی در آلمان بورسیه شده بود راه حرم را برگزید و در دفاع از حریم ولایت در خرداد ماه ۹۵ در حلب سوریه به فیض شهادت نائل آمد و امروز بعد از ۶ سال در ایام عاشورای حسینی پیکر مطهرش به ایران اسلامی بازگشت... @Hamrahe_Shohada
دهه‌یِ محرم، دهه‌یِ تحــول است! جناب حر یک شخص است؛ ولی حر شــدن یک جریان است.. در این دهه باید متحول شــویم! ‹آیت‌الله فاطمی‌نیا(ره)
ـ ـ ـ ـــــــ⊰🕊🤍⊱ـــــــ ـ ـ ـ بعضیا میگن🚶‍♂ اصن رفاقت با شهدا چه معنۍ میده؟! چرا باید دوست شهید انتخاب کنیم؟! باید عرض کنم خدمتتون که: [زغال هاۍ خاموش را کنار زغال هاۍ روشن می گذارند تا روشن شود!!] چون همنشینۍ اثر دارد پس دوستۍ رو انتخاب کنید که به شما انرژۍ و معنویت ببخشد... و چه دوستۍ بهتر از شهدا.! @Hamrahe_Shohada
بگذار دشمن خود را بفريبد و از پيوند تاريخي ما با عاشورا غافل بماند و در انتظار از پا نشستن ما باشد؛ آينده از آنِ ماست. @Hamrahe_Shohada
با اینکه هنوز به سنِ تکلیف نرسیده بود، نماز شب می‌خواند... یک بار ناخواسته و اتفاقی، نمازِ صبحش قضـا شـد. اونقدر گریه کرد، که ما فکر کردیم شـاید برایِ برادرش اتفاقی افتاده... @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 لحظات تکان‌دهنده رو در رو شدن دختران شهید اسکندری با سر بریده پدر 😭 داعش از خانواده آن‌ها مبلغ زیادی پول برای تبادل با پیکر شهید خواسته بود که با مخالفت آن‌ها مواجه شد یادمون نره که هر چه داریم از شهدا و خانواده شهدا داریم @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 تصاویر ۵ شهید مدافع حرم تازه شناسایی شده خان‌طومان 🌷 شهید عباسی آسیمه 🌷 شهید مصطفی تاش موسی 🌷 شهید عبدالله اسکندری 🌷 شهید رحیم کابلی 🌷 شهید محمدامین کریمیان @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با خیال تو حال خوشی دارم این خوشی را از من نگیر...
هر روز در دفترم مینویسم شهادت... شهادت... شهادت... تا فراموش نکنم آرزوی بزرگ زندگیم را... @Hamrahe_Shohada
🌟🌟💫حکایت جالب و سوزناک نبش قبر حضرت رقیه( سلام الله علیها )💫🌟🌟 علامه ملاّ محمّد هاشم خراساني: عالم جليل شيخ محمّد علي شامي كه از جمله علماي نجف اشرف بود به حقير فرمود: جدّ مادريِ من، جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌ الهدي منتهي مي‌شد و سن شريفش بيش از۹۰ سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. در سال۱۲۴۲هجری شمسی، شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر امام حسين (علیه السلام) را در خواب ديد كه به ايشان فرمودند: به پدرت بگو كه به والي بگويد ميان لحد و جسد من آب افتاده و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطيِ سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، و پدر ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز هم پدر ترتيب اثري نداد. شب چهارم خودِ سيّد، حضرت رقيّه (سلام الله عليها) را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نكردي؟! سيّد بيدار شد، صبح نزد واليِ شام رفت و خوابش را گفت. والي به علما و صلحاي شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌هاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس كه قفل وروديِ حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند و پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.صلحا و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند. قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد. وقتي ميان حرم آمدند، كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم. حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه (سلام‌الله عليها) ميان لحد و كفن صحيح و سالم است، اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است.سيّد در قبر رفت و همين كه خشت بالاي سر را برداشت، سيد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هي مي‌گفت: اي واي بر من...واي بر من... به ما گفته بودند كه يزيد (لعنت الله عليه) زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمي‌كنم، مي‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.سيّد، بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانوي خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.وقت نماز كه مي شد، سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌گذاشت. پس از فراغت از نماز بدن مطهر را برمي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه بعد از سه روز که کار تعمیر قبر به اتمام رسید، سيد بدن را دفن كرد. وقتي خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را سيّد مصطفي گذاشت.آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد. پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد. { منبع: کتاب دویست داستان ازکرامات و مصائب حضرت رقیه (سلام الله علیها) } حاتم كه زِ جود شهرتي پيدا كرد * تا بر تو رسيد، سفره اش را تا كرد قربان دو دست كوچكت بي بي جان * كز مشكل خلق، گره هاي بزرگي واكرد @Hamrahe_Shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نه خار مغیلان نه سیلی نامحرمان و نه گوش بی گوشواره که فراق بابا شد زخم دل نازک رقیه (س) دست به پهلو راه رفتن او ، روضه ی مادر (س) را زنده می کند بشکند دستی که شکوفه ی حسین (ع) را پرپر کرد...