فَلا يَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ ...
پس سخنانشان تو را غمگین نسازد...!
یس/76
.
.
غمگین نشو ...
لجن پراکنی !
عادت آن هاست !
و بندگی خدا ...
#عشق ما ...
.
.
.
در خیابان ، تیکه های مختلف و رنگارنگ،
نثارت می کنند ... شاد باش ... آنها ...
از #بندگی_خدا چیزی نمی دادند !
و البته غمگین باش ...
برای راهی که گم کرده اند !
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
#شهدا
#عشق
#رفاقت
💔
شب عملیات من جلو بودم ، علی پشت سرم...
دو به دو، به طرف خاکریز می رفتیم؛ از زمین و آسمان آتش دشمن می بارید...
در یک لحظه کلاهم از سرم افتاد...
علی داد زد : " کلاتو بردار...!! "
خم شدم کلاهم رو بردارم که حس کردم یک گلوله از لای موهایم رد شد و پوست سرم را خراش داد...
برگشتم به علی بگویم : "عجب شانسی آوردم... "
گلوله توی پیشانی علی بود...
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
"#شــهدایآســمانی"
بایـد به نظاره بنشینم لحظــــه ی #عروجت را!
شاید کمی #غیرت کنم...
آی مردم ِرد شده از هفت شهر ِ #عشـق!
اینجا
#پرستویی، غـــــریبانه جان داد...
گاهـــــی باید یادآوری کنیم خاطراتی #تلخ را...
تا یادمان بمانـــــد؛
#مردانه ایستادند...
تا امروز #عزتمندانه بایستیم...💔
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
#خاکریزخاطرات🌼🍂
✨مے گفت آدم ها سہ دستہ اند:
۱.#خام ۲.#پختہ ۳.#سوختہ
-خام ها ڪہ هیچ...
-پختہ ها هم عقل معیشت دارند و دنبال ڪار و زندگے حلال اند...
-سوختہ ها عاشق اند. چیزهاے بالاترے مے بیینند و مے سوزند، توے همان #عشق... ✨
#خودش_هم_سوخت...🕊
#شهید_مجید_پازوکی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
بن عفیف: #میثم تو دیوانه ای؟
میثم تمار: تا مردم گمان نکنند دیوانه ای،
ایمانت کامل نمیشود.
بن عفیف: این که فرمودی، حدیث نبویست؟
میثم تمار: حدیث #عشق است.
۲۲ذی الحجه_#شهادت_میثم_تمار🌷
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جدال #عقل_و_عشق
#عقل گفت:
کنج عافیت و سلامت را
رها کردن و گام در راهی چنین
پر مخاطره نهادن،
شرط مصلحت نیست.
#عشق بانگ برآورد: الرحیل!
که دنیا خانه فناست.
و به هیچ کس وفا نمی کند.
[شهیدآقاسیدمرتضیآوینی]
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada
همراه شهدا🇮🇷
#همراه_شهدا @Hamrahe_Shohada
📌 این وصیت را باید بیستبار خواند!
آقا فرمودند: یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ از جان گذشتۀ سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان، آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام!
📝 گزیدهای از وصیتنامۀ این شهید عارف ۱۹ ساله:
🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارۀ #عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق، موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق، گناه نیست! امّا کدام عشق؟!
🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی، عشق به پستان مادر را به من یاد دادی
امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد
پس عشق به پدر و مادر را در من به ودیعت نهادی.
مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همۀ اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنفَعُ مالٌ وَلا بَنون ) فهمیدم که وقتی شرایط، عوض شود یَفِرّ المَرءُ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ و اَبیهِ
پس به عشق تو دل بستم
🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔹اگر من، عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام #شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب، به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو #عاشق_صادق بندهات هستی!
بنده را چه که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود، دام بازگیر!
🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی
اما من بدبخت، نــــــاز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخـــــوابیدم!
اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریزپای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطلی! این #کمند_عشق تو بود که به گردن من افتاده بود!
مرا که به چنگ آوردی به صحنۀ جهادم آوردی تا به دور از هرگونه هیاهو با من #نرد_عشق ببازی.
من در کار تو حیـــــران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔹آخر، تو بزرگ بودی و من، کوچک؛ تو کریم بودی و من لئـــــیم؛ تو جمیل بودی و من قبیـــــح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، به سوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان، ناله برمیآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔹شهادت، خلوت عاشق و معشوق است .شهادت، تفسیربردار نیست.
ای آنانی که در زندان تن، اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت، عاجزید.
فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸شهید، کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید، در این دنیا قبل از اینکه به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید وگرنه آئینۀ زنگارگرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید، به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار، پرواز کنید و بدانید که #برای_پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
@Hamrahe_Shohada
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱موقع #اذان، الله اکبر را که میگفتند، صیاد هم #تکبیر نمازش را میگفت!
این #نماز_اوّل_وقت چیزی بود که من هیچ وقت ندیدم که ترکش کند!
اصلاً جزو متعلقاتش بود!
دیدهاید بعضی چیزها همیشه همراه آدم هست؛
نماز اوّل وقت هم همیشه همراه او بود!
چنان الله اکبر میگفت که انگار #نماز آخرش را میخواند!
چنان با #عشق نماز میخواند که گویی به #آسمان وصل شده است!
می گفت :
هرچه دارم، از نماز دارم. تأکید داشت نماز را اول وقت بخوانیم. وقت هایی که خانه بود، نماز مغرب و عشا را به جماعت می خواندیم. به امامت خودش.
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
#همراه_شهدا
@Hamrahe_Shohada