فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅👌 دو،سه دقیقه غیرت انقلابی توسط یکی از نمایندگان مجلس
👈 اگه روزی کل مجلس به این باور انقلابی برسد انقلاب دیگری رُخ خواهد داد
❌ نتانیاهو:
#اصلاح_طلبان_بزرگترین_سرمایه_اسراییل_در_ایران
❌شیمون پرز :
#اصلاح_طلبان_به_نمایندکی_ازاسراییل_بانظام_ایران_می_جنگند
🪧#ظریف
☆ــــــــــــــــــــ
زلزلـه کانال تحلیل سیاسی و نظامی
ــــــــــــــــــــــ☆
🇮🇷@zelzeleh313🇮🇷
6.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🕊
انا اعطیناک الکوثر...
#صلیاللهعلیکیافاطمهالزهرا✋🏻
🎧@nohe_madahe
پرسمان اعتقادی.opus
6.86M
پرسمان اعتقادی
13 آذر ۱۴۰۳
با حضور استاد حسینی
. سوال در خصوص شفاعت ائمه از شیعیان در قیامت
. آیا مقام حضرت زهرا (س) از سایر معصومین بالاتر است؟
. آیا حوادث اخیر سوریه از نشانه های نزدیک بودن ظهور است؟
. در خصوص لذت های عالم برزخ جسمی است یا روحی؟
. اگر ازدواج تقدیر است پس چرا طلاق اتفاق می افتد؟
حجم تقریباً ۶ مگابایت
#پرسمان
@ch1405
Copy of زنان مبارز.opus
2.15M
زنان مبارز
«زن مؤمنهی غیرمبارز» در اسلام نداریم.
✘فاطمیه : یعنی زن وسط میدان ✘
پادکست روز / رهبری
استاد شجاعی / استاد رفیعی
حجم تقریباً ۲ مگابایت
#استاد_شجاعی
#فاطمیه
@ch1405
شب های پیشاور .opus
40.23M
کتاب صوتی شبهای پیشاور
مناظره مرحوم سلطان الواعظین شیرازی
بی شک کتاب شبهای پیشاور یکی از کتب مناظراتی میان شیعه و اهل سنت است که می تواند هر جویای حقیقتی را سیراب کند و جالب تر اینکه این کتاب روشن می نماید که شبهات امروز وهابیت همان شبهات سابق آنهاست که سالها پیش توسط علمای بزرگ شیعه پاسخ داده شده است
توجه: ایتا بطور پیشفرض قابلیت پخش ادامه صوت را دارد
این کتاب در کانال با کیفیت پایین موجود بود که البته در این صوت کیفیت بهبود پیدا کرده
حجم تقریباً ۴۰ مگابایت
کتاب های صوتی بیشتر با #کتاب_باز
#مناظره #فاطمیه
این کتاب با حجم و کیفیت کمتر
@ch1405
Copy of 02 Bar Madare Bimardelan(1403-09-12)Tehran(1).opus
7.55M
بر مدار بیماردلان
جلسه دوم
سخنرانی استاد امینی خواه
* بیماردلان در میانه فتنه؛ از لغزش تا سقوط در ولایت شیطان [2:38]
* ولایت یعنی اوج نزدیکی؛ تعریفی کاربردی از عمق المیزان [5:39]
* تو بخواه، من فرمانبردارم؛ ولایت به زبان عشق و اطاعت [8:32]
* از گاو شیرده تا نوکر حلقهبهگوش؛ تحقیر سعودیها زیر چتر ولایت کفار [10:25]
* احرام خونین به علت برائت از کفار! ؛ روایت تلخ کشتار حجاج در سال 66 [17:41]
* از اختلاف انصار تا ورود مهاجرین؛ چگونه سقیفه رقم خورد؟ [20:13]
* وقتی حق در مسجد خطبه میخواند؛ کلامی فراتر از دعواهای شخصی و حزبی [26:27]
* خلیفه دوم: نبوت برای قریش کافی است، خلافت برای دیگران [26:51]
* یهودیان در عربستان؛ منتظران پیامبر (صلاللهعلیهوآله) یا توطئهگران نابودی؟ [28:30]
* قانون تورات، داوری پیامبر (صلاللهعلیهوآله)؛ آزمونی برای شناخت منافقان [31:57]
* هوای نفس؛ شکاف میان اهل ولایت و اهل فتنه [34:18]
* وقتی دلها بیمار میشوند، جانبداری آغاز میشود [37:57]
* خطبه فدکیه در برابر سکوت سنگین مردم؛ ندای مظلومیت در برابر حاکمیت مسلح [44:10]
* "پسر ابوطالب، چرا سکوت؟"؛ کلامی که تلخی غربت را آشکار کرد [50:10]
* من که بودم حرمتت را نگه نداشتند؛ علی جان، بعد از من چه میکنند؟ [57:43]
تاریخ ۱۴۰۳/۰۹/۱۲
حجم تقریباً ۷ مگابایت
#استاد_امینی_خواه
#فاطمیه
@ch1405
🔴چرا علی علیهالسلام ساکت ماند و حضرت زهرا(س) باحکومت درگیر شد؟
1⃣دلیل اول:
فاطمه زهرا سلام الله علیها در ایام پایانی عمرش با جسمی صدمهدیده از حمله به درب منزلش، روزها به نشانه اعتراض، مسافت زیادی را طی میکرد و به قبر عمویش حمزه میرفت و گریه میکرد، محمودبن لبید میگوید: روزی از فاطمه (س) پرسیدم چرا علی (علیه السلام) ساکت نشسته و از حق خودش دفاع نمیکند، و فقط شما درحال اعتراض و درگیری با غاصبین حق علی هستید و همه دنبال راضی کردن شماهستن؟
حضرت زهرا فرمود:ای ابا عمرو، رسول خدا (ص) فرمود:
«مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ، اذ تُوْتی وَ لَا تأتی»؛
«امام همچون کعبه است که باید به سویش حرکت کنند، نه این که او به جانب مردم رود»
یعنی مهم نیست که منِ زهرا، دختر رسول خدا و زنِ علی(ع) هستم، مهم اینه که علی امامِ من است، من باید دور امامم بچرخم، من باید از امامم دفاع کنم، این وظیفه من و هرانسانیست چه زن و چه مرد.
منبع: بحارالا نوار، ج 36، ص 352، ح 224، به نقل ا ز کفايه الاثر، ص 26.
#حسین_دارابی 👇
http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
*بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیٖم*
✍️ شخصی می گفت:
من یک شب بعد از خواندن فاتحه برای❣️ اموات به مسجد مقدس جمکران می رفتم که دیدم دیر وقت شده و تردد ماشین برای جمکران کم شده است ،
به هر ماشینی میگفتم یا پر بود یا جمکران نمی رفت.
خسته شدم گفتم برگردم و به منزل بروم .
یک ماشین آمد گفتم توکلت علی الله ، به راننده گفتم جمکران ، گفت بفرمایید.
تا نشستم مسافرین دیگر اعتراض کردند و گفتند که ما جمکران نمی رویم؟‼️
راننده به من گفت ابتدا مسافرین را می رسانم سپس شما را به جمکران می برم.
بعد از رساندن آنها به مقصد ، به سمت جمکران رفتیم.
گفتم چرا مرا به جمکران می رسانید با اینکه جمکران در مسیر شما نبود ؟
گفت:کسی بگوید جمکران، زانوهای من می لرزد و نمی توانم او را نبرم.
مسجد جمکران حکایتی بین من و آقا دارد.
گفتم پس لطفی کن ما که همدیگر را نمی شناسیم و بعد از رسیدن هم، از همدیگر جدا می شویم، پس حکایت را تعریف کن.
گفت:شبی ساعت دوازده ، خسته از سرکار به سمت منزل می رفتم،
هوا پاییزی و سوز و سرما بود که دیدم یک خانم و آقا به همراه دو بچه کنار جاده ایستاده اند.
از کنار آنها که رد شدم، گفتند جمکران.
گفتم من خسته ام و نمی برم.
مقداری رفتم و بعد فکر کردم، نکند خدا وظیفه ای بر گردن من نهاده و لطف امام زمان(عج) باشد که آنها را برسانم.
با وجود کم میلی آنها را به جمکران رسانده و به خانه برگشتم.
به بچه هایم گفتم که من امروز آنقدر خسته ام و دیر وقت شده که احتمالا بخوابم و نماز صبح ام قضا بشود، نماز صبح من را بیدار کنید.
ده دقیقه بود که دراز کشیده بودم و تازه خوابم می برد که صدایی به من گفت خوابیدی؟ بلند شو.
بلند شدم گفتم: کسی من را صدا زد؟
به خودم گفتم بخواب، خسته ای، هزیان می گویی‼️
دوباره دراز کشیدم نزدیک بود که بخوابم، صدایی دوباره گفت: باز خوابیدی؟
با صاحب صدا صحبت کردم، گفتم چرا نخوابم؟
گفت:برو جمکران.
گفتم تازه جمکران بودم برای چه بروم؟
گفت:آن خانواده گریه میکنند و نگران هستند.
گفتم به من چه؟
گفت:کیف پولشان در ماشینت جا مانده، برو و آنرا تحویل بده.
به خودم گفتم ماشین را نگاه کنم، ببینیم اگر خواب می بینم و توهم است، برگردم بخوابم.
در ماشین را باز کردم دیدم که کیفی در صندلی عقب است.
آنرا باز کردم، دیدم که داخل آن چند میلیون پول وجود دارد.
سوار ماشین شدم و رفتم جمکران.
دیدم دم درب یکی از ورودی ها همان زن با دو بچه اش نشسته و در حال گریه کردن هستند.
گفتم:خواهر چرا گریه میکنی؟
گفت:برادر من، شما که نمی توانی کاری بکنی، چرا سوال می کنی؟
گفتم:شوهرتان کجاست؟
گفت:چرا سوال میکنی؟
گفتم:من همان راننده ای هستم که شما را به مسجد جمکران آوردم، گمشده نداری؟
گفت:شوهرم در مسجد متوسل به امام زمان(عج) شده است.
گفتم بلند شو، داخل مسجد برویم.
به یکی از خدام اسم شوهرش را گفتیم تا صدایش کند، آن مرد با صورت و چشمانی سرخ آمد و شروع به فریاد زد که چرا نمی گذاری به توسلم برسم چرا نمی گذاری به بدبختیم برسم و...؟
زن گفت:این آقا آمده و گفته که مشکلتان را حل میکنم.
گفت شما کی باشید؟
کیف را در آوردم و به او دادم.
مرد کیف را گرفت و درب آنرا با خوشحالی باز کرد و گفت چرا این را آوردی؟
گفتم آقا به من گفت که بیایم.
چهره ها بارانی شد و به زانو افتادند و گفتند یعنی امام زمان(عج) ما را دیده؟
گفتم این جمله برای خود آقا امام زمان (عج) است که می فرمایند:
*"«إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، و لاناسینَ لِذِکْرِکُمْ»"*
دمی زحاجت ما نمی کنی غفلت
که این سجیه به جز در شما نمی بینم.
ز بس که گرد معصیت نشسته بر چشمانم
تو در کنار منی و تو را نمی بینم.
مرد گفت: ما با این پول می خواستیم خانه بخریم و گفتیم اول به جمکران بیاییم و آنرا تبرک کنیم که این اتفاق برایمان افتاد.
💐 تا نیایی گره از کار بشر وا نشود
درد ما جز به ظهور تو مداوا نشود
اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفرج
*ان شاالله،*
*قلب مبارک حضرت مهدی (روحی فداه و عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اعمال همه ما راضی باشد.*
💦ملتمس دعای فرج و❣️شهادة
✨﷽✨✨✨
اللهم عجل لولیک الفرج
🍇🍇🍇🍇🍇
*☺️ اگر از این نوشته خوشت آمد پس سبب خیر باش و آن را نشر بده ، و اگر خوشت نیامد پس دیگران را محروم نکن ؛ شاید که وسیله ی نفع آن ها شدی .*
*✨روزگارتان با یاد خدا خوش باد.*
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
27.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ظاهراً قراره هر فاطمیه مهدی رسولی یه حرف نزده بهمون یاد بده
حاجی دمت گرم و نفست حق
تقدیم به مادرای خونهداری که با نهایت فداکاری بزرگمون کردن 🥲
#سیدکاظم_روحبخش
https://eitaa.com/joinchat/2334982163C65bbc6af0d