به ذرھ تُربت ز غبارهاۍ چـادرت از گوشہ خرابه مرا کربلـا بده (: #اربعین | #حضرت_رقیه

با گریھ مےخوابم رو خاکاے خرابہ . . بیا ببین ریحانہ ات شبا کجا مےخوابہ ؟(: #اربعین | #حضرت_رقیه

نذر کردم که اگر کرب و بلا قسمت شد اربعین جای رقیهۜ به زیارت بروم((:🖤 #حضرت_رقیه #اربعین

شما رو نمی‌دونم ولی، شبِ سوم یه‌جور دیگه‌ایِ برای من !🙃 --- و چیزی که با عِشق دوختمش :)🤍 #محرم | #حضرت_رقیه

میره قلبم با، ذکر سه ساله :))) #محرم | #حضرت_رقیه

شمر تازیانه‌اش را بلند کرد. عرق، صورتش را پوشانده بود. نفسش به شماره افتاد. ناگهان پایش به زمین چسبید. نگاه کرد، دخترکی سه‌ساله پایش را گرفته بود و گریه می‌کرد. - تمام عروسک‌هایم مال تو، رقیه را نزن! شمر لرزید، دیگر تاب ایستادن نداشت. بساط تعزیه را جمع کردند اما، شمر هنوز میانه میدان می‌لرزید و می‌گریست :)) - روایتی از زهرا فرح پور . #محرم | #حضرت_رقیه